پیشنهادهای ak (١,٤٢٩)
یک ایده بکر I think we have come up with a winner.
گاه گاهی
گاه گاهی
گاه گاهی
غذا تو گلوم پرید.
به خواب رفتن عضلات بدن مانند دست و پا
چشمم می پره و هی پلک میزنه.
کوبیده شدن مثلاً دستم به چهارچوب در کوبیده شد
چارچوب در
انگشت پا به چیزی کوبیده شدن.
فهمیدن.
آتیش داری؟ منظور برای روشن کردن سیگار است.
صدا گرفتن به دلایل مختلف مانند سرماخوردگی و غیره
مقدار زیاد
do not take this the wrong way یه وقت سوء تفاهم نشه.
it is no use crying گریه کردن فایده ای نداره.
فهمیدن، درک کردن
کنار اومدن با چیزی.
کسی را عصبانی کردن.
چیزهایی که باعث میشه یک فرد کاری را انجام بده و تشبیه شده به ساعت که تیک تیک می کنه و کار میکنه.
ردیف هایی که تراکتور در زمین ایجاد می کند برای کشت محصولات.
علوفه خشک شده
غذای حیوانات، علوفه
دستگاه ای که علوفه های خشک شده را بسته بندی میکند.
الگوی فرهنگی، نماد فرهنگی
کسی را خلاص کردن
دختر مامانی
خمیر بادام که برای تزیین کیک استفاده میشود.
نقش کسی را بازی کردن.
هیجان خیلی زیاد
جاذبه و احساس عاشقانه بین دو طرف
دوست داشتن they fancy each other آن ها همدیگر را دوست دارند.
صحنه فیلمبرداری
برنده جایزه
پخش زنده
اینجا میخوری یا بیرون میبری
رزرو بودن. مثلاً نمیتونی روی این میز بشینی چون این میز قبلاً رزرو شده.
آبنبات دارای دسته چوبی که همان popsicle است.
همان cupcake هست.
خودت رو سرزنش نکن.
تور و گشت زدن در دور و اطراف.
مشتاق hugry for music مشتاق به موسیقی
آدم ریاکار
شکلک و ادا درآوردن
گل به خودی زدن و به علایق خودت صدمه زدن.
چند دقیقه
زوج، زن و شوهر، تعداد کم
زیر قول زدن.
در جا زدن
در جا زدن