archaeologist

/ˌɑːrkiˈɑːlədʒəst//ˌɑːkiˈɒlədʒɪst/

معنی: باستان شناس
معانی دیگر: باستان شناس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a scientist who works in the field of archaeology.

- A team of archaeologists are searching through the ruins.
[ترجمه گوگل] تیمی از باستان شناسان در حال جستجو در میان خرابه ها هستند
[ترجمه ترگمان] تیمی از باستان شناسان در حال جستجوی خرابه های باقیمانده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He's an archaeologist and has been on a dig in Crete for the past year.
[ترجمه گوگل]او یک باستان شناس است و در سال گذشته در کرت حفاری کرده است
[ترجمه ترگمان]او یک باستان شناس است و در سال گذشته در کرت مشغول به حفاری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Carbon dating provides the archaeologist with a basic chronological framework.
[ترجمه گوگل]قدمت کربنی چارچوب زمانی اولیه را در اختیار باستان شناس قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]قرار گذاشتن کربن، یک باستان شناس را با یک چارچوب زمانی پایه فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The archaeologist reconstructed the broken ancient vase from its fragments.
[ترجمه گوگل]باستان شناس گلدان شکسته باستانی را از تکه های آن بازسازی کرد
[ترجمه ترگمان]این باستان شناس گلدان باستانی شکسته را از قطعات آن بازسازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The archaeologist dated the ruins as belonging to the early Minoan period.
[ترجمه گوگل]باستان شناس قدمت ویرانه ها را مربوط به اوایل دوره مینوسی دانست
[ترجمه ترگمان]این باستان شناس تاریخ را به عنوان متعلق به دوران اولیه Minoan قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The archaeologist will often be excavating a single site.
[ترجمه گوگل]باستان شناس اغلب در حال حفاری یک سایت واحد است
[ترجمه ترگمان]این باستان شناس اغلب در حال حفاری در یک محل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was organised by county archaeologist Mike Hughes and chaired by Tim Greenwood, deputy county planning officer.
[ترجمه گوگل]این باستان شناس شهرستانی مایک هیوز و با ریاست تیم گرین وود، معاون افسر برنامه ریزی شهرستان، سازماندهی شد
[ترجمه ترگمان]توسط باستان شناس استان، مایک هیوز، و به ریاست تیم گرینوود، معاون مدیر برنامه ریزی شهر سازماندهی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am a retired Museum Director, an archaeologist and historian.
[ترجمه گوگل]من یک مدیر بازنشسته موزه، یک باستان شناس و مورخ هستم
[ترجمه ترگمان]من یک مدیر موزه بازنشسته، یک باستان شناس و مورخ هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Only the archaeologist can obtain that perspective, and hence seek some understanding of the processes of long-term change.
[ترجمه گوگل]فقط باستان شناس می تواند این دیدگاه را به دست آورد و از این رو به دنبال درک فرآیندهای تغییرات بلندمدت باشد
[ترجمه ترگمان]تنها این باستان شناس می تواند این دیدگاه را به دست آورد و از این رو به دنبال درک فرآیندهای تغییر بلند مدت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Josie isn't really an archaeologist, it's just an interest of hers.
[ترجمه گوگل]جوزی واقعا یک باستان شناس نیست، این فقط یک علاقه اوست
[ترجمه ترگمان]جوزی واقعا باستان شناس نیست این فقط یک علاقه به اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1985 the Uyghur archaeologist Dolkun Kamberi and his colleagues uncovered five tombs, only two of which had not been looted.
[ترجمه گوگل]در سال 1985 باستان شناس اویغور دولکون کامبری و همکارانش پنج مقبره را کشف کردند که تنها دو مورد از آنها غارت نشده بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۵ باستان شناس ایگور Kamberi Dolkun و همکارانش پنج مقبره را کشف کردند که تنها دو مورد از آن ها غارت نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The funerary archaeologist has to be certain of the differences between desiccation and chemical preservation: embalming.
[ترجمه گوگل]باستان شناس تشییع جنازه باید از تفاوت های بین خشک شدن و نگهداری شیمیایی مطمئن باشد: مومیایی کردن
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان مقبره ها باید از تفاوت های بین desiccation و نگهداری مواد شیمیایی مطمئن باشند: embalming
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I wanted to be an archaeologist and find exciting things in the mud.
[ترجمه گوگل]می خواستم باستان شناس شوم و چیزهای هیجان انگیزی را در گل پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]من می خواستم یک باستان شناس باشم و چیزهای هیجان انگیز در گل پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Archaeologist Patricia Crown of the University of New Mexico, Albuquerque, has been studying Chaco's thin cylinder vases for the past 8 years.
[ترجمه گوگل]پاتریشیا کراون، باستان شناس از دانشگاه نیومکزیکو، آلبوکرکی، در 8 سال گذشته روی گلدان های استوانه ای نازک چاکو مطالعه کرده است
[ترجمه ترگمان]پاتریشیا کراون (Patricia Crown)از دانشگاه نیو مکزیکو، آلبوکرک، در ۸ سال گذشته در حال مطالعه vases thin Chaco است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Archaeologist are trained to disregard personal taste and to concentrate on objective evidence.
[ترجمه گوگل]باستان شناسان برای نادیده گرفتن سلیقه شخصی و تمرکز بر شواهد عینی آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]Archaeologist برای بی توجهی به سلیقه شخصی و تمرکز بر شواهد عینی آموزش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باستان شناس (اسم)
archaeologist, archeologist

انگلیسی به انگلیسی

• one who studies ancient cultures through their artifacts

پیشنهاد کاربران

archaeologist ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: باستان‏شناس
تعریف: پژوهشگر متخصصی که دربارۀ گذشتۀ انسان ازطریق بقایای مادی مطالعه و آن را بازسازی می کند
ARCHAEOLOGY : باستان شناسی
ARCHAEOLOGIST : باستان شناس
ARCHAEOLOGICAL : مربوط به باستان شناسی
ARCHAEOLOGICALLY : بطور باستان شناسانه
باستان شناس
فردی که از طریق بررسی و کاوش به بازسازی فرهنگ گذشتگان می پردازد
باستان شناس

بپرس