پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٤٣)

بازدید
١٠,٤٥٣
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

صفت | با more و most تفضیلی و عالی میشه | مترداف distant 🔴 not involved with or friendly toward other people ◀️ She remained aloof [=distant] despit ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

غیرصمیمی، سرد و خشک شدن یکی از معنی های کمتر مورد استفاده ی واژه ی Distant ( غیرصمیمی - خشک، سرد و بی احساس ) میباشد. مثال : ?Why does a man become ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

یکی از چمارهای کمتر شنیده شدۀ این واژه ( ناخودمانی - نامهربان - غیرصمیمی - خشک، سرد و بی احساس ) میباشد. نمونه : ◀️ my wife's been distant for the l ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سقوط بسیار آرام و بی صدا یک توانایی است که وقتی فرد از ارتفاع میپره صدای پا تولید نمیکنه و بقیه متوجه نمیشوند Bro had feather falling irl

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بسیار گیج، سردرگم، حیرت زده، شوکه و بهت زده شدن verb [ obj] : to confuse ( someone ) very much Her attitude perplexes me. = I am perplexed by her ◀️ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مرتکب سدن - انجام دادن ( خلاف و جرم ) verb [ obj] formal : to do ( something that is illegal or wrong ) ◀️The men were planning to perpetrate a rob ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

تداوم بخشیدن - ادامه دار کردن چیزی - امتداد بخشیدن - همیشگی، دائمی، جاودانه و نامحدود کردن چیزی verb [ obj] formal : to cause ( something that should ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

رونویسی کردن : Transcribe رونویسی : Transcription ◀️ Transcribing some parts of the Quran from the Torah

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Example : If you don't take care of the Cockroach you find in your house, you could end up with a whole infestation : اگر به سوسکی که در خانه خود پی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ساوانا یا گَرم دشت به علفزارهای گرمسیری و نیمه گرمسیری ناحیه مداری، عموماً با درختان و درختچه های پراکنده، به صورت تک پایه ای یا گروهی، گفته می شود. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

🟧 STARGAZER 🟧 اخترشناس آماتور [count] : a person who looks at the stars : a person who studies astronomy or astrology 🟧 STARGAZING 🟧 اخترشناسی آ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Planning - Designing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Fussy : often upset or unhappy Examples : ◀️ a very fussy baby ◀️ “It's very normal for there to be some daily fussiness. Crying up to three hours ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Factors Controllable marketing factors : عوامل قابل کنترل بازاریابی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Saturation : اشباع Saturated : اشباع شده This product is very saturated in the market : این کالا در بازار بسیار اشباع شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

Initiative : ابتکار قدرت و فرصت انجام کاری قبل از بقیه Creativity : خلاقیت توانایی ساخت چیزهای جدید یا فکر کردن به ایده های جدید Innovation : نوآور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Life Curve

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

🟧CONSEQUENCE🟧 عواقب - پیامد something that happens as a result of a particular action or set of conditions 🟧REPERCUSSION🟧 عواقب و پیامد منفی som ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بی احساس - غیر احساسی مثال : ?Why are some men unemotional : چرا برخی از مردان بی احساس هستند؟ Many emotionally unavailable men often struggle with ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

صفت | عمدتاً در بریتانیا کاربرد دارد | غیر رسمی ( chiefly Brit ) 🔴 rude and showing a lack of respect often in a way that seems playful, amusing or ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

noun [count] : something or someone that provides a large amount of something : a good source of something ◀️ The tour guide was a wellspring of info ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Make a mistake = اشتباه کردن ◀️He made a couple mistakes tho like using ”was” instead of ”were” while talking about where his siblings were born

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

noun [singular] formal : the power to protect, control, or support something or someone — used in the phrase UNDER THE AEGIS OF : تحت حمایت، محافظت و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Chocolate : شکلات 🍫 Bitter Chocolate : شکلات تلخ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

یکی از پرمعناترین واژگان انگلیسی. بسیار کاربردهای زیادی داره که اصلاً نمیشه یک شبه همه رو یاد گرفت. اما دوتا کاربرد : I can't stand him = i hate him ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

adjective [more sheepish; most sheepish] : showing or feeling embarrassment especially because you have done something foolish or wrong ◀️a sheepish ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سیلیکون ولی، به معنی درهٔ سیلیکون، ( به انگلیسی: Silicon Valley ) نام رایج و غیررسمی منطقه ای در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومهٔ سان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پونه : Pennyroyal نعناع : Mint ریحان : Basil مرزه : Savory آویشن : Thymus تره : Allium iranicum

