sardine

/sarˈdiːn//sɑːˈdiːn/

معنی: ماهی ساردین، سردین، ماهیان ریز
معانی دیگر: ساردین، رجوع شود به: sard

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, edible, marine fish harvested young and usu. packed in oil.

جمله های نمونه

1. Breakfast on the Franklin, dinner out of a sardine can, supper at the Claiendon.
[ترجمه گوگل]صبحانه در فرانکلین، شام از قوطی ساردین، شام در کلیندون
[ترجمه ترگمان]صبحانه بر روی فرانکلین، شام بیرون از قوطی ساردین، شام در the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wharton-Tigar recalls quite well the sardine factory controlled by Reichmann and Hollander.
[ترجمه گوگل]وارتون-تیگار به خوبی کارخانه ساردین تحت کنترل رایشمن و هلندر را به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]وارتون - Tigar به خاطر می آورد که کارخانه sardine که توسط Reichmann و هولاندر کنترل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her quim swum in oil like a sardine in a tin.
[ترجمه گوگل]کویم او مانند ساردین در حلبی در روغن شنا کرد
[ترجمه ترگمان]quim مانند ماهی ساردین در قوطی روغن شنا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sardine tins can be the very devil to open.
[ترجمه گوگل]قوطی ساردین می تواند بسیار شیطانی برای باز کردن باشد
[ترجمه ترگمان]قوطی قوطی کبریت میتونه شیطان باشه که بازش کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How to eat: Choose sardines packed in olive or sardine oil. Eat plain, mixed with salad, on toast, or mashed with dijon mustard and onions as a spread.
[ترجمه گوگل]نحوه غذا خوردن: ساردین های بسته بندی شده در روغن زیتون یا ساردین را انتخاب کنید ساده، مخلوط با سالاد، روی نان تست، یا له شده با خردل دیژون و پیاز به عنوان پخش میل کنید
[ترجمه ترگمان]چگونه غذا بخورید: sardines را در روغن زیتون یا روغن زیتون انتخاب کنید غذای ساده، مخلوط با سالاد، روی نان تست، و یا خرد شده با خردل و پیاز به عنوان یک پخش غذا بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each sardine was hooked through both eyes.
[ترجمه گوگل]هر ساردین از هر دو چشم قلاب شده بود
[ترجمه ترگمان]هر sardine از هر دو چشم به هم قلاب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As we chatted, a brightly painted sardine boat dropped anchor.
[ترجمه گوگل]همانطور که با هم گپ می زدیم، یک قایق ساردین با رنگ روشن لنگر انداخت
[ترجمه ترگمان]همان طور که با هم صحبت می کردیم، یک قایق با روشنی که روی کشتی لنگر انداخته بود لنگر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We urgently need caned Food like sardine and fruit juice which we needed in large quantity.
[ترجمه گوگل]ما فوراً به مواد غذایی کنسرو شده مانند ساردین و آب میوه که به مقدار زیاد نیاز داریم نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به مواد غذایی مانند sardine و آب میوه نیاز داشتیم که به مقدار زیادی نیاز داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Buy: Milk powder, Sardine, Yeast, Black pepper, Garlic, Chilli.
[ترجمه گوگل]خرید: پودر شیر، ساردین، مخمر، فلفل سیاه، سیر، فلفل قرمز
[ترجمه ترگمان]بخر: پودر شیر، Sardine، Yeast، فلفل سیاه، سیر فلفل چیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How to eat: Choose sardines packed in olive or sardine oil.
[ترجمه گوگل]نحوه غذا خوردن: ساردین های بسته بندی شده در روغن زیتون یا ساردین را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]چگونه غذا بخورید: sardines را در روغن زیتون یا روغن زیتون انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We need fish, sardine (sardinops sagax) HGT, 70G UP, if you can supply, pls connect with me ASAP.
[ترجمه گوگل]ما به ماهی، ساردین (sardinops sagax) HGT، 70G UP نیاز داریم، اگر می توانید تهیه کنید، لطفاً در اسرع وقت با من تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]ما به ماهی، sardine (sardinops sagax)HGT، ۷۰ G بالا، اگر بتوانید عرضه داشته باشید، هر چه سریع تر با من ارتباط برقرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We are packed like sardine all the way home on the bus.
[ترجمه گوگل]تمام راه در اتوبوس مثل ساردین جمع شده ایم
[ترجمه ترگمان]همه جا مثل ساردین در راه بازگشت به خانه در اتوبوس جمع شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cosmetics Natural Herbs, Sardine, Oil, Leather, Jeans. Herbal and Botanical Products.
[ترجمه گوگل]لوازم آرایشی و بهداشتی گیاهان طبیعی، ساردین، روغن، چرم، شلوار جین محصولات گیاهی و گیاهی
[ترجمه ترگمان]گیاهان طبیعی بهداشتی، Sardine، نفت، چرم، Jeans محصولات گیاهی و گیاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every bus arrives and leaves packed as fully as a sardine tin.
[ترجمه گوگل]هر اتوبوس به اندازه یک قوطی ساردین بسته بندی شده از راه می رسد و می رود
[ترجمه ترگمان]هر اتوبوس وارد می شود و به اندازه یک قوطی کنسرو شده بسته بندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی ساردین (اسم)
sardine

سردین (اسم)
sardine

ماهیان ریز (اسم)
sardine

انگلیسی به انگلیسی

• cram, pack together tightly
any small edible fish from the herring family
a sardine is a small sea fish that can be eaten.

پیشنهاد کاربران

sardine
زَردین ، زَردینه
Trout : قزل آلا
Sardine : ماهی ساردین
ساردین گروهی از چندین گونه از ماهی ها را می گویند. این ماهی همچنین یکی از انواع سوشی است و به آن ایواشی گفته می شود.
ماهی های ساردین ماهی هایی روغنی هستند از خانواده شک ماهیان∗ که با شاه ماهی شمالی خویشاوند می باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

نام ماهی ساردین برگرفته از جزیره ساردنی ایتالیا است زیرا زمانی این نوع ماهی در آب های آن به وفور یافت می شد. در داستان پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی، سانتیاگو از ساردین به عنوان طعمه استفاده می کرد.
ویژگی ها:
قاعده باله مخرجی بزرگتر از قاعده باله پشتی است.
دارای کیل شکمی فلس دار است.
برای محافظت از خود به صورت آرایش ماهی بزرگ قرار می گیرد.
کیسه شنا از جلو با معده و از پشت با مخرج ارتباط دارد.
دارای فلس های سوراخ دار است.
یک خال تیره در قاعده باله پشتی آنها وجود دارد.
باله مخرجی کوتاهی دارد.

بپرس