پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٨٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

چه مصیبتی - چه فاجعه یی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

🌅 CATASTROPHE 🌅 فاجعه ای بسیار ناگوار - مصیبت - بلا 🍇 Ketasrefi 🍇 💢 COUNTABLE NOUN 💢 🔴 a terrible disaster ◀️ The oil spill was an environmen ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

🌅 CATASTROPHE 🌅 فاجعه ای بسیار ناگوار - مصیبت - بلا 🍇 Ketasrefi 🍇 💢 COUNTABLE NOUN 💢 🔴 a terrible disaster ◀️ The oil spill was an environmen ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پای گذاشتن - زیر پا گذاشتن یک چیز با عصبانیت قدم های قوی برداشتن پایکوبی کردن verb 1 always followed by an adverb or preposition [no obj] : to walk ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Training Opponent Training Teammate Opponent teammate

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

We'll need a definite answer by Tuesday : تا سه شنبه به پاسخ قطعی نیاز داریم. By now : تا الان By Christmas : تا کریسمس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پاره شدن از خنده - کاری کنی یه نفر نتونه جلوی خندشو بگیره 🔴 It means laughing hysterically 🔴 To cause an audience to laugh uproariously or hysteri ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Lorry = Truck کامیون What's a truck ? a vehicle that carries things: such as a : a very large, heavy vehicle that is used to move large or numerous ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Overtake لازم نیست from بیارید بعدش ◀️ We overtook her car : از ماشینش سبقت گرفتیم ◀️ car trying to overtake lorry has a head on crash with motorcy ...

پیشنهاد
٥

FOR ALL INTENTS AND PURPOSES 🔴 used to say that one thing has the same effect or result as something else ◀️ Their decision to begin bombing was, f ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

NOUN 1 : an official order given by a person with power or by a government [count] The President issued a decree making the day a national◀️ holiday ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

این سوال بوجود میاد : now this question arises ◀️ Other questions arise over who should collect top - up payments, and when ◀️ But the more we lear ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Reverse migration : مهاجرت معکوس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱. سیستم تعلیق خودرو - فنربندی ۲. ماده ای ( معمولاً مایع ) که قطعات بسیار کوچکی از یک ماده جامد در سراسر آن مخلوط شده است ۳. تعلیق یک فرد ( عمل مجبور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

adjective [more definite; most definite] 1 : said or done in such a way that others know exactly what you mean ◀️We'll need a definite answer by Tues ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

adjective [more indefinite; most indefinite] : not definite: such as 🔴 a : not certain in amount or length ◀️ We're stuck here for an indefinite pe ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩٢

◀️ مثال 🚨 نکته *این واژه تنها و تنها اسم هست ۱. اگه با s جمع بیاد یعنی Affairs، به معنی امور، کار، کارها و مسائل خواهد بود ( فعالیت های تجاری، تخص ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

کل ماجرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

علنی شدن - رو و آشکار شدن ( جزئیات یک میئله مخفی ) 1. become a public company. ◀️"the company's share price has nearly quadrupled since it went pu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. پاکسازی کردن ( با حذف باکتری ها و میکروب ها ) ؛ ضدعفونی کردن ۲. عقیم و نازا کردن ( حیوانات یا انسان ) 1 : to clean ( something ) by destroying g ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

A plan in case something unexpected occurs A contingency plan is a plan devised for an outcome other than in the usual ( expected ) plan. It is ofte ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

هایِ لرانِک acid در ماسک های صورت، این اسید بکار میره و باعث کلاژن سازی ( Collagen production ) میشه و پوست جوان میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مودبانه ی خایه مال Boot licker

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تلفظ: ( مُ تَ ذَ ) [ عربی ] ۱ - ( اِمف. ) در دسترس همگان. ۲ - فرومایه پیش پا افتاده بی ارزش. Vulgar : مبتذل Vulgarity : ابتذال Vulgar song ...

پیشنهاد
٨

To make others laugh at you کاری کنی بشی سیبل خنده و سوژه دیگران چطور اینا میتونن خودشون را به این شکل دست مایه خنده ی دیگران کنن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

چهارپا : Quadruped چهارپایان : Cattle البته در محاوره توهین آمیز هم به شمار میره مثلاً میگن خیلی چهارپا تشریف داری

پیشنهاد
٦

چیزی را به فرد نامناسب به امانت سپردن میگن گوشت داده دست گربه یعنی باید با امانتی ات خداحافظی کنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوتاه شده ی گاگول سیاسی کسی که کار سیاسی میکنه ولی اصلاً تو باغ نیست و رسماً یک فرد سبک مغز به شمار میاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تدوین گر : Film Editor تدوین فیلم : Film Editing تدوین همون ویرایش و Edit هست

پیشنهاد
٦

اتحادیه انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویی سراسر کشور یا دفتر تحکیم وحدت یک سازمان دانشجویی در ایران است که ابتدا با گرد هم آمدن �انجمن های اسلام ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Consolidation of unity Strengthening هم میشه گفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در اپلیکیشن توییتر وقتی چندین توییت به هم دیگه وابستگی موضوعی را اطلاعاتی داشته باشند جمعاً یک رشته توئیت میسازند که به انگلیسی میشه Thread و Tweet s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Moral fall Consider the moral downfall of this person.

پیشنهاد
٥

تظاهر : Pretend / Pretending تزویر : Hypocrisy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Type of reference work An encyclopedia ( American English ) , encyclop�dia ( archaic spelling ) , or encyclopaedia ( British English ) is a referenc ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

روند بازار ( به انگلیسی: Market Trend ) گرایش بازارهای مالی به حرکت در سویه های ویژه در درازنای زمان است. سوداگران بازارهای مالی روندهای بازار را ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نخ یا نخ کشان ( به انگلیسی: Floss ) یک حرکت رقص است که در آن کسی ( رقصنده ) پشت سرهم بازوانش را با مشتان گره کرده، از پشت تن به پیشان ( جلو ) ، بر هر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Thing or behavior that achieves intense short - lived popularity and then fades away A fad is any form of collective behavior that develops within a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Conceptual Skills : مهارت های مفهومی Human skills : مهارت های انسانی Technical Skills : مهارت های فنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Conceptual : مفهومی مَفهوم ( انگلیسی: Concept ) در واژه شناسی آنچه مورد فهم واقع شده است. اما در اصطلاح: گاهی به یکای اصلی اندیشه گفته می شود که دس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

مدیران ارشد ( یا برتر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

Fridge = Refrigerator ◀️ Please put the milk in the fridge ◀️ Westinghouse Frtidge

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

verb [no obj] 1 : to talk or do things with other people ◀️They're quiet children who don't interact much. — often with ◀️She interacts with other c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

INTERACTION : تعامل بَرهَم کُنِش یا اندرکنش یا تعامل ( به انگلیسی: Interaction ) عملی است که میان دو یا چند موجودیت، شی، پدیده، یا فرایند – که اثر م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بـِده بــِستان ( به انگلیسی: Trade - off ) از مفاهیم دانش اقتصاد است. در انتخاب های اقتصادی زمانی که یک انتخاب مستلزم از دست دادن سود یا امتیازی باشد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

الگو برداری محک زنی ( به انگلیسی: Benchmarking ) آزمونی برای توان پردازش سامانهٔ رایانه ای، شامل سخت افزار و نرم افزار است که با برنامه های استاندار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

سهم بازار سهم بازار ( به انگلیسی: Market share ) درصدی از کل درآمد یا فروش یک بازار است که یک شرکت در اختیار می گیرد. به عنوان مثال، اگر در یک صنعت ...

پیشنهاد
٥

Social Justice

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Loyalty customer : مشتری وفادار Exit customer : مشتری گذری Voice customer : مشتری معترض/درگیر ( بهترین نوع مشتری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سفتی یا صلابت ( به انگلیسی: Stiffness ) میزان مقاومت یک جسم به تغییر شکل در برابر یک نیرو است. می توان گفت هر چه یک ماده انعطاف پذیرتر باشد، سفتی کمت ...