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حیوان خانگی بیگانه ( به انگلیسی: Exotic pet ) ، حیوان خانگی است که نگهداری از آن نسبتاً کمیاب یا غیرعادی است، یا به طور کلی به عنوان یک گونه وحشی به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

حین، زمان و دوران جنگ مثال : Cat meat is meat prepared from domestic cats for human consumption. Some countries serve cat meat as a regular food, wh ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حسوان خانگی خوبی بودن مثال : ? Fo chipmunks make good pets Chipmunks should not be kept as pets because they are wild animals. Chipmunks don't make ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بیشتر عمر کردن از verb [ obj] 1 : to live longer than ( someone ) ◀️ No mother wants to outlive her children. ◀️ He outlived his wife by 10 years. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

فرضیه : پاسخ احتمالی و ثابت نشده به پرسش ( hypothesis ) نظریه : پاسخ حتمی و ثابت شده به پرسش ( theory ) ⭐HYPOTHESIS⭐ an idea or theory that is not ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فرضیه : پاسخ احتمالی و ثابت نشده به پرسش ( HYPOTHESIS ) نظریه : پاسخ حتمی و ثابت شده به پرسش ( THEORY )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

arthropods بندپایان مثال : While tarantulas are fascinating animals with more centralized brains than most other arthropods, scientists suspect that ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Meningitis Inflammation of the membranes around the brain and spinal cord مننژیت ( نام علمی: Meningitis ) یا سرسام ( نام فارسی به معنی آماس سر ) الت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Rabies = هاری ◀️ ? Is it OK to touch a raccoon It is not a good idea to touch a raccoon, even if it is harmless. Next to bats, raccoons are most fr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

To pose a threat to someone : برای کسی خطر ایجاد کردن مثال : ? Will a sloth bite you According to AZ Animals, if left alone in their natural habitat ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با وزن مساوی گاهی بصورت قید میاد که میشه ( اگه هم وزن بودند/باشند ) مثال : ◀️ ? Who is stronger a cat or a dog : سگ قویتره یا گربه ؟ For their siz ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Wary یک واژه ی بسیار پرکاربرد و با کلاس که میشه استفاده کرد تعریف به انگلیسی : 1. not having or showing complete trust in someone or something that ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

آبی که کربن دی اکسید ندارد بنابراین حباب های شناور در آن یافت نمیشود. نوسابه ها Carbonated water هستند بر عکس Still water ◀️ ? Why do cats dislike st ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مکانیزم یا سازوکار دفاعی هر جانداری یک یا چندین سازوکار دفاعی دارد مثال : ? What is a cat's defense mechanism Cats use four major defense mechanisms ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Momentum : تکانه - اندازه حرکت Speculum : اسپکولوم Specula/Speculums : جمع واژه Speculum Endoscope : اندوسکوپ - درون بین Spatula : کاردک / چوب بستنی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Momentous : مهم Momentum : تَکانه - اندازه ی حرکت Speculum : اسپکولوم Specula/Speculums : جمع واژه Speculum Endoscope : اندوسکوپ - درون بین Spatula ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Speculum : اسپکولوم Specula/Speculums : جمع واژه Speculum Endoscope : اندوسکوپ - درون بین Spatula : کاردک / چوب بستنی پزشکی ( اَبِسلانگ ) / کاردک خا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Speculum : اسپکولوم Specula/Speculums : جمع واژه Speculum Endoscope : اندوسکوپ - درون بین Spatula : کاردک / چوب بستنی پزشکی ( اَبِسلانگ ) / کاردک خا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Speculum : اسپکولوم Specula/Speculums : جمع واژه Speculum Endoscope : اندوسکوپ - درون بین Spatula : کاردک / چوب بستنی پزشکی ( اَبِسلانگ ) / کاردک خا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Well - Spoken یا Well Spoken یک اسم نیست. صفتی است با معنی زیباکلام، شیرین زبان، خوش صحبت، مودب. کسیکه مثل افراد تحصیلکرده و فرهیخته سخن میگوید و واژ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Crown Dental Cap

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Dental Restoration Dental Fillings Fillings پرکردن دندان یا ترمیم دندان به بازگرداندن عملکرد و شکل ظاهری دندان آسیب دیده با مواد ترمیم کنندهٔ دندان ...