پیشنهادهای دژبان (٢٣٦)
گِریُک در گویش خراسانی به چم کسی است که گریه میکند
گِریُک در گویش خراسانی به چم کسی است که گریه میکند
گِریُک در گویش خراسانی به چم کسی است که گریه میکند
گِریُک در گویش خراسانی به چم کسی است که گریه میکند
گونه های انجیر : لولَک تُرشِشی زرد سیاه و. . .
در گویش خراسانی فعل مژ کردن به چم ساکت بودن و یا چیزی نگفتن است برای نمونه:مژ مَکُنه یعنی ساکت باشید
در گویش خراسانی واژه ازجوش ( ازجُش ) به چم هرگز , اصلا و یا هیچ گاه میباشد
در گویش خراسانی واژه ازجوش ( ازجُش ) به چم هرگز , اصلا و یا هیچ گاه میباشد
در گویش خراسانی فک پایین گوسفند الویزگ و فک بالای ان کُدُفک نام دارد
در گویش خراسانی:گوسپنت
فک بالایی گوسفند در گویش خراسانی کُدُفک نام دارد
فک پایین گوسفند در گویش خراسانی الویزگ نام دارد
آتور اَستَر= �tur astar خاکستر ( ریشه پهلوی )
آتور اَستَر= �tur astar خاکستر ( ریشه پهلوی )
آتوت= �tut تیر، گلوله، فشنگ ( ریشه پهلوی )
آتوت= �tut تیر، گلوله، فشنگ ( ریشه پهلوی )
آتوت= �tut تیر، گلوله، فشنگ ( ریشه پهلوی )
آتاویْه= �t�vih ـ 1ـ ثروتمندی 2ـ استعداد، صلاحیت، لیاقت، شایستگی
آتاویْه= �t�vih ـ 1ـ ثروتمندی 2ـ استعداد، صلاحیت، لیاقت، شایستگی
آتاویْه= �t�vih ـ 1ـ ثروتمندی 2ـ استعداد، صلاحیت، لیاقت، شایستگی
آتاویْه= �t�vih ـ 1ـ ثروتمندی 2ـ استعداد، صلاحیت، لیاقت، شایستگی
آتاویْه= �t�vih ـ 1ـ ثروتمندی 2ـ استعداد، صلاحیت، لیاقت، شایستگی
آتاویْه= �t�vih ـ 1ـ ثروتمندی 2ـ استعداد، صلاحیت، لیاقت، شایستگی
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آتاو= �t�v ـ 1ـ ثروتمند، غنی، مستطیع، دارا 2ـ مستعد، با صلاحیت، لایق، شایسته ( ریشه پهلوی )
آپیْه= �pih آبکی، مایع، سیال ( ریشه پهلوی )
آپیْه= �pih آبکی، مایع، سیال ( ریشه پهلوی )
آپیْه= �pih آبکی، مایع، سیال ( ریشه پهلوی )
آپیْه= �pih آبکی، مایع، سیال ( ریشه پهلوی )
آپیتَن= �pitan شیره، عصاره، عرق، ساندیس ( ریشه پهلوی )
آپیتَن= �pitan شیره، عصاره، عرق، ساندیس ( ریشه پهلوی )
آپیتانیْه= �pit�nih فایده، منفعت، سود ( ریشه پهلوی )
آپیتانیْه= �pit�nih فایده، منفعت، سود ( ریشه پهلوی )
آپیتانیْه= �pit�nih فایده، منفعت، سود ( ریشه پهلوی )
آپوستَن گاس= �pustan g�s هنگام زایمان ( ریشه پهلوی )
آپیتانیْه= �pit�nih فایده، منفعت، سود ( ریشه پهلوی )
به گمانم معرب از پهلوی آپورتَن ( = �purtan ـ 1ـ حمل کردن، آوردن 2ـ غارت ـ دزدی ـ سرقت کردن، دستبرد زدن، ربودن ) باشد
آپوراک= �pur�k حامل، آورنده، تولید ـ خلق کننده، سازنده ( ریشه پهلوی )
آپوراک= �pur�k حامل، آورنده، تولید ـ خلق کننده، سازنده ( ریشه پهلوی )
آپْمان= �pm�n پشت، عقب ( ریشه پهلوی )
آپوت= �put شما، جناب عالی، حضرت عالی ( ریشه پهلوی )
آپوت= �put شما، جناب عالی، حضرت عالی ( ریشه پهلوی )
آپوت= �put شما، جناب عالی، حضرت عالی ( ریشه پهلوی )
آپوت= �put شما، جناب عالی، حضرت عالی ( ریشه پهلوی )