پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٤٢٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در نظر داشتن it's important to keep in mind that I'm rarely wrong : مهم است که به خاطر داشته باشید که من به ندرت اشتباه می کنم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تلفظ: ( مَ هِ بَ ) [ عربی موهبه ] ( اسم ) بخشش دهش. تلفظ: ( مَ یا مُ هَ بَ ) [ عربی موهبه ] ( اسم ) ۱ - عطیه. ۲ - چیزی که بخشیده شود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

adjective [more hostile; most hostile] 1 : of or relating to an enemy ◀️They were entering hostile territory. ◀️hostile [=enemy] troops 2 : not fri ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

verb [ obj] 1 : to make ( a man ) feel less masculine : to deprive ( a man ) of his male strength, role, etc ◀️ He plays the role of a meek husband w ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Natural Conception or Natural Pregnancy is a complicated affair. It is the result of a perfect orchestra of ovulation, egg pick by the fallopian tube ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. the first letter of the Greek alphabet 2. Alpha software is at the first stage of development /adj 3. used to describe someone who is strong or p ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تلفظ: ( یَّ ) [ عربی ] ( اسم ) حقیقت و نهاد و ذات چیزی Nature The nature of these people : ماهیت این افراد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

? A : What's your local time B : 08:06 at night در شب - شب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

روز شما چگونه می گذرد همون حالت چطوره هست به بیان دیگه برای پاسخ به این پرسش میتونید ازین پیشنهادات بهره ببرید. البته اصراری نیست دقیق همینا باشه یا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Meat/Beef : گوشت Pig : خوک Boar/Hog/Warthog : گراز Pork : گوشت خوک noun [noncount] 1 : the meat of a pig that is used for food ◀️roast pork ◀️pork c ...

پیشنهاد
١٢

اخطاریست که قبل از به نمایش گذاشته شدن ویدیوهای دلخراش به بیننده داده میشود Discretion = the right to choose what should be done in a particular sit ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شاخه ای از علم مواد که به شناخت فلزات و فناوری های کار با آن می پردازد متالورژی ( به فرانسوی: M�tallurgie ) شاخه ای از علم مواد است که به شناخت و اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ریخت شناسی یا مورفولوژی ( به انگلیسی: Morphology ) شاخه ای از زیست شناسی است که به مطالعه شکل ظاهری و فرم اندامگان و ویژگی های ساختاری خاص آنها می پر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

noun [count] technical : a kind of animal that has eight legs and a body formed of two parts ◀️ Spiders, scorpions, mites, and ticks are arachnids ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Tedious is opposite of Exciting adjective 🔴 too long, slow, or dull; tiresome or monotonous. ◀️ "a tedious journey" 🪟 SIMILAR 🪟 boring / monoton ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

🔰INTELLIGIBLE : فهمیدنی - قابل فهم 🔰INTELLIGIBILITY : قابلیت فهم 🔰INTELLIGIBLY : بطور قابل فهم - با روشنی - بطور فهمیدنی 🔰UNINTELLIGIBLE : نافهمی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

🔰INTELLIGIBLE : فهمیدنی - قابل فهم 🔰INTELLIGIBILITY : قابلیت فهم 🔰INTELLIGIBLY : بطور قابل فهم - با روشنی - بطور فهمیدنی 🔰UNINTELLIGIBLE : نافهمی ...

پیشنهاد
٢

( قراره ) از پسش بر بیایم از پسش برخواهیم آمد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

موزیک ویدئو ( به انگلیسی: Music Video ) یا نماهنگ یک فیلم کوتاه است که آهنگ را با تصویر تلفیق می کند و برای اهداف تبلیغاتی یا هنری و جذب طرفدار تولید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

همایش همون کنفرانسه کُنفِرانس ( به فرانسوی: Conference ) کانفِرِنس ( به انگلیسی: Conference، /ˈkɑːn. fɚ. əns/ ) یا همایش به یک نوع تجمع گفته می شود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Yeah I don't think everyone would stay sane after taking psychedelics : بله، فکر نمی کنم همه پس از مصرف داروهای روان گردان سالم بمانند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

adjective [more inconsequential; most inconsequential] formal : not important ◀️inconsequential evidence/differences ◀️His opinion is inconsequential ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Jam is a synonym for Shove البته معنای مربا هم میده با Jar اشتب نگیرید که اون به معنای شیشه ( بطری ) هست ◀️ A : When i get pissed or get hurt or th ...

