پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٦٠١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

مهارت های استخدامی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

این ها معانی هستند که این کلمه میتونه داشته باشه بسته به جایگاهش در جمله : 1. a female child 2. a person's daughter, especially a young one 3. a you ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

God willing انشالله در فارسی گاهی بصورت ایشالله هم گفته میشه به معنی اگه الله بخواد یا به امید الله ( که انجام بشه و موفق بشیم ) خدا کنه هم میشه مع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قسمت سوم فعل learn It's good to know you have learnt your place - serving at the feet of your superiors like a good servant این خوبه که میبینم جایگا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گذشته ساده و حالت سوم فعل lead Lead یعنی هدایت و رهبری کردن Even your genes say that you need to be led : حتی ژن های شما می گویند که باید هدایت شوید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

۱. ارائه کردن ( مدرک، درخواست، برگه یا نامه و . . . ) ۲. تسلیم شدن - از مقاومت و مخالفت دست کشیدن - مطیع شدن ۳. پیشنهاد دادن - نظر دادن ( بزاری بقی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شبه جزیره کره ( شامل هر دو کره میشه ) Korea is a region in East Asia. Since 1945, it has been divided between two countries at or near the 38th par ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Vaginal yeast infection Also called: Candidal vulvovaginitis A yeast infection of the vagina and tissues at the opening of the vagina ( vulva ) . T ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مثال : Cam model by night and delivery driver by day. I have no financial future You could have just said "cam model" and posted your pic. The "no ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آینده مالی مثال : Roast me I did chicks, Feminism, and DMT. Can model by night and delivery driver by day. I've lived with my ex for 3yrs now and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

To beat someone's meat به معنای خودارضایی کردنه I'm 27yo, but single and can't stop beating my meat

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودتو سرزنش نکن Do you try so hard and yet you fail ? Don't beat yourself up, Try harder تقریباً مثل همون don't blame yourself هست 🔴to blame or ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

باقیمانده - ته مانده - دور ریز noun 1 leftovers [plural] : food that has not been finished at a meal and that is often served at another meal ◀️ ? A ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به جز - به غیر از I'm tired of people speaking other than English and bothering girls in private خستم از اینکه مردم انگلیسی حرف نمیرنن و مزاحم دخترا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

کَم - جا افتاده - گُم - گم شده - فراموش شده So, your dad chose prison over dealing with your Skunk ass. Sounds about right. The only thing missing i ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

British subscription - only content service OnlyFans is an internet content subscription service and based in London. Content creators can earn mone ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

نه تا جون ( مربوط به گربه ها و اینکه دیر از پا در میان ) Ok kitty. Yeah yeah, we get it, you’re “not like other girls” Only 1 out of 9 lives left

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جذبه ی جنسی ( که یک فرد داره ) noun 🔴the quality of being attractive in a sexual way. ◀️"she just oozes sex appeal" ◀️ Confidence of catwoman mee ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ضعیف و ناتوان کردن - تضعیف کردن verb [ obj] formal technical : to make ( someone or something ) weak : to reduce the strength of ( someone or someth ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

۱. وابسته، ملحق یا مربوط کردن/بودن/شدن ( فعل ) ۲. سازمان، شرکت یا شبکه ی رسانه ای وابسته به یک نهاد یا سازمان بزرگتر ( اسم ) مثال ها : - They a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Ballgame - team sport, variant of association football Futsal is a football - based game, variation of minifootball played on a hard court, smaller ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Infamous : بدنام - مشهور بخاطر چیزی بد ( Notorious ) Famous : معروف - شناخته شده - مشهور ( well - known ) نکته : famous به معنای شناخته شده بخاطر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به شدت عصبانی و خشمگین کردن verb [ obj] : to make ( someone ) very angry : to make ( someone ) furious His arrogance infuriates me! = It infuriates ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Meaning : blood that has been shed, especially as a result of violence Example : "the film omitted the blood and gore in order to avoid controvers ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

abbreviation. if I remember correctly; if I recall correctly اگه ذهنم درست یاریم کن اگه درست یادم بیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توطئه آمیز - موذی - موذیانه - ساکت و بی نشانه ( مریضی ) adjective [more insidious; most insidious] formal : causing harm in a way that is gradual o ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تلفظ : آهِگایُ Facial expression, often with erotic meaning Ahegao ( アヘ顔 ) is a term in Japanese pornography for an exaggerated facial expression o ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دهنم قرصه، رازت پیش من جاش امنه، به کسی نمیگم، حسنک راستگو نیستم، سفره ی دلمو پیش کسی باز نمیکنم ( خصوصا وقتی قراره درباره رازهای دیگران صحبت کنم ) ، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

