پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٤٣٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غم = اندوه = حزن = غصه Sadness - Sorrow - Grief - Rue - Woe - Heartache

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گیشه ( به فرانسوی: Guichet ) یا باکس آفیس ( به انگلیسی: Box office ) یک مکان است برای فروش بلیط. معمولاً شکل ظاهری آنها چیزی شبیه به کیوسک است، کوچک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

adjective [more massive; most massive] 1 : very large and heavy ◀️The fort had massive walls ◀️massive furniture ◀️the dog's massive head/jaw ◀️stars ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Empathy : همدلی - یکدلی Sympathy : همدردی - دسلوزی Apathy : بی توجهی/عاطفگی/احساسی - خونسردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

noun [noncount] 1 literary : the drink that the Greek and Roman gods drank 2 : a thick juice made from a particular fruit ◀️apricot/mango nectar 3 : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کثیف کاری کردن خراب کاری کردن Can you tell i like making a mess ???

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

adjective [more mundane; most mundane] 1 : dull and ordinary ◀️mundane chores, like washing dishes ◀️They lead a pretty mundane life 2 : relating to ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Instant = sudden = Quick = immediate = Rapid = Swift = Sharp تمام مترادف هستند به معنی فوری. همشون میتونن ly بگیرن و به قید تبدیل بشن و همچنان متراد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Not crossed وضعیت پاهای موازی که فرد روی صندلی نشسته برگرداندن وضعیت پاهای cross شده ( یعنی crossed legs ) به وضعیت عادی را با فعل uncross بکار میب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برگرداندن وضعیت پاهای cross شده ( یعنی crossed legs ) به وضعیت عادی را با فعل uncross بکار میبرن ◀️ She didn't have time to uncross her legs so I'm ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

🔴 more attractive than usual ◀️ He's good - looking, but he's not as striking as his brother 🔴 very unusual or easily noticed, and therefore attra ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هنگام نشستن روی صندلی وقتی یک پا را روی دیگری میندازیم این وضعیت را crossed legs میگن. به عکسا توجه کنید The fact her legs are still crossed is real ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به جرأت گفتن 🔴 used to indicate that one believes something is probable ◀️"I dare say you've heard about her" ◀️ I was thinking the same thing! Her ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دیکشنری learners : adjective [more touching; most touching] : 🔴 having a strong emotional effect : causing feelings of sadness or sympathy ◀️ Their ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

صحنه ی جرم محلی که جرم اتفاق افتاده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

noun 1 [count, noncount] : a crack or break in something ( such as a pipe ) ◀️A rupture in the pipeline resulted in major water damage 2 medical a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

adjective [also more queasy; most queasy] 1 : having a sick feeling in the stomach : suffering from nausea ◀️The boat ride made me a little queasy. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

adjective [more squeamish; most squeamish] 1 a : afraid to deal with or do things that might hurt or offend people — often used in negative statement ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرگ سریع A woman really got paid to be hung half naked upside - down. I mean you gotta pay rent somehow at which point does a person die if this ha ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

US slang a : very difficult or bad ◀️a gnarly situation ◀️a gnarly accident b : very good ◀️some gnarly guitar playing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پزشکی قانونی / مرده پژوهی Medical jurisprudence یا legal medicine پزشکی قانونی یا دادپزشکی ( فارسی افغانستان: طب عدلی ) مرجعی صاحب صلاحیت برای اظهار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Autopsy : کالبدگشایی Dissection : کالبدشکافی فرق کالبدگشایی با کالبدشکافی کالبدگشایی اغلب برای کشف علت حقیقی مرگ انجام شده و از طریق برش دادن و آزم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Commitment to work

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Lack of Mental Order : فاقد نظم ذهنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Performed by Michael Jackson

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حوالی ساعت ۱۰ : Around 10 PM

پیشنهاد
٣

Racial Slur

پیشنهاد
٣

Master of Cultural and Media Studies

پیشنهاد
٣

Cultural studies

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

MA با حروف بزرگ

پیشنهاد
٤

Media Activist

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرتبط Related Organizations : سازمان های مرتبط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وزیر در شطرنج : Queen وزیر در سیاست : Minister

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وزارت - وزارتخانه : Ministry وزیر : Minister ⬛ وزارت ⬛ Type of top - level division of public administration در کاربرد امروزی، وزارت یکی از بخش های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

political science Politics

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Righteousness

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Wickedness / Mischief Atrocity

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

عَوام گرایی یا پوپولیسم ( به فرانسوی: Populisme ) آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پوپولیسم چیست ؟ عَوام گرایی یا پوپولیسم ( به فرانسوی: Populisme ) آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم ع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

photograph which is on the cover of a publication such as a track, Album, etc

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

کلاً کاربرد این کلمه در همه ی معانیش یه چیزه؛ تأکید یعنی خاصیت تاکیدی داره معنی اولش مترادفه با Extremely که میشه �تا حد زیادی� یا همون �خیلی� معروف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Crippling = کمرشکن - زمین گیر کننده - فلج کننده و اما بررسی واژه ی CRIPPLE : ۱. چلاق - فلج - لنگ ( کسیکه توانایی حرکت و راه رفتن را به دلیل جراحات ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

adjective [more devastating; most devastating] 1 : causing great damage or harm ◀️It was a devastating flood ◀️a rare but devastating disease ◀️devas ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

👑 ADJECTIVE : not far away : located at a short distance from someone or something ◀️ a nearby village/river ◀️ I spoke with a nearby policeman abou ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. ( of war, fighting, or similarly undesirable things ) start suddenly ◀️ "forest fires have broken out across Indonesia" ⬛ SIMILAR ⬛ flare up - sta ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

a device that is used for protection from the rain and sun An umbrella consists of a circle of fabric attached to a folding frame that is connected ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

۱. پروژه ی سخت و پرجمعیت - ابر پروژه ۲. شرکت - سازمان - کمپانی ( میتونه به معنای کسب و کار هم باشه ) ۳. ابتکار نوآورانه و مخاطره آمیز noun 1 [coun ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ADJECTIVE Usage: always used before a noun 🔴of or relating to the production and sale of drugs and medicine ◀️ a pharmaceutical company : یک شرکت دا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱. فعل Conduct که s سوم شخص گرفته ۳. اسم هست به معنی رفتار ها اگه میخواهید این فعل را کاملاً بررسی کنید ادامه متن را از دست ندید بریم همه معانیش رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

بریم همه معانیش رو با هم بررسی کنیم بترکونیمش بِره ۱. برنامه ریزی و به انجام رساندن کاری - انجام دادن [فعل] همراه مفعول میان همیشه چند تا مثال بزنم ...