پیشنهادهای ak (١,٤١٠)
جای ته سیگار جیبی
خرید سراسیمه چیزی به خاطر احتمال افزایش قیمت ها در آینده.
خود را برای چیزی آماده کردن.
دوری کردن.
من پروئید هستم.
من پروئید هستم.
عکس یا تصویر
بگذریم، بی خیال.
زن فاحشه و کسی که با سیلی به طرف مقابل ضربه میزند.
شما بزرگتر هستید شما اول بفرمایید و در تعارف استفاده می شود
در نقش فعل تصور کردن.
در نقش فعل موافق بودن.
من موافقم.
انسانی که قادر به تصمیم گیری نیست.
یک بازی با یک توپ کوچک نرم انجام می شود .
دست زدن و تشویق کردن.
کم کم گرسنه شدن
در نقش فعل یعنی سوتی دادن.
وقتی یک موقعیتی سخت و غیرقابل تحمل میشه.
با خود صادق بودن
ماهی و چیپس
دلال شرط بند
در فوتبال ضربه با شیب بلند.
در مسابقه جلو افتادن.
در نقش فعل یعنی مدیریت کردن.
اگه خدا بخاد
این اصطلاح دو معنی دارد. ۱. بر احساس خودت غلبه کن و اینقدر احساساتی نباش. ۲. از کسی میخاید که لباس مرتب بپوشه.
یک گام اساسی
your welcome خواهش می کنم
وقتی یک عادت خوبی داشتید ولی به خاطر عواملی آن عادت را به صورت ناگهانی ترک می کنید مثلاً نوشیدنی الکلی می نوشیدید و در یک مهمانی یک دفعه نوشیدید و تر ...
کارات با حرفات نمیخونه
مثلاً در زمانهای شروع پرواز هواپیما یا نشستن هواپیما بر زمین, میز پذیرایی در هواپیما را به جای اول خود برگرداندند.
مشکلی نیست اگه
با یک دست چند هندوانه برداشتن.
ضایعات پلاستیکی
تنش
جایی را دور زدن.
متوقف کردن.
یک نوع بازی کامپیوتری است
dig up some dirt گذشته یک نفر رو کنکاو کردن برای اینکه وضعیت الان فرد رو خراب کنند .
همه چیز درست میشه.
شواهد و مدارک چیزی را نشان دادن مثلاً دوست ما مدت طولانی است که به تلفن های ما جواب نمیدهد.
در عمق وجود
برنامه تلویزیونی که به برندگان آن جایزه میدهند.
یعنی یک موضوعی برای کسی اصلا مهم نیست.
روزنامه نگاری که با گرفتن رشوه مطلبی را چاپ میکند.
try somebody on یعنی با کسی بدرفتاری کردن.
در موضوع خاصی مهارت کسب کردن.
یک مقدار کم از نوشیدنی خوردن.
شور و اشتیاق داشتن.