پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)
ریش سفیدی کردن - پادرمیانی کردن - میانجی گری کردن - وسط اومدن ( به منظور جلوگیری از دعوا ) verb [no obj] 1 : to come or occur between two times or ...
Epilepsy : صرع ( نوعی بیماری عصبی ) Seizure : تشنج Epileptic seizure : حمله ی صرعی ( تشنجی ) صرع یک بیماریه که باعث میشه فرد به تعداد قابل توجهی ت ...
Butter : کره Peanut : بادام زمینی 🥜 Peanut butter : کره بادام زمینی
لازمت داریم - یکی بهت نیاز داره you're needed ( in the office ) : people need you, someone needs you ( in the office ) مثال : Superman, Where are ...
تجربه اجتماعی Social experience is determined to be the result of cognitive and practical activities of the individual, manifested in the synthesis ...
verb 1 : to read ( something ) out loud or say ( something ) from memory usually for an audience [ obj] ◀️He recited the poem/passage with great feel ...
verb 1 : to read ( something ) out loud or say ( something ) from memory usually for an audience [ obj] ◀️He recited the poem/passage with great feel ...
Launch pad
🟪 Anchor [اسم - فعل] لنگر - اخبارگو - لنگر انداختن - حامی - . . . 🟪 Anchorite [اسم] زاهد، گوشه نشین، خلوت نشین، تارک دنیا، راهب 🟪 Anchoress [اسم] ...
بد نیست کلمات هم خانواده اش رو با هم بررسی کنیم : 🟪 Synchronize [فعل] همگام سازی کردن، همزمان کردن، مطابقت دادن، انطباق دادن ( از لحاظ زمانی و سرعت ...
توضیح ویکیپدیا : همگام سازی یا هم زمان سازی ( به انگلیسی: Synchronization ) به عمل هماهنگ کردن رویدادی برای عمل کردن به عنوان یک سیستم واحد می گوین ...
🟪 Authorize : [فعل] اجازه و اختیار را به کسی یا چیزی دادن، تصویب کردن ( حکومت اجازه قانونی یک چیز را صادر می کند ) 🟪 Author : [فعل] [اسم] نویسنده ...
🟪Authenticate ( فعل ) احراز هویت کردن، اصالت و واقعی بودن چیزی را ثابت کردن، تأیید و تصدیق کردن، رسمیت دادن، تأیید اصالت کردن 🟪Authentication ( اسم ...
adjective 1 : having information ◀️Informed sources told us of the new policy. ◀️fully informed citizens/consumers/voters ◀️Please keep me informed ...
توضیح دیکشنری : noun [noncount] : the prevention or treatment of illness by doctors, dentists, psychologists, etc توضیحات ویکیپدیا : Prevention of ...
TORONTO, What a fucking city : تورنتو، عجب شهر معرکه و خفنی What a fucking Human being/Individual : چه آدم شریف و های لول و خفنی What a fucking track ...
دست نیافتنی خیلی ترجمه ی خوبیه برای این کلمه با دسترس ناپذیر
پاک کننده صفحه نمایش
Nimble Agile Competent Brisk Speedy Zippy
Confectionery containing candied fruits Tutti frutti ( from Italian tutti i frutti, "all fruits"; also hyphenated tutti - frutti ) is a colorful con ...
همون Dried fruit هست به این اسم هم میگن
خشکبار فکر نکنم درست باشه. البته مطمئن نیستم ولی dried fruit میشه میوه هایی که خشکشون کردی Dried fruit is fruit from which the majority of the origin ...
نوشتار درستش بادو تا L هست یعنی Lollipop 🔴Ice cream : بستنی ( در برگیرنده شیر - آب میشه بیرون از یخچال ) 🔴Popsicle : آلاسکا - کیم ( آب طعمدار یخ ...
بطری آب - قمقمه البته میم های تلفظ این دو کامه به بریتیش خیلی معروف شد که از بریتانیایی ها میخوان اینو تلفظ کنن. البته زیاده روی هم شده. چون انگلیس ...
noun a dessert made with a split banana, ice cream, sauce, whipped cream, nuts, and a cherry بِنَنِسپِلِت A banana split is an American ice cream - ...
