پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٧٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

You can make your way over to my place I dont know, I might have to make some time You should, it will be worth it! ارزشش را خواهد داشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Smartest Dog Breed

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Collar Harness Leash اولی از همه دقیق تره The Golden Collar : قلاده ی طلا Leash میشه افسار Harness از collar امن تر و محکم تره زیرا دور دستان سگ را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوعی پدافند هوایی در سامانه های دفاعی اسرائیل گنبد آهنین ( به عبری: כִּפַּת בַּרְזֶל ) ، یک سامانه دفاع هوایی کوتاه برد که قادر است تا راکت ها و گلو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

🚨 Castaway با Cast Away تفاوت داره. اولی اسمه دومی فعل * ◀️ نمادی برای ذکر مثال هست و 🔴 تعریف هست 🍇 CASTAWAY 🍇 🔴 a person who has escaped fro ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Noun ۱. کشتی غرق شده ۲. غرق شدگی کشتی Verb غرق کردن کشتی این واژه یعنی : حادثه ای که در آن یک کشتی در دریا به ویژه در اثر برخورد با سنگ ها از بین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Sink | Sank | Sunk/Sunken | Sinking | Sinks A Sunken boat : یک قایق غرق شده A Shipwreck : یک کشتی غرق شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

A night train is a train that rides overnight, usually conveying sleeping cars Train which travels by night Train that is installed with sleeping b ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

❌ Bonker ✔️ Bonkers ( حتما باید با s بیاد و بدون s چنین واژه ای وجود نداره ) Bonkers دقیقاً معناش و کاربردش مثل Crazy هست adjective Usage: not used ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

INCONSOLABLE = UNCONSOLABLE Console یعنی تسلی و دلداری دادن ( به منظور کاهش غم فرد غمدیده ) Consolable یعنی قابل تسلی دادن ( اگه غم و مشکل پیش آمد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

INCONSOLABLE = UNCONSOLABLE Console یعنی تسلی و دلداری دادن ( به منظور کاهش غم فرد غمدیده ) Consolable یعنی قابل تسلی دادن ( اگه غم و مشکل پیش آمد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نفرت : Hatred - Hate کینه : Grudge HATRED : a very strong feeling of dislike : hate GRUDGE : a strong feeling of anger toward someone that lasts ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Apart from this : جدا از این - ازین گذشته - از این که بگذریم Apart from that : جدا از اون - از آن گذشته - از اون که بگذریم Apart from this, because ...

پیشنهاد
٤

Predetermined : از پیش تعیین شده Premeditated : از پیش برنامه ریزی/طرح ریزی شده تقریباً مترادفند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

adjective : done or made according to a plan : planned in advance ◀️premeditated murder ◀️The attack was premeditated از پیش تعیین شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Planned in advance : از قبل/پیش تعیین و برنامه ریزی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقشه از پیش تعیین شده و هدفمند با هدف شوم برای ایجاد آشوب A premeditated and purposeful plan with the sinister purpose of creating chaos ⬛ SEDITION ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Lateral Factional ◀️A factional fight, not a national one : دعوای جناحی و نه ملی Faction یعنی : a group within a larger group that has different i ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Hand Knotted Carpet/ Handmade Carpet : فرش دستبافت Machine Made Carpet : فرش ماشینی Handmade : دست ساز - ساخته سده توسط خود Selfmade : خودساخته - سا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

self - deprecation : خود تحقیری Self - deprecating : خود تحقیرانه SELF - DEPRECATION noun 🔴 modesty about or criticism of oneself ◀️ "an artist wit ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

یاغیگری: Rebellion یاغی : Rebel تمرد - سرپیچی - گردن کشی : Disobedience فرمانبرداری : Obedience - Submission فرمانبردار : Obedient - Submissive نافر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تلفظ: ( تَ مَ رُّ ) [ عربی ] ( مصدر لازم ) سرپیچی کردن نافرمانی. مثال : او از تمیز کردن اتاقش تمرد کرد The pilot refused to land the plane ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Nomads Revolutionary nomads of Iraq : عشایر انقلابی عراق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نیست و نابود شده - مرده - منقرض شده Annihilated Non - existent Extinct Dead

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Singing = خوانندگی - آوازخوانی Playing = نوازندگی Singer = خواننده - آوازخوان Musician : موسیقیدان Musicianship : موسیقی دانی Player : نوازنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Backing Vocalist = Backup Singer هَم خوان = خوانندهٔ پشتیبان = خوانندهٔ پس زمینه هَم خوان یا خوانندهٔ پشتیبان یا خوانندهٔ پس زمینه ( به انگلیسی: ba ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

