پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٤٢١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. تمام کردن ( کارها و فعالیت ها ) ۲. لباس تن کسی کردن ( پوشانیدن ) یا تن خود کردن ( پوشیدن ) ۳. کادو پیچ کردن 1. to complete something successful ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

لواط ( فعالیت جنسی بین دو مرد ) مساحقه ( فعالیت جنسی بین دو زن ) ⬛ مساحقه ⬛ همجنس گرایی زنانه مساحقه در قوانین ایران اشاره به رفتارهای همجنسگرایان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفخیذ = لاپایی = سکس بین رانی = Intercrural Sex = مفاخذة ( عربی ) سکس لاپایی یا بین رانی ( به انگلیسی: Intercrural sex ) نوعی رابطهٔ جنسی بدون دخول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

adjective : agreed to by the people involved : done with the consent of the people involved ◀️consensual sex ◀️a consensual decision/act ◀️She claims ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

⬛ کابل : پایتخت افغانستان ( Kabul ) ⬛ زابل : ۱. یکی از شهرستان های استان سیستان و بلوچستان ( Zabol ) ۲. یک شهر، مرکز شهرستان زابل ⬛ بابُل : شهری در ...

پیشنهاد
٢

شما باید نگرانی های خود را رها کنید باید غصه خوردن رو کنار بزاری نگرانیات رو باس بزاری کنار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عالی به نظر میرسه وقتی یکی پیشنهلد میده و زیاد خوشت میاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. آدم یا حیوان لجباز و رو مخ ( اسم ) ۲. بد دهنی کردن ( استفاده از واژگان بی ادبانه در طول حرف زدن ) - فحش دادن ( فعل ) نکته : اسمی به معنای فحش ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

حرف بی ادبی/بد/بی تربیتی/نامناسب noun [count] : an offensive word ◀️ a movie filled with violent images and rough swearwords Swearword = Curse Word

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه اصطلاحه بین قشر جوان و هیپ هاپی جامعه معنی خیلی دقیق و ثابتی براش وجود نداره ولی این معنا ازش افاده میشه که یه اتفاق بزرگی افتاده به شدت پشم ریزون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Disk partitioning ( افرازش ) Disk partitioning Creation of separate accessible storage areas on a secondary computer storage device Disk partitio ...

پیشنهاد
٤

انواع آزار و سوء استفاده روانی بی توجهی : Inattention = ignoring سرزنش : Blame - Rebuke - Reproach - Condemnation - Scolding برچسب زدن : labeling تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

I'm in danger : در خطرم I'm in love : عاشق شدم I'm in debt : بدهکارم I'm in pain : درد دارم I'm in a hurry : عجله دارم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سلاح برهنه Naked sword : شمشیر لخت

پیشنهاد
٤

Don't take your Eyes off him : چشم ازش برندار Keep an eye on him : اونو تحت نظر بگیرید Will you keep your eye on my suitcase while I go to get the ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Don't take your Eyes off him : چشم ازش برندار Keep an ( your ) eye on him : اونو تحت نظر بگیرید Will you keep your eye on my suitcase while I go to ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

علمای اسلام ( ی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Idolatry : بت پرستی Idolater : بت پرست Idol - worshippers : بت پرستان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( Wrongdoing ( N : خطا - جرم ( Wrongdoings ( N : خطاها - اشتباهات - جرایم ( Wrongdoer ( N : خطاکار ( Wrongdoers ( N : خطاکاران ⬛ WRONGDOING ⬛ 🔴 ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

خودفروشی چندتا معنی مختلف میتونه داسته باشه. ۱. تن فروشی، فحشا، روسپی گری ( برقراری رابطهٔ جنسی در ازای درآمد و یا منافع دیگر که گاهی اوقات با عنوان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Government Order Let me write a government order

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Government order حکم حکومتی - دستور حکومتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Statements : اظهارات He was removed from the club by the government for his political statements He was expelled from the club by the government fo ...