ضرورت، نیاز، نیاز، احتیاج، لازم بودن مطمئناً کلمه ی Necessary رو قبلاً دیدید. این اسمشه noun 1 [count] : something that you must have or do : someth ...
سوتی، اشتباه خجالت آور جلوی دوربین یا در عموم دیکشنری : 🔴an embarrassing mistake usually made in public ◀️The politician's blooper [= ( Brit ) blo ...
noun count] formal] : the courses that are taught by a school, college, etc ◀️the undergraduate/mathematics curriculum ◀️The college has a liberal a ...
Scar : زخم Scared : ترسیده Scarce : کمیاب Scarcity : کمیابی Scarecrow : مترسک Screw : پیچ / گا**دن ( به عنوان فعل ) / نگهبان زندان Nail : میخ Needle ...
مترسک - انسان نما - آدمک سرخرمن noun [count] : an object that looks like a person and that is placed in a field to scare birds away from crops
۱. جسارت و شجاعت ۲. درایت ( هنر تصمیم گیری درست و با اطمینان و مصمم بودن و عزم در شرایط سخت و نباختن انرژی ) noun noncount] informal] : 🔴courage ...
مون واکر ( به انگلیسی: Michael Jackson's Moonwalker ) نام چند بازی رایانه ای دربارهٔ مایکل جکسون است که همهٔ آن ها براساس فیلم مون واکر توسط یو. اس. ...
verb 1 [no obj] : to become too hot ◀️The car's engine overheated. 2 [ obj] : to cause ( something ) to become too hot ◀️I overheated the food in ...
verb 1 [ obj] : to try to make ( someone ) laugh by lightly touching a very sensitive part of the body with your fingers, a feather, etc. ◀️ Her lit ...
با چی بازی میکنی ( چه دستگاهی ) ؟ 🔵 I play video games almost everyday 🔴 ? What do you play on 🔵 I have a PS5
ناموجود - تمام شده - به اتمام رسیده ( یعنی انقدر مردم خریدن که تمام شده ) - اتمام موجودی adjective : having all the tickets sold completely ◀️a sold ...
Pre - order : پیش سفارش دادن ( یعنی هنوز کالا وارد بازار نشده و در دسترس عموم و فروشگاه ها قرار نگرفته ولی در این موقعیت شما سفارش میدین چون میخواهید ...
شرکت گیم استاپ ( به انگلیسی: GameStop ) یک شرکت خرده فروشی بازی های رایانه ای و نرم افزارهای سرگرمی آمریکایی است که شعبه اصلی آن در گریپواین، تگزاس ق ...
نقض کردن ( قوانین ) ◀️joe violates the rules, has been kicked out from the party room
۱. بی چون و چرا - قطعی - نهایی ۲. کامل، دقیق و بهترین در نوع خود * این کلمه صفت هست adjective [more definitive; most definitive] 1 : not able to be ...
( This is chaotic ( situation is not stable : اوضاع مَگسیه ( آشفته، نامنطم، به هم ریخته ) adjective [more chaotic; most chaotic] : in a state of co ...
سه گانه ◀️The Lord of the Rings trilogy : سه گانه ی ارباب حلقه ها The new GTA Trilogy, The definitive edition is coming out on◀️ Playstation 4 and 5 ...
اتحاد مرگبار عنوان یک بازی از سری مورتال کامبت
Forerunner Pioneer Vanguard
noun 1 [count] : the group of people who are the leaders of an action or movement in society, politics, art, etc. — usually singular ◀️a member of th ...
Geographical Divisions
noun [count] : 🔴someone who is not accepted by other people ◀️She felt like a social outcast طرد شده - مطرود یا منفور - کسیکه بقیه دوست ندارن گردن ...
⛩️ VERNACULAR ⛩️ زبان محلی یا گویش محلی ( انگلیسی: Vernacular ) زبان یا گویش بومی ( اغلب محاوره ای یا غیر رسمی ) یک جمعیت مشخص است؛ به ویژه وقتی که م ...
همون Hi هستش به معنای سلام که به این شکل هم مینویسن
مثال : I feel shy in the social gathering : توی جمع خجالت میکشم Figure it out, Sissy : خو یه کاریش کن ترسو