پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٤٦٦)

بازدید
١٠,٥٩٧
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آپوانزیم:/āponzim\ اسم. [فیزیولژی] پروتئینی که بر اثر ترکیب با کوآنزیم، آنزیم فعال می سازد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آپراکسی:/āporāksi/:اسم[ روانشناسی] کردار پریش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آپلیکاتور:/āplikātor/اسم. اسباب کوچک و ساده شامل مخزن و لوله ای متصل به آن برای ریختن یا مالیدن مایعات مانند ( چسب یا دارو )

پیشنهاد
٠

آپارتمان نشینی: اسم. عمل یا فرایند سکونت کردن در آپارتمان. به همین قیاس آپارتمان نشین. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

پیشنهاد
٠

آپارتمان سازی:/āpart ( e ) mānsāzi/اسم. عمل یا فرایند ساختن ساختمان های آپارتمانی. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبیدن:/ābidan/مصدر. متعدی. [شیمی] ترکیب کردن با آب. هیدراسیون. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبی خاکی:/ābixāki/ صفت. [نظامی] ۱ - دارای کاربرد در دریا و در خشکی ( در مورد جنگ افزار ) ۲. مربوط به فعالیت های عملیات جنگی که در آب و در خشکی انجام ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبیاری نواری: تقسیم زمین به نوارهایی و آبیاری هر نوار به وسیله نهر یا جویی که در بالای کرت واقع شده است. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبیاری نشتی: نوعی آبیاری سطحی که آب با رشته های باریکی به مدت کافی در جوی های کم عمقی در خاک قابل نفوذ جاری می شود. ( صدری افشار، غلامحسین و همکارا ...

پیشنهاد
٠

آبی فیروزه ای: رنگ آبی ترکیب شده با رنگ سبز. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبی زنگاری: رنگ آبی ترکیب شده با رنگ های سبز و سیاه. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبه:/ābe/ اسم. عنوانی برای روحانیان در کشورهای فرانسوی زبان، معادل پدر. ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

پیشنهاد
٠

به آب و نان رسیدن:[کنایی] خوب شدن گذران زندگی ( پس از آن همه سختی الحمدالله به آب نانی رسیدند. ) ( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاص ...

پیشنهاد
٠

از آب گل درآمدن:[ مجازی] بزرگ شدن و به حد رشد رسیدن بچه ( وقتی سعید از آب گل درآمد کمک دست پدرش شد. )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سینماسکوپ: سینمایی که پرده آن یک برابر و نیم سینمای معمولی است و فیلم آن نیز رنگی است و صداها از آن طرفی که صداها واقعاً بلند می شود شنیده می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سینماتیک:\sinemātek\ مکانی که در آن فیلم ها را نگهداری می کنند و معمولاً آنها را نمایش می دهند و در حقیقت حکم موزه فیلم را دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

absolute genitive : اضافه مطلق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

absolute genitiv: اضافه مطلق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

absolute genitiv: اضافه مطلق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principle of cyclicty: اصل ترتیب چرخه ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

principle of cyclicty: اصل ترتیب چرخه ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principle of cyclicty: اصل ترتیب چرخه ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

empirical principle: اصل تجربی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

empirical principle: اصل تجربی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

empirical principle: اصل تجربی

پیشنهاد
٠

principle of duality connection: اصل پیوند دوتایی/ دوگانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principle of duality connection: اصل پیوند دوتایی/ دوگانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principle of economy: اصل اقتصاد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

principle of economy: اصل اقتصاد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principle of economy: اصل اقتصاد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principal of informativity: اصل اطلاع مندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

principal of informativity: اصل اطلاع مندی

پیشنهاد
٠

principal of informativity: اصل اطلاع مندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cover term:اصطلاح پوششی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cover term:اصطلاح پوششی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cover term: اصطلاح پوششی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

predicate nominal: اسم اسنادی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

predicate nominal: اسم اسنادی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

predicate nominal: اسم اسنادی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bi - implications: استلزام دوتایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

machine metaphor: استعاره ماشین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

machine metaphor: استعاره ماشین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

machine metaphor: استعاره ماشین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

actual reference value: ارزش ارجاع واقعی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

actual reference value: ارزش ارجاع واقعی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

actual reference value: ارزش ارجاع واقعی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

linguistics communication: ارتباط زبانی

پیشنهاد
٠

linguistics communication: ارتباط زبانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

simultaneous components: اجزاء همزمان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

simultaneous components: اجزاء هم زمان