پیشنهاد
١١

🌅 معنی این عبارت چیست ؟ از الله ( نام پروردگار یکتا در دین اسلام ) برایت توفیق، خوشبختی، موفقیت و بقیه چیزای خوب را آرزومندم به بیان ساده تر : از خد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

عناد واژه ای است عربی و ۲ معنی داره : ۱. لجبازی ۲. دشمنی و مقابله معاند از عناد میاد و ۲ معنی داره : ۱. معارض : فردی که فعالانه با کسی مخالفت می ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

دو تا معنی داره : ۱. معارض : فردی که فعالانه با کسی مخالفت می کند / کسیکه به صورت میدانی و در صحنه با استفاده از نیرو و قدرت فیزیکی از به وقوع پیوس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کفر متضاد واژهی ایمان هست ( Faith ) کافر متضاد واژهی مومن هست ( Believer ) کفر : Unbelief / Disbelief / Non - belief / To be Thankless / To be Fai ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بلاد = کشور - سرزمین = Country / Land کفر = بی اعتقادی و ناباوری = Disbelief / infidelity Country of infidelity : بلاد کفر Land of infidels : سرزمین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Unrest The Middle East has been experiencing a lot of unrest in recent years

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Prime Minister : نخست وزیر - صدراعظم - سروزیر | رئیس الوزراء به عربی Vice President : معاون رئیس جمهور Crown Prince : ولی عهد ( عربی ) - ویسپور - واس ...

پیشنهاد
٥

Iran | ایران Russia | روسیه Azerbaijan | آذربایجان Turkmenistan | ترکمنستان Kazakhstan | قزاقستان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Corridor یک راهروی باریک، گذرگاهی برای دسترسی بین اتاق های داخل ساختمان گذرگاهی در امتداد اتوبوس راهرو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

FC : FOOTBALL CLUB : باشگاه فوتبال FC Barcelona : باشگاه فوتبال بارسلونا Liverpool FC Arsenal FC Manchester United FC Manchester City FC Sevilla FC ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Grey Stratum

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

To side with someone = To take somebody's side and support them against somebody in a quarrel/Argument/battle طرف کسی را گرفتن ( در درگیری و دعوا و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قشر و جَمعِش اقشار ۲ تا معنی داره. ۱. بیرونی ترین لایه یک عضو از بدن ( خصوصاً مغز یا کلیه ) ۲. گروه - طبقه ( که در رابطه با جامعه بکار میره ) 1. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

راضی میشه Satisfied ولی بعدش From به معنای از نمیاد بلکه with مثال ? Are you satisfied with me : آیا ازم راضی هستی ؟ ?are you satisfied with your n ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Arsenal = Armory = Armoury زَرّادخانه، به محل ساخت، تعمیر، ذخیره و نگهداری اسلحه و مهمات نظامی گفته می شود. از زرادخانه های مشهور، می توان زرّادخانه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Arsenal = Armory = Armoury زَرّادخانه، به محل ساخت، تعمیر، ذخیره و نگهداری اسلحه و مهمات نظامی گفته می شود. از زرادخانه های مشهور، می توان زرّادخانه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

منطقه مشترک مثلاً در سهم بندی دریا بین کشورهای دربرگیرنده یک بخش خصوصی هست و یک بخش مسترک که همه حق استفاده دارن و بهش میگن joint area

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

noun 🔴a meeting attended by members of two or more separate bodies ◀️ "he has called a joint meeting of top officials from both ministries" جلسه مش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

همایش : Conference اجلاس : Summit - a summit meeting مثال هایی از اجلاس : The 2017 G20 Hamburg summit : اجلاس ۲۰۱۷ سران گروه ۲۰ World Summit of Rel ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همانطور که گفته شده As it's been said, brink is typically negative and verge is typically positive but not always. It's در اینجا به معنای it has ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Same as I hope this will help Will help or will helps ? You help. They help. If you are not using a pronoun but some other noun, then you use the ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

❌ برای بیشترین قسمت/بخش ✔️ در بیشتر موارد - معمولاً - عمدتاً مثال : A : You said these words are Similar in meaning. Can we use them interchangeabl ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Example : ?A : Guys what's the difference between these words Verge | Brink | Edge | Steep | Fringe | Border B : They are So close and almost mean ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

\ صفت / ۱. تند ( شیب ) - پرشیب ( پرتگاه - صخره ) ۲. پرسرعت و غیرعادی ( تغییر قیمت : هم افزایش هم کاهش ) [ مثل افزایش های سینوسی، پرنوسان و افسارگسیخ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

On the brink of : در آستانه ی مثال : We are on the brink of World War III اما میدونیم که on the verge هم به همین معناست. یعنی در آستانه ی مثال : ...

پیشنهاد
١٤

On the brink of : در آستانه ی مثال : We are on the brink of World War III اما میدونیم که on the verge هم به همین معناست. یعنی در آستانه ی مثال : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

برگزیت ( به انگلیسی: British" and "exit"> Brexit" ) به معنی خروج بریتانیا از اتحادیهٔ اروپا در پی یک همه پرسی در سال ۲۰۱۶ برای خروج از اتحادیهٔ اروپا ...