پیشنهادهای دژبان (٢٣٦)
کهن ترین سندی که این واژه در ان امده برای منابع چینی قرن 6 پس از میلاد است که به صورت توجوئه بیان شده و اشاره به اقوام گوک ترک دارد و کهن ترین سند ای ...
برادر گرامی جناب سعید سرور اذربایجان هم زمانی زیر پرچم شوروی بوده پس از دید شما تاریخ ترکان را هم ارباب شوروی نوشته؟ شاید هم دشمنی های انگلیس با زبان ...
حضرت ایت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب میفرمایند:�ما در ایران، عرب ایرانی داریم، ترک ایرانی داریم، فارس ایرانی داریم، کرد ایرانی داریم، آشوری ایرانی ...
بله ترک زبان دارد قدیمیترین اثر ان هم برای قرن 8 میلادی در مغولستان است و پارسی که اثار ان برای سده ها پیش از میلاد در ایران ست ( البته که از دید من ...
در پارسی باستان به چم پسر است
ریشه واژه اشکار در سانسکریت: در زبان سانسکریت، واژه „अस्कार“ ( aškār ) به معنی �ظهور، نمایان شدن، آشکار بودن� است. از ریشه هندو اروپایی „ā“ ( نحوۀ زی ...
خشاریارشا در حدود سال ۴۸۶ پیش از میلاد در تخت جمشیدمیگوید : :Xšayārša : Xšāyaθiya : vazraka : Xšāyaθiya : Xšāyaθiyānām : Xšāyaθiya : Daha̋yūnām : Viš ...
کهن ترین سنگ نبشته ترکی برای قرن 8 میلادی
واژه ی “کُم” یا “کُمیک” در زبان پهلوی برای اشاره به شکم و معده به کار می رفته است.
اَپَساک ( Apāsāk ) : ترجمه لغوی: “بدون نگهبان”، “بی دفاع”. : این واژه اغلب در متون حقوقی و اخلاقی به کار رفته و به معنای “بی پناه”، “محروم از حمایت ...
این واژه در منظومه پهلوانی زرّین قبانامه{یکی از منظومه های پهلوانی تا امروز ناشناختة ادب حماسی ایران، زرّین قبانامه است که سَراینده ای ناشناس آن را ا ...
هراسانم از گردش روزگار پس از ماه تابان نخواهم جهان که خسرو برآرد از ایشان دمار نخواهم به تن پرخش تازه جان ( 7430 و7431 ) منظومه پهلوانی زرّین قبان ...
فنجان معرب ابن واژه است
نظریات مربوط به ان “قلندر”: نظریه ریشه یونانی: همانطور که قبلاً اشاره شد، یکی از نظریه ها این است که واژه “قلندر” از واژه یونانی “kalendai” ( καλένδ ...
فرهنگ دهخدا: در لغت نامه دهخدا، واژه “آلودن” و مشتقات آن ( آلودگی، آلوده ) با ریشه های فارسی ذکر شده اند و هیچ اشاره ای به ریشه ترکی آن نشده است. ف ...
پاسخی به داوش ها ی بسی نادرست برادر گرامی رضایی درباره ریشه این واژه کاربرد فراوان این واژه در متون پهلوی و نیز پارسی نو و نیز اوستا 1. بندهش: در ...
خواستن در گویش خراسانی
دوشیدن
در گویش خراسانی به ان گَر میگویند برای نمونه جمله {چه گَر مُکُنی} یعنی چه کار میکنی
درایوش در بیستون میگوید: منا پیدرتا ویشتاسب که یعنی من را پدر ویشساب است یا ویشاسب پدر من است
این واژه در پارسی باستان خشیثره بوده و در پارسی میانه دگرگونی های داشته و به دو گونه شتر و شهر خوانده می شده
در گویش خراسانی اَستارَ تلفظ می شود
پاسخی به برادر گرامی بهنام رضایی برادر گرامی سری ابهامات و اشکالات بسیاری در پرسش شما یافتم که بر ان شدم تا شما را اگاه کنم نخست اینکه اوستایی و پار ...
این واژه در گویش خراسانی اگر معنای دیشب را بدهد دُشنه نیز تلفظ میشود
جناب رضایی برادر عزیز خواب از ریشه خفتن می اید و واژه چهره نیز در اوستا و سانسکریت پر کاربرد است .
این واژه عینا با همین تلفظ و معنی در سانسکریت نیز به کار میرود
در پارسی میانه به این حرف اضافه {پَد} میگفتند برای نمونه در در خت اسوریک میخوانیم: پد نام یزدان که یعنی به نام یزدان
برابر ان در گویش خراسانی مَیستن است
دوش در گویش خراسانی مجاز از توان نیز هست برای نمونه در شون خود ندیدن یعنی اینکه گوینده توان انجام کار را در خود نمی بیند
در گویش خراسانی اگر فنجان به معنی واحد اب در کشا ورزی باشد به ان ُپنگون میگویند
در گویش خراسانی عموما به جای دوشیدن , دُختن را یه کار میگیرند که بن مضارع ان دوش است
برادر رضایی اگر همین متن کارنامه اردشیر باربکان رو پیش رو یکی از ترکیه بزاری یک کلمه اش نمیفهمه در حالی که یه پارسی زبان با سواد متوسط دست کم 70 درصد ...
جناب رضایی دوست گرامی گویا شما با دانش پایه زبان شناسی آشنا نیستید و از خانواده هندو اروپایی تنها یک انگلیسی را می شناسید باید بدانید فرانسوی و ایتال ...
در گویش خراسانی بدان پُچ میگویند و بیشتر در رابطه با پلاسیدن و ایجاد حفره روی میوه ها به کار میرود برای نمونه زمانی که میوه ای پلاسیده شده باشد میگوی ...
گمان میکنم ریشه ی ان خفتن است که بن مضارعش میشود خواب و بعد با افزودن ایدن به ان مصدر جعلی ساخته میشودشنیدن و شنفتن هم همین قاعده را دارند پارسی : خو ...
در گویش خراسانی که که به گویش پارسی میانه بسیار نزدیک است عموما استُندَن و یا وستُندَن میگویند