تاریخ
١٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

یک معنای initiated ، �شروع شده� است اما این موضوع نباید باعث ایجاد این تصور نادرست شود که در نقش صفت معنای مبتدی دارد، بر عکس، به معنای خبره، اهل فن، ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

گام زدن - با قدم شمردن - با قدم متر کردن ( پیاده روی به منظور اندازه گیری اندازه ی فاصله ای با قدم های عادی ) pace sth out

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به معنای دقیق کلمه

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

تازه we have barely begun to comprehend تازه شروع به فهمیدن کرده ایم

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

( رادیو و تلویزیون ) برفک، نویز

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

در کانتکست تلویزیون به معنای کانال کانال کردن، تعویض کانال ها به سرعت، کانال ها را بالا و پایین کردن است. ( اصطلاح عامیانه ) I'm channel - zapping ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

واضح a focused television image یک تصویر تلویزیونی واضح

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

بادزنگ - زنگوله بادی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح انگلیسی به این معناست: واقعا متعصب، سرسخت، یا کاملاً وفادار کسی که از ته دل و به شدت به چیزی اعتقاد داره یا طرفدار پر و پا قرص است

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

در دسترس بودن . they are simply out there, ready to use آنها به سادگی در دسترس هستند، آماده ی استفاده.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نبرد چریکی، جنگ چریکی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

duality اسمه برای همین دوگانگی ترجمه ی صحیحیه. اگر کلمه ای باشه که در نقش صفت هست، می تونه دوگانی ترجمه بشه. مثلا: dualistic system نظام دوگانی carte ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکارساز نوری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهن - نوشتار ( واژه ی دریدایی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دیرباز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زوال

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به رنگ مایه، رنگ مایه ای tonal range: گستره ی رنگ مایه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقطه ی گذار - ایستگاه میانی - نقطه ی توقف موقتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه همیشه به معنای فاجعه یا بحران نیست. لحظه ی سرنوشت ساز، تحول بزرگ، رخداد انقلابی، لحظه ی تعیین کننده، . . . هم می توانند معانی صحیحی باشند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استادانه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز افزون

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موج شکن، دیوار ساحلی همان sea wall

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روند - مسیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر سوال بردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم سوم - چشم غیب بین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زحمت کشیدن ( نه به زحمت افتادن که بار منفی داره و حامل معنای ضمنی شکست خوردن یا متوقف شدنه )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( در عکاسی ) نوردهی کردن، عکاسی کردن exposed the image : عکس را گرفت، عکس را نوردهی کرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوکوس تفکیکی، فوکوس انتخابی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متأثر کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حضور در زمان حال - حال حاضر بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادغام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتبط با، در ارتباط با، ناظر بر، مربوط به، تأثیرگذار بر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

ذهنیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلیدی paramount concern دغدغه ی کلیدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چالش کشیدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روایی a historical accounting: یک روایت تاریخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به پرسش کشیدن، زیر سوال بردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

میل آنی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سراسرنما

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

طراحی و اجرا ( بیشتر برای توصیف اقدامات هنری، سیاسی، اجتماعی ) ، برپایی، ایجاد کردن، سازمان دهی کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to have managed [ to infinitive] موفق شدن در انجام کاری، توانستن به انجام کاری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاوش

٢