پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٧٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Inferential questions have responses that are indirectly stated, induced, or require other information. Evaluative questions require the reader to fo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

descriptive question Descriptive questions are questions which need answers that contain definitional information about the search term or describe ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Concerns : دغدغه ها - نگرانی ها - دلواپسی ها Worry/Worries هم به همین معناست 🚨 Concern معانی زیادی داره که این فقط یکیشون هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

امرار معاش to earn the money one needs to pay for housing, food, etc. ◀️ He made a living by working as a cook البته Livelihood هم میشه امرا معاش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

کهنه - فرسوده - قدیمی - مندرس Shabby به نظرم معادل خوبیه Old Ragged Ancient Wornout

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پاکت نامه نوعی پاکت برای بسته بندی است که معمولاً از جنس کاغذ است و برای انتقال برگ کاغذ یا کارت مورد استفاده قرار می گیرد. Packaging item, usually ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

SHROUD کَفَن واژه ای است عربی و عبارت است از پوششی که به دور مرده می پیچند و او را با آن در گور می نهند. Cloth in which a corpse is wrapped for bu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تلفظ: ( لَ فِ ) [ عربی لفافه ] ( اسم ) پارچه ای که روی چیزی پوشند. روکش Cover Shroud : کفن Mask Wrapper

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Marble Palace

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

To refer to : اشاره داشتن/کردن - اطلاق شدن ( میشود ) سردبیر در حوزهٔ نشر و روزنامه نگاری به شخصی اطلاق می شود که An editor in the field of publishi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Armed Forces که گاها مشخصاً به ارتش اطلاق میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

۳ تا واژه رو نیازه بررسی کنیم. 1. Militia 2. Militiaman/Militiamen 3. Paramilitary ⬛ MILITIA ⬛ شبه نظامی یا میلیشیا ( به انگلیسی: Militia ) به نیرو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شهامت - دلیری - شجاعت - دلاوری Bravery - Courage - Valor Brave men : دلیر مردان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Ability to deal with fear Courage = Bravery = Valor اسم Brave = Courageous صفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شبه قاره : Subcontinent شبه قاره هند : Indian Subcontinent شبه جزیره : Peninsula شبه جزیره عربستان : Arabian Peninsula ⬛ شبه قاره هند ⬛ شبه قارهٔ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

شبه قاره : Subcontinent شبه قاره هند : Indian Subcontinent شبه جزیره : Peninsula شبه جزیره عربستان : Arabian Peninsula ⬛ شبه قاره هند ⬛ شبه قارهٔ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Serious Question

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به تاراج/یغما/غنیمت بردن ( هم اسم غیرقابل شمارش و هم فعل ) verb : to take things from ( a place, such as a city or town ) by force especially durin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

BOOTY که مودبانه کون یا باسن هست معنی دومش میشه غنیمت جنگی / War Booty هم میشه و بهتره استفاده بشه noun [noncount] 1 : money or goods stolen or take ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

غارت یا چپاول یا غارتگری، به دزدیدن اموال و کالاهایی در حین درگیری نظامی در جنگ یا در زمان کمک رسانی به یک فاجعه طبیعی یا در طی یک اغتشاش یا شورش صور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

به نظرم PLUNDER میتونه معادل خوبی برای تاراج باشه در انگلیسی To plunder the common property of that city : اموال عمومی آن شهر را به تاراج بردن تارا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Common Property اموال عمومی، ( به انگلیسی: Common property ) منابع عمومی، منابع مشترک یا مشترکات عمومی، گونه ای از کالا، که شامل منابع طبیعی یا مناب ...

