chippy

جمله های نمونه

1. I go to the chippy at least once a week.
[ترجمه گوگل]من حداقل هفته ای یک بار به چیپی می روم
[ترجمه ترگمان]دست کم هفته ای یک بار به خانه chippy می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But his remarks about some of the traditional chippy staff have enraged workers in the region.
[ترجمه گوگل]اما اظهارات او در مورد برخی از کارکنان سنتی چیپس خشم کارگران منطقه را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]اما اظهارات او در مورد برخی از کارکنان chippy سنتی کارگران را در منطقه خشمگین ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The chippy comic brought real menace to the part of killer builder Larry Harmless.
[ترجمه گوگل]این کمیک بی‌نظیر تهدیدی واقعی را متوجه سازنده قاتل لری هارملس کرد
[ترجمه ترگمان]The مضحک، تهدید واقعی به بخشی از قاتل، لری بی خطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And when Chippy Hackee got home, he found he had caught a cold in his head; and he was more uncomfortable still.
[ترجمه گوگل]و وقتی چیپی هکی به خانه رسید، متوجه شد که در سرش سرما خورده است و او هنوز هم ناراحت تر بود
[ترجمه ترگمان]و وقتی Hackee به خانه رسید متوجه شد که او سرما خورده است و باز هم احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has been known to chippy around, but not with just anyone and never for money.
[ترجمه گوگل]او شناخته شده است که در اطرافش تراوش می کند، اما نه فقط با کسی و نه برای پول
[ترجمه ترگمان]او می دانست که این دور و بر است، اما نه با کسی و نه فقط برای پول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Customers now have two weeks to vote for their favorite "chippy" by filling out nomination forms in one of over 900 participating shops.
[ترجمه گوگل]مشتریان اکنون دو هفته فرصت دارند تا با پر کردن فرم های نامزدی در یکی از بیش از 900 فروشگاه شرکت کننده، به "چیپی" مورد علاقه خود رای دهند
[ترجمه ترگمان]مشتریان در حال حاضر دو هفته است که با پر کردن فرم های ثبت نام در یکی از بیش از ۹۰۰ مغازه شرکت کننده، به \"chippy\" مورد علاقه خود رای دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sometimes it's chippy resentment at their middle classness, their university education.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این عصبانیت شدید از طبقه متوسط ​​آنها، تحصیلات دانشگاهی آنها است
[ترجمه ترگمان]برخی اوقات خشم خود را نسبت به classness، تحصیلات دانشگاهی خود، برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why don't you hire a chippy to make a chicken set????
[ترجمه گوگل]چرا چیپی استخدام نمیکنی تا ست مرغ درست کنه؟؟؟؟
[ترجمه ترگمان]چرا یه آدم احمق استخدام نمی کنی که یه جوجه درست کنه؟ ؟؟ ؟؟ ؟ چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Chippy Hackee continued to camp out for another week, although it was uncomfortable.
[ترجمه گوگل]اما چیپی هکی به مدت یک هفته دیگر به کمپ خود ادامه داد، اگرچه ناراحت کننده بود
[ترجمه ترگمان]اما chippy Hackee برای یک هفته دیگر به اردو کشی ادامه داد، هرچند که ناراحت کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chippy Hackee went home in a hurry!
[ترجمه گوگل]چیپی هکی با عجله به خانه رفت!
[ترجمه ترگمان]chippy Hackee با عجله به خانه رفت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guys got chippy during the game and it was very physical.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها در طول بازی دچار مشکل شدند و خیلی فیزیکی بود
[ترجمه ترگمان]بچه ها موقع بازی \"chippy\" رو گرفتن و خیلی فیزیکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Except the curry beef and rice from my local chippy.
[ترجمه گوگل]به جز گوشت گاو کاری و برنج از چیپس محلی من
[ترجمه ترگمان]به جز گوشت خوک و برنج از chippy محلی من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cream cakes probably! Anything with cream really. And once in a while you've got to have proper chips from the chippy.
[ترجمه گوگل]کیک خامه ای احتمالا! هر چیزی با خامه واقعا و هر چند وقت یکبار باید تراشه های مناسبی از چیپی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]احتمالا کیک خامه ای هرچیزی که خامه باشه و یه زمانی تو یه زمانی باید یه چیپس درست و حسابی از the بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And, the fragment of IP is an in common use method in inside in attack in network, therefore, the chippy reorganization in IP can also examine the chippy attack in IP in exploitation.
[ترجمه گوگل]و قطعه IP یک روش رایج در حمله داخلی در شبکه است، بنابراین سازماندهی مجدد تراشه در IP می تواند حمله تراشه در IP را در بهره برداری نیز بررسی کند
[ترجمه ترگمان]و، بخشی از IP یک روش استفاده مشترک در داخل حمله به شبکه است، بنابراین، سازماندهی مجدد chippy در IP نیز می تواند حمله chippy به IP را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) one who runs a fish and chips stand; immoral woman (slang)
of or containing chips, resembling chips

پیشنهاد کاربران

فاحشه
دهاتی بازی دراوردن
نجار ( استرالیا )
ماهی و چیپس

بپرس