پیشنهادهای ak (١,٤١٠)
to understand completely the meaning or importance of something: I had to read the letter twice before I could take it all in معنا و اهمیت یک چیز را ...
وقتی انسان یک وسیله نقلیه را کنترل میکند.
برای کاری بسیار زیاد تلاش کردند.
وقت را هدر دادن و خیلی آرام کار کردن.
خدای جذابیت
خود را سرزنش کردن.
یه چیزی را سریع و ناگهانی از کسی گرفتن.
حالت گیجی
کلمه بی ادبانه و عامیانه اینکه برام مهم نیست.
اهمیتی نمیدم
وای، عجب. برای نشان دادن تعجب است. why, it is him
تقصیر من بود.
چت کردن با دوست.
به چه چیزی پیله کردن.
کسی که حالش خوب نیست و رنگش پریده است.
مواظب خودت باش.
صبور بودن
خیلی خسته بودن
علم غیب داشتن
تیر دروازه ای که از دروازه بان دور است.
در بازی فوتبال یعنی توپ را به چنگ گرفتن.
کسی را منتظر نگه داشتن
This room is tip. Tidy up اتاق کثیف هست. مرتب کن tip یعنی اشغال و کثیف
از توی قوری در فنجان چای ریختن.
به درد و رنج و بدبختی خاتمه دادند
دیوار حمال
قهوه با یخ کم
کاری را بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن انجام دادن.
وقت خالی برای نوبت گرفتن دکتر.
خطر از بیخ گوشم گذشت.
به موفقیت رسیدن
لذت بردن
به نوبت
احساس خیلی زیاد و ناگهانی
چیزی که باعث خوشحالی انسان می شود.
I can dig it. من متوجه هستم.
از رفتار و کردار کسی کاملا آگاه بودند و آن را زیر نظر داشتن.
به صورت ناگهانی ناپدید شدن
هر آن
بسیار هیجان زده شدن
تشکر کردن.
برنامه های روزانه
صحبتت رو قبول دارم
سخت نگرفتن
دوست جدید پیدا کردن
دست خودم نبود.
وارونگی هوا
اجازه سیگار کشیدن نداریم
خانه ای که در آن اجازه نگه داشتن حیوانات خانگی را نداریم.
در زبان محاوره گفتن می باشد.