پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٥٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

adjective [more picturesque; most picturesque] 1 very pretty or charming : like a painted picture ◀️a picturesque village/setting ◀️The view of the m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تلفظ : sta. chu. ESK صفت [more statuesque; most statuesque] : 🔴 tall and beautiful ◀️ a statuesque young woman ◀️ She was a statuesque brunette : او ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

غوغا - آشوب - به هم ریختگی - هرج و مرج - بَلوا - شورش noun 🔴 a state of confusion or disorder [noncount] ◀️ The country has been in turmoil for the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

این واژه یک صفت هست، قیدش Concisely و اسمش Conciseness میباشد [more concise; most concise] : 🔴 using few words : not including extra or unnecessary ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

نماز 🇮🇷 صلاة 🇸🇦 نمازهای پنج گانه : الفجر ( در ایران میگیم نماز صبح ) : The dawn prayer ظهر : The noon prayer العصر : The afternoon prayer مغرب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

AYRAN : دوغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Yoghurt - based, salted drink آی ران دوغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

What is the brain? The brain is a complex organ that controls thought, memory, emotion, touch, motor skills, vision, breathing, temperature, hunger a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

a person who is engaged in the illegal transportation of people from one country or area to another for the purpose of sexual exploitation. قاچاقچی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تِب لی سی تفلیس پایخت جمهوری گرجستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

یعنی surprise someone : سورپرایز/شوکه/متعجب/متحیر/ شگفت زده/غافلگیر کردن 🔴 to surprise someone, esp. in a way that makes the person feel confused or ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مثال : ? Do you happen to speak other languages آیا احیاناً شما به زبان های دیگر صحبت می کنید؟ توضیحات بیشتر : "Happen to" refers to chance, not o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خیلی جسارت/جرئت داری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Scarf : شال Headscarf : روسری Veil : روسری - حجاب ( نوعی پارچه برای پوشاندن صورت که گاهی تا روی سانه ها هم میاد و در لباس عروس میبینیم ) Vile : خبی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Scarf : شال Headscarf : روسری Veil : روسری - حجاب ( نوعی پارچه برای پوشاندن صورت که گاهی تا روی سانه ها هم میاد و در لباس عروس میبینیم ) Vile : خبی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. شلغم زرد ۲. دست و پا چلفتی I'm such a rutabaga sometimes : من بعضی اوقات خیلی دست و پا چلفتی ام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

noun [plural] old - fashioned : 🔴 money, clothes, food, and other things given to poor people این واژه قدیمیه و فقرا استفاده میکنن. اگه دستتون رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Give it a try = Give it a shot = یه امتحانی بکن

پیشنهاد
١٧

To ( have/have got/got ) faith in somebody یعنی به کسی اینان داشتن Give it a shot, i got faith in you : یه امتحانی بکن، من بهت ایمان دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Travel یعنی سفر کردن. گاهی با to میاد و گاهی نه ◀️ ?Have you ever traveled to Iran : آیا تا به حال به ایران سفر کرده ای؟ ◀️ I traveled the world for ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

The phrase stay in your lane means “to mind your own business” or “stick with what you know and are good at. ” این عبارت یعنی سرت تو کاری که بهت مرب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از سر راه برید کنار Make a lane

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

passepartout نام جکی چان بود در فیلم around the world in 80 days

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

All of you, Drop your weapons : با همتونم، اسلحه هاتونو بندازید Do as he says : هرکاری میگه بکنید Do as i say : هرکاری میگم بکنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

adjective [more fetching; most fetching] somewhat old - fashioned : 🔴 attractive or pleasing ◀️a fetching smile ◀️You look very fetching in that out ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

عادت کرده - خوگرفته Unaccustomed و Accustomed معمولاً با To میان adjective 🔴 customary; usual ◀️ "his accustomed route" 🪐 SIMILAR 🪐 customary / u ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

◀️ For many centuries, the Jade Buddha has protected my people. Now the black scorpions wanna take that from us. They work for an evil warlord, Fang ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

