تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک ایده بکر I think we have come up with a winner.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

گاه گاهی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاه گاهی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گاه گاهی

پیشنهاد
٠

غذا تو گلوم پرید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به خواب رفتن عضلات بدن مانند دست و پا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چشمم می پره و هی پلک میزنه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کوبیده شدن مثلاً دستم به چهارچوب در کوبیده شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چارچوب در

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

انگشت پا به چیزی کوبیده شدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فهمیدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتیش داری؟ منظور برای روشن کردن سیگار است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

صدا گرفتن به دلایل مختلف مانند سرماخوردگی و غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مقدار زیاد

پیشنهاد
٧

do not take this the wrong way یه وقت سوء تفاهم نشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

it is no use crying گریه کردن فایده ای نداره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فهمیدن، درک کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کنار اومدن با چیزی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را عصبانی کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

چیزهایی که باعث میشه یک فرد کاری را انجام بده و تشبیه شده به ساعت که تیک تیک می کنه و کار میکنه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ردیف هایی که تراکتور در زمین ایجاد می کند برای کشت محصولات.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

علوفه خشک شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غذای حیوانات، علوفه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دستگاه ای که علوفه های خشک شده را بسته بندی میکند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

الگوی فرهنگی، نماد فرهنگی

پیشنهاد
١

کسی را خلاص کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دختر مامانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خمیر بادام که برای تزیین کیک استفاده میشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقش کسی را بازی کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

هیجان خیلی زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

جاذبه و احساس عاشقانه بین دو طرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دوست داشتن they fancy each other آن ها همدیگر را دوست دارند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صحنه فیلمبرداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

برنده جایزه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

پخش زنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینجا میخوری یا بیرون میبری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رزرو بودن. مثلاً نمیتونی روی این میز بشینی چون این میز قبلاً رزرو شده.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبنبات دارای دسته چوبی که همان popsicle است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

همان cupcake هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خودت رو سرزنش نکن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تور و گشت زدن در دور و اطراف.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مشتاق hugry for music مشتاق به موسیقی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

آدم ریاکار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شکلک و ادا درآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گل به خودی زدن و به علایق خودت صدمه زدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

چند دقیقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

زوج، زن و شوهر، تعداد کم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیر قول زدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در جا زدن

پیشنهاد
٠

در جا زدن