پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٤٤٠
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

I made it up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

I'm skint = i have no money

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

الکی گفتم خالی گفتم چاخان کردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دست تنهام I'm short - handed

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Think about it بهش فکر کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مریخ نورد Sojourner ( 1997–1997 ) Opportunity ( 2004–2018 ) Spirit ( 2004–2010 ) Curiosity ( 2012– ) Perseverance ( 2021– )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Example : Guys alway think girls qre always obsessed with them My brotha Do you know what her friends refer to you as. . . Which one???

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با عقل جور در نمیاد

پیشنهاد
١٢

It doesn't add up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

Slave : برده Slavery : برده داری Servant : بنده - خدمتکار Servitude : بندگی - نوکری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

A sarcastic, indignant exclamation made in response someone else's rude behavior or words. Based on "excuse me, " the standard phrase of apology for ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

۱. منصفانه - عادلانه ( adj ) ۲. فقط ۳. یکی از کاربردهاض اینه که قبل فعل گذشته میاد و معنی خیلی اخیر بهش میده You can use "JUST" withe the simple p ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

کلمات رکیک Do you know any naughty words ?? Yeah, Fuck, Ass, Bitch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

used when something is just beginning to happen or move "Here we go, " I said as the roller coaster began to climb the first hill a phrase often sun ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

آماده شو ( کن خودتو )

پیشنهاد
٢٧

What do you do for a living What do you do What's your job/occupation/Profession همگی معنیشون یکیه. میشن �شغلت یا کارت چیه؟�

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Bring : بیار ( فعل آوردن ) Take : بِبَر ( فعل بُردن ) - بگیر ( فعل گرفتن ) مثال ها : Come and bring the book too : بیا و کتاب را هم بیاور Come on ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

? What do you do ? = What's your job ? Chris : What do you do Zoey : I work in a bank

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

As frequently as possible Play this record as frequently as possible

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

Correspondence : مکاتبه ( ارتباط با دیگران از راهِ نوشتار ) Conversation : مکالمه ( ارتباط با دیگران از راهِ سخن گفتن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

noun a person who believes that war and violence are unjustifiable. "she was a committed pacifist all her life" صلح طلب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣٦

آسیب و ضربه احساسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

منظورم ( دقیقا ) همونه/همینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

همون so true هست ولی کوچه بازاری تر یعنی حق گفتی، خیلی درسته، صد در صد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Damage Taken : خسارت وارد شده به شما ( دشمن به شما وارد کرده ) Damage Dealt : خسارتی که شما وارد کردید به تیم حریف و بوجود آوردید که هرچی بالاتر و ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بیا عملیش کنیم بیا انجامش بدیم بیا به واقعیت بپیوندونیمش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Mars Rover

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

non - theistic = irreligious Non - theist = یک فردیکه Non - theistic هست Nontheism : غیرخداباوری ( آمیزه ای از Atheism و Nontheism )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فناوری = تبدیل علم به صنعت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Bitcoin

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

adjective 1 : decayed with usually a very bad or disgusting smell ◀️putrid [=rotten] meat a putrid odor/smell/stench [=a bad smell that something has ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

noun [count] : a small room in a house in which food is stored ◀️ I'm lost without your directions Shame you never lost the direction to McDonald's. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

adjective [more rancid; most rancid] 1 of food : having a strong and unpleasant smell or taste from no longer being fresh ◀️rancid butter ◀️Some food ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

🛡️ Apostasy : ارتداد - برگشت و تغییر دین قبلی Formal disaffiliation from or abandonment or renunciation of a religion 🛡️ Apostate : برگشته از دین ...

پیشنهاد
٢٤

اول بطور تدریجی بعدا بطور ناگهانی

پیشنهاد
٢٦

Well It was a pleasure meeting you And i hope somewhere in the future our paths will cross again امیدوارم روزی در آینده باز گذرمون به همدیگه بخوره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تَلِ سیمی یا Ta. luh. see. mee. uh تالاسِمی از بیماری های ژنتیکی و یک اختلال خونی ارثی بوده که در آن، تعداد هموگلوبین ها و گلبول های قرمز در بدن فرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

neanderthal Retrograde

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

adjective [more retrograde; most retrograde] 1 formal : returning to an earlier and usually worse state or condition a retrograde policy that would l ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

وحشی و بی شعور همچون یک حیوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بفرما. . . !

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

verb [ obj] formal 1 : to make ( something ) holy The priest sanctified their marriage 2 : to give official acceptance or approval to ( something ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مقدس سازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دین سازمان یافته Religion in which belief systems and rituals are systematically arranged and formally established Organized religion, also known a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

Hospital : بیمارستان Clinic : درمانگاه Health Center : مرکز سلامت Infirmary : درمانگاه ( در مدرسه، زندان، کمپ تابستانی و . . . ) بیمارستان از کلینی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مَرغزار ( به انگلیسی: Prairie ) زمین وسیع هموار یا تپه ماهور است که همیشه عاری از درخت و پوشیده از علف بوده است. انواع کوتاه مرغزاری با علف های کوت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یوسف نجار ( به عبری יוֹסֵף ) یا سَن ژوزف ( به فرانسه saint Joseph ) همسر مریم مقدس شناخته می شود. به عقیدهٔ مسلمانان و اکثریت مسیحیان پدر عیسی به شما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Zoroaster : زرتشت ( شخصیت ) Zoroastrianism : زرتشت ( دین ) Zoroastrian : زرتشتی Zoroastrians : زرتشتیان Zoroastrian religion : دین زرتشت زُرُ اَست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بایوتروریسم یا تروریسم زیستی ( به انگلیسی: Bioterrorism ) ، تروریسمی شامل انتشار عمدی عوامل بیولوژیک است. این عوامل، باکتری ها، ویروس ها یا سموم اند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کاملاً صادقانه/رک و پوست کنده