پیشنهاد
٤

Signs of God God's Signs

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

چیزی ( مانند یک تکه غذا ) که برای جذب ماهی یا حیوانات استفاده می شود تا بتوان آنها را گرفت چیزی برای بیرون کشیدن هدف مورد نظر ( حیوان یا انسان ) از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آسیای میانه یا آسیای مرکزی ( به انگلیسی: Central Asia ) سرزمین پهناوری در قارهٔ آسیا است که هیچ مرزی با آب های آزاد جهان ندارد. ( محصور در خشکی ) اگر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چقلی کردن به معنای غیبت کردن پشت سر کسی ولی خود چقلی به مدفوع پرندگان گفته میشود که خیلی از اوقات سبب خشم دارندگان خودرو میشود ( زیرا با گذشت زمان ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مَدفوع که به اَن، عن، پِهِن، پشگل، پیخال، تَپاله، تاپاله، غایط، گوه، سُنده، سُندله، عن، سرگین، فضله، ککه و پی پی ( در اصطلاح کودکان ) نیز معروف است، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تلفظ: ( خَ ) [ عربی ] ( اِمصفت ) ۱ - به بیراهه رفتن کژروی. ۲ - سهو اشتباه. Mistake Misstep Error

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Orator Preacher Prolocutor

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Lecturer Orator Speaker

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سخنرانی، درس - گفتار یا خطابه به عمل صحبت کردن یک فرد برای گروهی از مردم که مخاطب یا شنونده او هستند، با نیت خاصی مانند آگاهی بخشی، تحت تأثیر قرار دا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Equipped with Equipped with face recognition system and cooling system : مجهز به سیستم تشخیص چهره و سیستم خنک کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Midterm exams : امتحانات میان ترم Final exams : امتحانات پایان ترم / نهایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To pay attention to Thank you very much for paying attention to this program : خیلی ممنون که به این برنامه توجه کردید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گور بابات تو روحت گایدمت تف بهت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فمنیسم روزمره Lead Editor of Everyday Feminism

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Everyday : یه واژه هست با دو مفهوم ۱. روزانه - روزمره ۲. معمولی - عادی Every Day : از دو واژه بوجود اومده و میشه هر روز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سردبیر در حوزهٔ نشر و روزنامه نگاری به شخصی اطلاق می شود که بر عملکرد سایر نویسندگان و ویرایشگران در روزنامه یا مجله نظارت داشته و مسئولیت تمام محتوا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

آگهی ترحیم یا اعلامیهٔ فوت دعوتنامه ای است از جانب صاحبان عزا و اقوام نزدیک متوفی برای دعوت از دوستان و آشنایان وی به منظور شرکت در مراسم عزاداری. آگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آگهی ترحیم یا اعلامیهٔ فوت دعوتنامه ای است از جانب صاحبان عزا و اقوام نزدیک متوفی برای دعوت از دوستان و آشنایان وی به منظور شرکت در مراسم عزاداری. آگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آگهی ترحیم یا اعلامیهٔ فوت دعوتنامه ای است از جانب صاحبان عزا و اقوام نزدیک متوفی برای دعوت از دوستان و آشنایان وی به منظور شرکت در مراسم عزاداری. آگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مراسمی در مرگ یا مصیبت عزاداری یا سوگواری ( به انگلیسی: mourning ) به مراسمی آیینی گفته می شود که به یادبود فرد درگذشته و به منظور صبر بر مصیبت وارد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شیون مادران عزادار : The Wail/loud Cry/Howling of Mournful Mothers عزاداری میشه Morning ) Mourning میشه صبح ) و عزادار میشه Mournful

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیون به معنای ناله و زاری ( گریه و زاری ) بلند هست که با دو فعل ( کشیدن ) و ( کردن ) میاد ( Wail ( Wailing ( Howl ( Howling Loud mourning شیون ما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رخت یعنی لباس و تن پوش : Outfit / Clothes War Clothes

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Mystic : عارف Mystics : عرفا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Mysticism : عرفان Mystical : عرفانی Mystic : عارف Mystics : عرفا - عارفان - عارف ها ⬛ MYSTIC ⬛ noun [count] : a person who tries to gain religious o ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

I'm powerful, All - knowing : من قدرتمندم، همه چیز دان 🚨 Polymath هم میشه همه چیز دان و همه فن حریف که به برخی عرفا و دانشمندان رده بالا گفته میشه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

انتزاعی و انضمامی دو مفهوم متقابل در فلسفه هستند. امور انتزاعی ( به انگلیسی: abstract ) فرازمانی و فرامکانی هستند مثل اعداد یا موجودات مجرد، اما امور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

هنر مجرد یا هنر انتزاعی یا هنر آبستره ( به فرانسوی: Art abstrait ) به هنری گفته می شود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط ...