tonal

/ˈtoʊnl̩//ˈtəʊnl̩/

معنی: مربوطه به اهنگ صدا
معانی دیگر: وابسته به آهنگ، آهنگی، صوتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: tonally (adv.)
• : تعریف: of or relating to a musical tone, tones, or tonality.

جمله های نمونه

1. There is little tonal variety in his voice.
[ترجمه گوگل]تنوع تونال کمی در صدای او وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در صدایش تنوع وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tonal range she uses is wide and varied.
[ترجمه گوگل]محدوده تونایی که او استفاده می کند گسترده و متنوع است
[ترجمه ترگمان]گستره مورد استفاده وی بسیار متنوع و متنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The exaggerated tonal contrasts Manet used added drama to his paintings.
[ترجمه گوگل]تضادهای اغراق‌آمیز تونال که مانه استفاده می‌کرد درام به نقاشی‌هایش می‌افزاید
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما نه نمایش اغراق آمیز مربوط به خود را به نقاشی هایش اضافه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Moreover, there are continuous advances in tonal and technical design and production.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پیشرفت های مستمر در طراحی و تولید تونال و فنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پیشرفت های مستمر در طراحی و طراحی فنی و تولید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tonal range is extensive from just a few different grades.
[ترجمه گوگل]محدوده تونال فقط از چند درجه مختلف گسترده است
[ترجمه ترگمان]گستره رنگ از چند درجه متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When Cheney and Seyfarth played a tonal call normally given in response to leopards, the majority of the monkeys ran to a tree.
[ترجمه گوگل]هنگامی که چنی و سیفرث یک صدای آهنگین را پخش کردند که معمولاً در پاسخ به پلنگ ها داده می شد، اکثر میمون ها به سمت درختی دویدند
[ترجمه ترگمان]وقتی چنی و Seyfarth به طور معمول در واکنش به پلنگ ها که اکثریت میمون ها به سمت یک درخت می دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Little concerned to adopt the tonal idioms of opera for the sake of dramatic expression was Nicolas Bernier.
[ترجمه گوگل]نیکلاس برنیر علاقه چندانی به پذیرش اصطلاحات لحنی اپرا به خاطر بیان دراماتیک نداشت
[ترجمه ترگمان]اندکی نگران این بود که اصطلاحات tonal را به خاطر بیان دراماتیک opera اقتباس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We match for tonal characteristics, not candle light or simple power output, as Hartley's analogy would have you believe.
[ترجمه گوگل]همانطور که قیاس هارتلی می‌خواهد باور کنید، ما برای ویژگی‌های تونال مطابقت داریم، نه نور شمع یا توان خروجی ساده
[ترجمه ترگمان]ما برای ویژگی های مربوط به تن رنگ، نه نور شمع یا خروجی ساده توان رقابت می کنیم، چون تشبیه هارتلی ممکن است شما باور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This gives better tonal contrast than any other pairing.
[ترجمه گوگل]این کنتراست تونال بهتری نسبت به هر جفت دیگری می دهد
[ترجمه ترگمان]این باعث ایجاد کنتراست بهتری نسبت به زوج های جفت دیگر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tonal languages also have intonation patterns which may override the basic tone of the words.
[ترجمه گوگل]زبان های آهنگی همچنین دارای الگوهای آهنگی هستند که ممکن است لحن اصلی کلمات را لغو کند
[ترجمه ترگمان]زبان های Tonal نیز دارای الگوهای خاصی هستند که ممکن است لحن اصلی کلمات را باطل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If tonalities are not closely related the tonal conflict will be more evident according to the degree of disagreement between the scales.
[ترجمه گوگل]اگر تونالیته ها ارتباط نزدیکی با هم نداشته باشند، تعارض لحنی با توجه به میزان اختلاف بین مقیاس ها آشکارتر می شود
[ترجمه ترگمان]اگر tonalities ارتباط نزدیکی نداشته باشند، طبق درجه عدم توافق بین مقیاس ها، اختلاف تن رنگ آشکارتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Pro Q really gives some interesting tonal variations to the sounds generated by the preamp but it does smack of overkill.
[ترجمه گوگل]Pro Q واقعاً تغییرات اهنگی جالبی را به صداهای تولید شده توسط پری امپ ارائه می دهد، اما بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]تیم پرو در واقع تنوع بسیار جالبی به صداهای تولید شده توسط the می دهد اما این تغییرات به معنی کتک زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No special tonal provision is made for the exit from scenes such as these.
[ترجمه گوگل]برای خروج از صحنه هایی از این قبیل، تدارک آهنگ خاصی در نظر گرفته نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ ماده مربوط به تن رنگ مخصوص برای خروج از صحنه ها به این شکل ساخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kingsbury a patterned tonal Wilton with a Venetian style in 10 colours.
[ترجمه گوگل]کینگزبری ویلتون تونال طرح دار با سبک ونیزی در 10 رنگ
[ترجمه ترگمان]Kingsbury a با سبک ونیزی با سبک ونیزی در ۱۰ رنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Continuous tone : An image in which tonal gradation is produced by gradually changes of density.
[ترجمه گوگل]تن پیوسته: تصویری که در آن درجه بندی تونال با تغییرات تدریجی چگالی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]لحن پیوسته: تصویری که در آن درجه tonal به تدریج با تغییر چگالی تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به اهنگ صدا (صفت)
tonal

تخصصی

[سینما] مونتاژ لحنی - مونتاژ تونال - ارزش حالتی - تدوین تونال

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to tonality; pertaining to key, pertaining to the relations between the tones of a musical scale; pertaining to a color scheme
tonal means relating to the qualities or pitch of a sound or to the tonality of a piece of music.

پیشنهاد کاربران

هم آهنگی
حس و حال
tonal ( موسیقی )
واژه مصوب: تُنال
تعریف: صفت هریک از درجه‏های اول و چهارم و پنجم گام های دیاتونیک غربی|||متـ . مایه‏ای

بپرس