پیشنهاد
١٠

حرص و عصبانیت و خشم را بر سر کسی ( که ربطی نداره به داستان ) خالی کردن 🔴to treat someone badly because one feels angry, frustrated, etc ◀️ workers ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دست نخورده - صدمه ندیده - سالم - کامل adjective : not broken or damaged : having every part ◀️The house survived the war intact ◀️After 25 years, th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

adjective [more prevalent; most prevalent] : accepted, done, or happening often or over a large area at a particular time : common or widespread ◀️pr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

🔴 تعریف / Definition ◀️ مثال / Example 🟩 واژه نامه ی Cambridge 🟩 🔴 the fact that something is very common or happens often ◀️the prevalence of s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

It's as though it's hibernating : انگار در خواب زمستانی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مراسم عقیدتی : ideological ceremonies

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دورویی یا نفاق یا دوزبانی در اصل به معنای مخالفت ظاهر با باطن است. مُنافِق یا دورو یا دوچهره کسی است که در آشکار دعوی مسلمانی و ایمان کند و در نهان ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

adjective [more vigilant; most vigilant] : carefully noticing problems or signs of danger ◀️When traveling through the city, tourists should be extra ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Stare = Gaze مترادف هستن به معنای : خیره شدن - زل زدن What are you staring at? Are you going to gaze at me? If you want to live, follo5me, only fast

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Nose - picking : دست در دماغ کردن ( به منظور در آوردن مخاط بینی یا همون چُلم ) Human habit Nose - picking is the act of extracting nasal mucus wit ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست تو دماغت نکن Nose - pickinv : دست در دماغ کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

suppose that something is true without having evidence to 🔴 confirm it ◀️ "he surmised that something must be wrong" 🔴 a supposition that somethin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Ability to be aware of feelings and sensations Sentience is the capacity to experience feelings and sensations. The word was first coined by philoso ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

adjective technical formal : able to feel, see, hear, smell, or taste ◀️ sentient beings ذی شعور - دارای قدرت بویایی، شنوایی، لامسه، بینایی، چشایی ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Get killed = کشته شدن Die = مردن To lose life = جان باختن South kivu ( 2010 ) fuel tank explosion, 230 people lost their lives

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

during the day when people and things can be easily seen rather than at night ◀️ The crime was committed in broad daylight ( تو ) روز روشن

پیشنهاد
١٨

Canalize کانالیزه کردن یعنی جهت دادن به یه چیزی و هدایتش به سمتی که خودت میخوای مثال : هر اتفاق بدی میفته شما کانالیزه اش میکنی و ربطش میدی به حکومت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Debris Rubble People are trapped under the rubble

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سگ های زنده یاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Human - remains detection dogs, or cadaver dogs : سگهای زنده یاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جراحی زیبایی بینی ( به انگلیسی: nose reshaping یا nose job ) یا راینوپلاستی ( به انگلیسی: Rhinoplasty ) عمل جراحی ای است که معمولاً توسط جراح گوش و ح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Rich intelligence

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

verb [no obj] of an animal : to spend the winter sleeping or resting bears hibernating in their dens به خواب زمستانی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

adjective : impossible to imagine or believe : not conceivable It's inconceivable ( to me ) that anyone could have survived such◀️ a violent crash. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

noun [count] : an organized search for a person and especially for a criminal After several days of searching, the sheriff called off the◀️ manhunt ◀ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نفرت/رقت انگیز adjective [more despicable; most despicable] somewhat formal : very bad or unpleasant : deserving to be despised ◀️She is a despicabl ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Reasonable price