شکل ing دار فعل undergo ◀️ It undergoes complex alternative splicing in different elastic tissues ◀️ Some described how they were able to fall aslee ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

🔴 to experience something that is unpleasant or has a strong effect: ◀️ He recently underwent heart bypass surgery ◀️When children attend to the inp ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

verb [ obj] : to experience or endure ( something ) ◀️ She will have to undergo an operation : او باید تحت عمل جراحی قرار گیرد ◀️ He underwent a per ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. پشت و عقب ( چیزی ) ۲. موسیقی که هنگام آواز خواندن خواننده پخش میشه ۳. حمایت و پشتیبانی - پشتوانه noun 1 [count] : something that forms a back ◀️ ...

پیشنهاد
٨

Currency without gold backing : ارز بدون پشتوانه طلا 🌅 Fiat Currency : پول بی پشتوانه، پول حکمی، پول دستوری یا پول اعتباری ( به انگلیسی: Fiat Curre ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

noun [count] : a person, animal, or object used as a symbol to represent a group ( such as a sports team ) and to bring good luck ◀️ The team had a m ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Let's go take a closer look : بیا بریم نگاهی دقیق تر بیندازیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

لگد مال شده - زیر پا قرار گرفته the birds shouldn't be stomped on : پرندگان را نباید زیر پا گذاشت Horribly mangled

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

WHISTLEBLOWER سوت زن ( به انگلیسی: whistle - blower ) به کسی گفته می شود که افکار عمومی یا مقامات صلاحیت دار را از وجود فرد ( یا افراد ) نادرست کار ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Stomp : پایگوبی کردن - زیر پا له کردن Stamp : تمبر - استامپ - ابزاری برای مهر زدن به یک الگو یا علامت، به ویژه یک بلوک یا قالب حکاکی شده یا جوهردار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

پوزش/عذرخواهی صادقانه و از ته دل ?A : as a Chinese do you have a new country that you don't like B : Japan ?A: Why B : committing countless war crim ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جنگ افروزی کردن = war provoking ❌ ? A : do you have a country you don't like ✔️ ? A : do you have any country that you don't like B : US ? A : How ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جنگ افروزی کردن = war provoking ❌ ? A : do you have a country you don't like ✔️ ? A : do you have any country that you don't like B : US ? A : How ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

🔴 to suddenly leave your husband, wife, or partner and end your relationship with them : ◀️ He walked out on his wife and kids طبق واژه نامه ی گو ...

پیشنهاد
٧

IN ANOTHER PERSON'S SHOES 🚨 نکته : shoes باید گفت و نه shoe ( جمع باس باشه نه مفرد. افتاد؟ : ) جای دیگری 🔴in another person's situation or predi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

رسانه جریان اصلی لفظی است که در اشارهٔ دسته جمعی به رسانه های گروهی بزرگی به کار می رود که تعداد زیادی از مردم را تحت تأثیر قرار می دهند، و جریان های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

گزارش شده توسط reported by some western media's many people blame the mainstream media and social media, for spreading the false information : گزارش ...

پیشنهاد
٧

انتشار/پخش اطلاعات دروغین/نادرست

پیشنهاد
٧

چیزی برای ارائه داشتن If you have something to offer, you have a quality or ability that makes you important, attractive, or useful ◀️In your free ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

⬛ Agree with ⬛ Agree to ⬛ Agree on ⬛ Agree about ⬛ Agree that ⬛ Agree تمام اینارو داریم. فرقشون چیه و کجا بکار میرن ؟ اما در ابتدا، این ایموجی ( ◀️ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

⬛ Agree with ⬛ Agree to ⬛ Agree on ⬛ Agree about ⬛ Agree that ⬛ Agree تمام اینارو داریم. فرقشون چیه و کجا بکار میرن ؟ اما در ابتد، این ایموجی ( ◀️ ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Adulthood is the opposite of youth بزرگسالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اجزاب سیاسی political parties unable to agree on anything : احزاب سیاسی قادر به توافق بر سر چیزی نیستند احزاب سیاسی ناتوان در برابر توافق بر سر چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در آخر جمله معمولاً معنی اش میشه ( به جاش - به جای آن ) US spent billions of dollars for conducting overseas military operations while many of its p ...