پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٦١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

یکی از معنی های in your face رو مخ هست تو روت مثلا : Don't say that worr in America. They'll laught at your face یعنی اون کلمه رو نگو. تو روت خواه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تلفظش به دو صورته : گرو سِری گرو شِری بیشتر از ش استفاده میکنن ولی تلفظ اولی هم خیلی شایعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Necrophilia : مُرده خواهی، مرده بازی، مرده بارگی noun Necrophilic : مرده خواهانه adj Necrophil : مرده باز n

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

International news agency based in London رُی تِرز Reuters ( /ˈrɔɪtərz/ ( listen ) ROY - terz ) is a news agency owned by Thomson Reuters. It emplo ...

پیشنهاد
٨

کشورهای انگلیسی زبان noun the countries where English is the main native language, considered collectively این کشورها شامل : Ireland Belize Bahamas ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کشورهای انگلیسی زبان noun the countries where English is the main native language, considered collectively.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

To sit cross - legged/To sit with folded knees : چهارزانو نشستن To stretch legs/to sit with stretced legs : دراز کردن پا seiza position : دو زانو نش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

To sit cross - legged/To sit with folded knees : چهارزانو نشستن To stretch legs/to sit with stretced legs : دراز کردن پا seiza position : دو زانو نش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

To sit cross - legged/To sit with folded knees : چهارزانو نشستن To stretch legs/to sit with stretced legs : دراز کردن پا seiza position : دو زانو نش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

انشالله در فارسی گاهی بصورت ایشالله هم گفته میشه به معنی اگه الله بخواد یا به امید الله ( که انجام بشه و موفق بشیم ) Inshallah is an exclamation an ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

🔴 If two or more people drink to something or someone, they hold their glasses up at the same time and then drink from them as a celebration, or to ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سندروم داون ( Down Syndrome ) یک اختلال ژنتیکی است که شاید در همان ابتدای تولد خود را به صورت ظاهری در بدن نوزاد نشان دهد. درواقع این افراد یک کروموز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Definition : the short hair that grows on a man's face if he has not shaved ( = cut the hair ) for a few days : موهای کوتاهی که بر صورت مرد می روید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Definition : the short hair that grows on a man's face if he has not shaved ( = cut the hair ) for a few days : موهای کوتاهی که بر صورت مرد می روید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

عجله ات برا چیه ؟ چرا هولی انقدر ؟ ?What's all the hurry ?What's the hurry ?Why all the hurry used to say that someone is doing something too quick ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1. stop talking; be quiet "“Can it!” I growled" 2. stop doing something "I told him to can it, ’cause he was getting to be annoying" ۲ معنی داره ولی ...

پیشنهاد
٨

کلافگی و ناراحتی خود را سر کسی خالی کردن ( کسیکه گناهی نداره و بهش مربوط نیست ) workers who go home and take out their frustration on their familie ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Eksestenshuhlezm اِکسِس تِن ش لِزم noun a philosophical theory or approach which emphasizes the existence of the individual person as a free and re ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

adjective 🔴 too many to be counted : very many ◀️ the innumerable [=countless] stars in the sky ◀️ There are innumerable errors in the book uhNOOmr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Uhmaakseselen آموکسی سیلین ( به انگلیسی: Amoxicillin ) یکی از داروهای خانواده پنی سیلین ها و از دسته بتالاکتام ها است. این دارو یکی از مهمترین و پرم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. Zinc Oxide : زینک اکسید ( در کتاب های کهن توتیا نامیده می شود ) 2. Sea urchins : توتیای دریایی یا خارپُشت دریایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

To take a chance = ریسک و خطر کردن مثال : I won’t be taking any chances” would sound better in my opinion. It just mean you won’t risk anything. As ...

پیشنهاد
٦

Put a bun in oven = impregnate ◀️ The ejaculation has happened in the wrong place. It needs to happen deep in your vagina to put a bun in your oven. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Informal : Pussy ◀️ I have duct tape. I will use it to wax the hair off that nasty gash

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Dm'ed یعنی یک Direct message بهت ارسال کردم/شد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

فاسد - آلوده - کثیف - ناپاک ◀️ You can't be any more defiled. You're on the ultimate level

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

چطور نمیدونی ؟؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Speech یعنی سخنرانی و با Give میاد. یه about هم بعدش میتونیم بزاریم بسته به جمله : ◀️ This is a picture of the Queen, giving a speech about poverty ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک راه بهتر I can't think of a better way : راه بهتری به ذهنم نمیرسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

هم اسمه هم فعل. معنی های خیلی زیادی داره ولی یکی از اونها میشه پیوند we should strengthen our bond : ما باید پیوندمان را تقویت کنیم I can't think of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Impregnate = Get Pregnant = Knock up = Breed = Fertilize = Inseminate ◀️ I want you to impregnate me. I'm off the pill and ovulating. I'm ready to g ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سلام واژه ای است عربی و در انگلیسی به معنای Peace هست. در ایران برای خوش آمدگویی از واژه ی پارسی درود و سلامِ عربی استفاده میشود ادخلوها باسلٰم : En ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱. بی دین - کافر از نگاه اهل کتاب ظ ( کسیکه ادیان ابراهیمی رو شت هم حساب نمیکنن ) ۲. بی سواد - تحصیل نکرده *معنی اصلی اولی ست و دومی کم استفاده میشه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ظاهر اسلاوی Опа, славянская внешность подьехала Oops, the Slavic appearance has arrived وای ظاهر اسلاوی رسید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

زبان های اسلاوی Today there are 12 Slavic languages: Belarusian, Russian, Ukrainian ( see Ukrainian language ) , Czech, Lower Sorbian, Polish, Slovak ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Slovakia Bulgaria North Macedonia Montenegro Slovenia Croatia Bosnia and Herzegovina Serbia Ukraine Poland Czech republic The Slavic countries ar ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

کشور اسلاوی Slovakia Bulgaria North Macedonia Montenegro Slovenia Croatia Bosnia and Herzegovina Serbia Ukraine Poland Czech republic The Slavic ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

US, informal : something or someone that is worth keeping : something or someone that is good, valuable, etc. کاردرست - ارزشمند You're good at rim ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در فارسی حال استمراری رو فقط با دارم میگیم و نه هیچ چیز دیگر. هر وقت دارم دیدیم با حال استمرراری میگیم Am/is/are به علاوه ی Verb همراه با ing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اَندِلوسیا اَندِلوژا یکی از بخش های خودمختار اسپانیا ( در جنوب اسپانیا با مرکزیت Seville ) اَندَلُس ( به اسپانیایی: Andaluc�a ) یکی از ۱۷ بخش خودمخ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

"Arabic phrase "ʾAllāhu ʾakbar", meaning "God is the greatest تکبیر = الله اکبر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

معنی Tyrant : *حکمران ستمگر و سنگدل ( کسی که از شیوه ی حکومترانی بسیار ظالمانه ای استفاده میکنه ) *کسی از که قدرتی که داره در جهات غیرانسانی و ظالم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پاک کردن - تمیز کردن - تطهیر کردن verb [ obj] : to make ( someone or something ) clean ◀️The cut should be cleansed gently with mild soap and water ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

۱. ابزار - افزار - آلت ( نه آلت تناسلی بلکه وسیله ای که برای انجام کار استفاده میشه ) N ۲. اجرا کردن ( قانون، برنامه، نقشه، . . . ) = ( تصمیم، طرح، ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

غلظ انداز - گمراه کننده - فریبنده - گول زننده مثل deceptive میباشد ◀️ ?How barbaric are the laws of China Barbaric? That’s pretty misleading

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

verb : to cause ( someone ) to believe something that is not true [ obj] We believe that her comments were deliberately meant to◀️ mislead the public ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

عقال ( عربی: عِقال ) یک وسیله جانبی است که برای نگه داشتن چفیه در سر جای خود به کار می رود. عقال یک حلقه بافته شده از نخ یا لیف گیاهی است که اعراب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

‏یک نوع سربند رایج به ویژه یکی از بخش های پوشاک سنتی مرد عرب است چَفیّه ( در اصل به عربی میشود :کوفیة ) یا بالغترة یا الشماغ یا الحطّة یا 'المشدة یا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Thobe : ثوب دشداشه ( به عربی: دِشداشِة ( خوزستان و کویت و عمان و عراق ) ، دراعة ( سرزمین بحرین ) ، ثوب ( أغلب مناطق جزیرة العرب ) ، الکندورة ( بعضی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Hijab : حجاب Tchador/Chador : چادر ( تشادُر ) Burqa : بُرقَع / البرقع الأفغانی Niqab/Niqaab : روبَنده - پوشیه - نقاب Shayla : شیلة Khimar : خِمار Al ...