پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٨٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

همون so true هست ولی کوچه بازاری تر یعنی حق گفتی، خیلی درسته، صد در صد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Damage Taken : خسارت وارد شده به شما ( دشمن به شما وارد کرده ) Damage Dealt : خسارتی که شما وارد کردید به تیم حریف و بوجود آوردید که هرچی بالاتر و ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بیا عملیش کنیم بیا انجامش بدیم بیا به واقعیت بپیوندونیمش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Mars Rover

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

non - theistic = irreligious Non - theist = یک فردیکه Non - theistic هست Nontheism : غیرخداباوری ( آمیزه ای از Atheism و Nontheism )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فناوری = تبدیل علم به صنعت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Bitcoin

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

adjective 1 : decayed with usually a very bad or disgusting smell ◀️putrid [=rotten] meat a putrid odor/smell/stench [=a bad smell that something has ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

noun [count] : a small room in a house in which food is stored ◀️ I'm lost without your directions Shame you never lost the direction to McDonald's. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

adjective [more rancid; most rancid] 1 of food : having a strong and unpleasant smell or taste from no longer being fresh ◀️rancid butter ◀️Some food ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

🛡️ Apostasy : ارتداد - برگشت و تغییر دین قبلی Formal disaffiliation from or abandonment or renunciation of a religion 🛡️ Apostate : برگشته از دین ...

پیشنهاد
٢٤

اول بطور تدریجی بعدا بطور ناگهانی

پیشنهاد
٢٦

Well It was a pleasure meeting you And i hope somewhere in the future our paths will cross again امیدوارم روزی در آینده باز گذرمون به همدیگه بخوره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تَلِ سیمی یا Ta. luh. see. mee. uh تالاسِمی از بیماری های ژنتیکی و یک اختلال خونی ارثی بوده که در آن، تعداد هموگلوبین ها و گلبول های قرمز در بدن فرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

neanderthal Retrograde

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

adjective [more retrograde; most retrograde] 1 formal : returning to an earlier and usually worse state or condition a retrograde policy that would l ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

وحشی و بی شعور همچون یک حیوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بفرما. . . !

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

verb [ obj] formal 1 : to make ( something ) holy The priest sanctified their marriage 2 : to give official acceptance or approval to ( something ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مقدس سازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دین سازمان یافته Religion in which belief systems and rituals are systematically arranged and formally established Organized religion, also known a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

Hospital : بیمارستان Clinic : درمانگاه Health Center : مرکز سلامت Infirmary : درمانگاه ( در مدرسه، زندان، کمپ تابستانی و . . . ) بیمارستان از کلینی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مَرغزار ( به انگلیسی: Prairie ) زمین وسیع هموار یا تپه ماهور است که همیشه عاری از درخت و پوشیده از علف بوده است. انواع کوتاه مرغزاری با علف های کوت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یوسف نجار ( به عبری יוֹסֵף ) یا سَن ژوزف ( به فرانسه saint Joseph ) همسر مریم مقدس شناخته می شود. به عقیدهٔ مسلمانان و اکثریت مسیحیان پدر عیسی به شما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Zoroaster : زرتشت ( شخصیت ) Zoroastrianism : زرتشت ( دین ) Zoroastrian : زرتشتی Zoroastrians : زرتشتیان Zoroastrian religion : دین زرتشت زُرُ اَست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بایوتروریسم یا تروریسم زیستی ( به انگلیسی: Bioterrorism ) ، تروریسمی شامل انتشار عمدی عوامل بیولوژیک است. این عوامل، باکتری ها، ویروس ها یا سموم اند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کاملاً صادقانه/رک و پوست کنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

Confident : با اعتماد بنفس Hysterical : ناتوان در کنترل احساسات ( خشم، عصبانیت، خنده، . . . ) - هیستری* Mischievous : موذی - شیطون - جلب - شر به پا ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Confident : با اعتماد بنفس Hysterical : ناتوان در کنترل احساسات ( خشم، عصبانیت، خنده، . . . ) - هیستری* Mischievous : موذی - شیطون - جلب - شر به پا ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

Confident : با اعتماد بنفس Hysterical : ناتوان در کنترل احساسات ( خشم، عصبانیت، خنده، . . . ) - هیستری* Mischievous : موذی - شیطون - جلب - شر به پا ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

همون oh my god, NO هست My worthless cars oh my no. your Cars are what give you a bit a value

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

psychological warfare Mental War

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

امپراتوری هخامنشیان اِ کی مِنِد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مورد عشق واقع شده - محبوب I do love when matteo loves me like that and buy me flowers at the end , that just make me feel so loved by him Hannah said

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

از حد گذشته - فرای مرزها Got dam he shagged his wife like he hasn't had sex in year and his testosterone level went over the charts

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

برعکس حرفی که خانم موسوی در اولین نظر گفتن که معنی نگران کننده نمیده باید بگم این حرف اصلاً درست نیست. کافیه گوگل کنید. اتفاقا اصلی ترین معنی این کل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

off this sub's topic but need to comment. love your profile description. you wave the Iranian flag high! bravo Off the dub's tipic : جدای از موضوع سا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

نمیگیم Give suggestion باید با make بگیم که به معنی پیشنهاد دادن هست Made a good suggestion Someone made a good suggestion

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

🎴 SERENE 🎴 صفت [more serene; most serene] : calm and peaceful / calm, undisturbed ◀️ a serene face ◀️ serene music/skies 🎴 SERENELY 🎴 قید ◀️ S ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

آپارتاید یا جدانژادی که واژه ای به زبان هلندی است یکی از اشکال تبعیض نژادی را بیان می کند و در اصل عبارت است از سیاست تبعیضی که نژادپرستان کشور جمهور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Naked women's wrestling League

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

جوان پسند ( چیزی که بابل میل یک جوان قرار خواهد گرفت ) Teen friendly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نینجای زن Female ninja A kunoichi ( Japanese: くノ一, also くのいち or クノイチ ) is a female ninja or practitioner of ninjutsu ( ninpo ) کونوایچی ( به ژاپنی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

لرزاندن سینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

screenplay - Script - Scenario فیلمنامه یا سناریو ( به فرانسوی: Sc�nario ) داستانی است که همراه با توضیح صحنه ها برای ساخت فیلم نوشته می شود. به نوی ...

پیشنهاد
٢٢

Scriptwriter - Screenwriter فیلم نامه نویس ( به انگلیسی: Screenwriter ) یا سناریست ( به فرانسوی: sc�nariste ) به نویسندگانی گفته می شود که متنی که ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

یک مثال : I think the creator of the work ( Director - Screenwriter ) should assume his audience is smarter : به نظرم خالق اثر باید مخاطبش را باهوش ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Non - written = Unwritten = نانوشته - غیر مدون - غیرکتبی ( که میتونه اشاره داشته باشه به شفاهی بودن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

No man's land Neutral Zone

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

معانی زیادی میتونه داشته باشه ولس مهمتریناش : ۱. جلو ۲. جبهه ( جنگ ) Religion and science are on two completely different fronts, with great dista ...