19th - century art movement Impressionism was a 19th - century art movement characterized by relatively small, thin, yet visible brush strokes, open ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱. کژرفتار - بی عرضه و کارخراب کن ۲. فرد رو مخ و اعصاب خوردکن noun [count] Brit informal 1 : a person ( especially a man ) who is unpleasant ◀️Just ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بودای یشمی ?My stolen jade Buddha stolen

پیشنهاد
١٨

با make میاد و نه با find. با دومی بگی یعنی انگار گم کرده بودی طرفو بعد پیداش کردی. ◀️ I saw the world. I learnt of new cultures. I flew across an o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ول کردن - رها کردن - آزاد کردن remove hands from; let go, release ◀️ Get out of my way, you fools! Unhand me! Don't you know who i am ? : از سر راهم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

غیرورزشی - ناجوانمردانه - غیرمنصفانه - بی ادبانه 🔴 not fair, respectful, and polite toward other players when participating in a sport : not sportsm ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

۱. [انگلیسی قدیمی] متوجه/آگاه شدن و فهمیدن - دیدن ۲. دستگیر و توقیف کردن 1. Apprehend ≈ Perceive ≈ Understand ≈ Find out 2. Apprehend = Arrest verb ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

۱. مجرم - مقصر - خطا/گناهکار ۲. عامل ◀️ I have just apprehended the culprits who robbed the Bank of England : من سارقین بانک انگلستان را پیدا کرده ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تلفظ : کری تِن ( ع ن ) 🇺🇸 کرِ تِن🇬🇧 noun [count] informal offensive : 🔴 a stupid or annoying person ◀️ Let me know if these cretins [=jerks, id ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Example : That's the thanks i get for going halfway around the world to stop Fogg? : من برای متوقف کردن فاگ نصف جهانو گشتم، این دستمزدمه ؟ ( جای تشکر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Out of my way. Move it. I used to be somebody important از سر راهم برید کنار. تکون بخورید. من یه زمانی برای خودم کسی بودم ( من قبلاً آدم مهمی بودم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

We're losing altitude : داریم ارتفاعمون رو از دست میدیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

What an honour, Sir : چه افتخاری قربان / باعث افتخاره قربان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Cradle : گهواره Crib / Cot : تخت خواب نوزاد ◀️ They're a bumch of vicious animals. They will fk every one in this country including a baby in a cot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( Phrasal verb ) write something on a piece of paper : یادداشت کردن ◀️ He's writing down how many times he's been called a son of a bitch

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Ne mutlu Turkum diyene یک شعار هست که ترک ها ( خصوصاً مردم ترکیه ) بکار میبرند و به خود افتخار میکنند. له انگلیسی میشه : How happy is the one who sa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Surrender با to مباد و معنیش میشه تسلیم کردن/شدن ◀️ We'll never surrender this country to you : ما هرگز این کشور را تسلیم شما نخواهیم کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

I can tell by your eyebrows that you're Turkish : از روی ابروهات میتونم بگم که ترک هستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

TSK = نیروهای مسلح ترکیه ( ارتش ترکیه ) یا Turkish military نیروهای مسلح ترکیه ( به ترکی استانبولی: T�rk Silahlı Kuvvetleri ) به اختصار TSK، سازمانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Matador = Bullfighter = گاوباز noun [count] : the person who has the major part in a bullfight and who kills the bull Madedr Performer in the act ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

میم ( Meme ) به عکس های طنزآمیزی میگن که تقریباً همیشه شامل نوشته هستند، گاهی هم بصورت گیف یا ویدیو درمیان و عموما با استفاده از کلاژ از ترکیب چند عک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

میم ( Meme ) به عکس های طنزآمیزی میگن که تقریباً همیشه شامل نوشته هستند، گاهی هم بصورت گیف یا ویدیو درمیان و عموما با استفاده از کلاژ از ترکیب چند عک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

Boob/boobs : پستون/ممه/سینه ( و جمع ) Booty/Booties : کون/باسن ( و جمع )