State of mind of a person وضعیت روحی She is always overthinking and crying for her boyfriend cheated on her This cannot be good for her mental state

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

morally right and good اخلاقی - اخلاق مدارانه مثال : ◀️ Five homosexuals hanged publicly in Pakistan I'll legit never understand. How is murder mor ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

asphyxiate : خفه شدن asphyxiation : خفگی verb [ obj] : to cause ( someone ) to stop breathing and often to become unconscious and die ◀️The murder vi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

نشتی That Man lights up cigarette in a store having gas leakage آن مرد سیگارش را در مغازه ای که نشتی گاز داره روشن میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مثال : America is the Scum if world Bet you wouldn’t say the same about Canada or any other place No I wouldn’t because they don’t torture people ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Slum : پایین شهر ( همون Ghetto ) Scum : تفاله - سرجوش یا کف آب - آشغال - پس مانده - زاید مثلا وقتی دارید مرغ را می جوشانید روی آب کف و کثیفی جمع می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

میشه پوست کندن با هر دو معناش ۱. دمار از روزگار کسی درآوردن - ادب کردن کسی - جایگاه کسی را بهش فهماندن با خشونت یا کتک ۲. پوست کندن ( حذف پوست لاشه ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گلوله a small piece of metal or another material that is shot out of a gun مثال : Let me put a damn bullet in his brain for his rudeness, Boss رئی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Bowel میشه روده ( لوله ای بلند برای هضم غذا و انتقال پسماند و تفاله به خارج از بدن ) Disembowel یک فعله به معنای تخلیه بدن جاندار از اندام های داخلی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Amputate : ( فعل ) قطع عضو کردن Amputation : ( اسم ) قطع عضو به زبان ساده میشه اینطوری تعریفش کرد : remove a limb همچنین مترادف Dismember هست این فع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ترسناک با Horrid مترادفه adjective [more horrible; most horrible] 1 : causing horror : very shocking and upsetting ◀️He suffered a horrible death. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ترس جدید باز شد این ۰عبارت طعنه آمیزی هست که در فضای مجازی وقتی مردم ویدیوی حوادث را میبینن میگن. یعنی یه ترس اضافه بهم اضافه شد. یه نگرانی بیشتر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

adjective [more horrid; most horrid] 1 : very shocking or bad ◀️People there are living in horrid conditions ◀️a horrid [=horrible] crime 2 : very un ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ناخوش احوال کننده - برهم زننده ی حس خوب - مخل آرامش درون - چیزی که از خواب و خوراک و زندگی عادی آدم رو بندازه - آشفته کننده - آزاردهنده Disturbing c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Traumatize 🇺🇲 Traumatise 🇬🇧 آسیب روحی و روانی و احساسی شدید به کسی وارد کردن ( به کسی Trauma دادن ) بیشتر در رابطه با حوادث سخت و بسیار دردنا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به عنوان صفت یعنی : دارای خشونت و بهت زدگی ( که بیننده را ناخوش احوال می کنه ) به طور واضح معمولاً به تصاویر خشونت آمیز و خون آلود نسبت داده میشه. مث ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مرتد - کسی که از دین و گروه خودش خارج میشه و تفکرات و اعمال جدیدش کاملاً ضدیت داره با دین گذشته اش یا گروه قبلیش noun [count] 1 : a person who leave ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بخواب یا بشین روی زمین پلیسا هنگام بازداشت کردن یه نفر میگن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Beyblade ( ベイブレード, Beiburēdo, diminutive Bey, from the diminutive of beigoma ) is a line of spinning - top toys originally developed by Takara, first ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فرفره یا فرفرهٔ کاغذی ( به انگلیسی: pinwheel ) یک اسباب بازی سادهٔ کودکان است که متشکل از چرخی موج دار از جنس کاغذ یا پلاستیک است که در محور آن با سو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

خیلی عجیب و غیر طبیعیه مثال : ? I’m not sure why I watched that. What the fuck is wrong with me Honestly same. So odd

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به قتل رساندن کسی از روی عمد People aren't your property . This guy had a thousand other choices he could have made. instead of murdering his GF