نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acrimonious debate: bitter dispute
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fertility measurement: [آمار] اندازه گیری باروری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fertility soil: [خاک شناسی] حاصلخیزی خاک
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in no wise: no way, absolutely not
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll always remember: من همیشه … را به خاطر خواهم داشت
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m off to bed: من می رم بخوابم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll never forget: من هیچ وقت … را فراموش نمی کنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s bedtime for me: وقت خوابمه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i remember correctly: اگر درست خاطرم باشد…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i promise that i’ll: قول می دم که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as far as i can recall: تا جایی که یادم است…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i swear i’ll: قسم می خورم که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a vague recollection of: از … خاطره مبهمی ( در ذهن ) دارم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i won’t: هرگز … را انجام نمی دهم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s on the tip of my tongue: نوک زبانم است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no matter what happens i’m going to: فرقی نداره که چه اتفاقی بیفته. به ه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come hell or high water i’ll: حتی اگه زمین به آسمون بره، من…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i really should: من واقعا باید…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry i’m late: ببخشید دیر کردم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my alarm didn’t go off: ساعتم زنگ نخورد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bus was late: اتوبوس دیر اومد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the traffic was terrible: ترافیک وحشتناک بود.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i couldn’t find a parking spot: نتونستم جای پارک پیدا کنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got lost coming here: وقتی میومدم اینجا گم شدم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was tied up in a meeting: تو یه جلسه گیر کرده بودم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a bit slow: او کمی کند است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could we get the check please: میشه لطفا صورت حساب رو بگیریم؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the temperature’s dropping: دمای هوا در حال کاهشه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’re on the right track: در مسیر درستی هستید.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a complete idiot: او یک احمق تمام عیار است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m full: سیرم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s freezing: هوا یخ بندونه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve almost got it: تقریبا ( میشه گفت ) از پسش براومدی.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a complete idiot: او یک احمق تمام عیار است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a little chilly: یه کم سرده.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t give up: تسلیم نشو!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop channel surfing: از بالا و پایین کردن کانال ها دست ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a bit slow: او کمی کند است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s drizzling: بارون نم نم میباره.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can do it: از پس انجامش برمیای
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s really dumb: او واقعا خنگ است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
check the tv guide: تله تکست رو ببین.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s pouring: داره بارون میاد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you did great: ترکوندی!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s the season finale: آخرین قسمتشه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s really dumb: او واقعا خنگ است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got caught in a downpour: زیر رگبارهای شدید گیر افتادم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there are too many commercials: تبلیغات زیادی داره.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not happy about this: من از این موضوع راضی نیستم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think the rain’s letting up: فکر کنم بارون بند اومد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i love this show: من عاشق این برنامه هستم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m sorry but this is unacceptable: متاسفم ولی این قابل قبول نیست.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m running on fumes: باتریم تموم شده. ( کنایه از این که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve already seen this episode: قبلا این قسمت رو دیدم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not very satisfied with: من از … راضی نیستم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m running on empty: باتریم تموم شده. ( کنایه از این که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t stand it when: نمی تونم تحمل کنم وقتی که …
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can hardly keep my eyes open: چشمام داره بسته میشه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is this on sale: آیا … تخفیف خورده؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s quite reasonable: کاملا مقرون به صرفه است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go cold turkey: ترک ناگهانی یک عادت یا رفتار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s brilliant: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d appreciate it if you could: ممنون میشم اگه …
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll take it: می خرمش.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s a good deal: معامله ی خوبیه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age is just a number: سن فقط یک عدد است
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s really sharp: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you take credit cards: کارت اعتباری قبول می کنید؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to interrupt but: ببخشید که حرفتون را قطع می کنم ولی…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a real bargain: واقعا مفته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d like to return this: می خواهم این رو پس بدم/ تعویض کنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excuse me – could i talk to you for a minute: ببخشید. می تونم یک دقیقه باهاتون حر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s very bright: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was dirt cheap: خیلی ارزونه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let’s grab a bite to eat: بیا یه لقمه بزنیم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you have a minute: یه دقیقه وقت داری؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s very bright: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s nice and warm today: هوا امروز خوب و گرم است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how about eating out tonight: چطوره امشب بیرون غذا بخوریم؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s absolutely boiling: هوا خیلی گرمه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could i jump in here: میتونم یه چیزی بگم؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a smart cookie: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we’re having a real heat wave: با یه موج گرمی واقعی طرف هستیم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i brought some snacks: یه کم تنقلات خریدم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry – i just want to say that: متاسفم. فقط می خواستم بگم که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a smart cookie: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sun’s really strong today: خورشید امروز تمام زورش رو می زنه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this soup is delicious: این سوپ خوشمزه است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may i have a word: میشه یه حرفی بزنم؟ ( رسمی )
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a genius: اون نابغه است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s hot and humid: امروز گرم و شرجیه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could i have another helping of: می توانم یه کم دیگه … داشته باشم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that was a nice try: تلاش خوبی بود. ( وقتی کسی تلاش زیاد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a genius: اون نابغه است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we’re expecting some winter weather: انگار زمستونه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll have: … می خورم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s a real improvement: این واقعا یک پیشرفت واقعی است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sure to bundle up: حتما لباس گرم بپوش.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he lived to a ripe old age: تا سنین پیری زندگی کرد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is that clear: روشنه؟/ واضحه؟ ( بیشتر برای دستور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not a walk in the park: خاله بازی نیست که!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m afraid you’re mistaken: متاسفانه فکر کنم دارید اشتباه می کن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to get in shape: روی فرم آمدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the final call for flight 800: این آخرین اطلاع رسانی برای ( مسافرا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where can i find: کجا می تونم … پیدا کنم؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need a little help: کمی به کمک نیاز دارم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have one’s cake and eat it too: هم خدا را می خواهد هم خرما را
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is the purpose of your trip: هدف تون از سفر چیه؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve got it wrong: اشتباه متوجه شدی.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m just browsing: فقط دارم نگاه می کنم. ( وقتی قصد خر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you help me out: میشه کمکم کنی؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it cost a fortune: خیلی گرونه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stretch your limits: موانع رو کنار بزن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s all wrong: کاملا اشتباهه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m looking for: دنبال … می گردم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you give me a hand: میشه کمکم کنی؟ ( بیشتر برای کارهای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t afford it: نمی تونم ( همچین پولی رو ) پرداخت ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in tip top shape: توپ توپ بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s really sharp: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how much is this: قیمت … چنده؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you spare a couple minutes: ممکنه چند دقیقه ای وقت بذاری؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s a bit pricey: یه کم گرونه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the soup: در هچل افتادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s brilliant: اون واقعا باهوشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you do me a favor: میشه یه لطفی در حقم کنی؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pigfucker: کسی که با خانم های خیلی خیلی چاق را ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s spot on: خودشه!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s no spring chicken: او جوان و خام نیست.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anyone can do it: هر کسی می تونه انجامش بده.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your flight leaves from gate 15: پرواز شما از گیت ۱۵ حرکت می کنه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you explain: میشه لطفا توضیح بدید؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
calm before storm: آرامش قبل از طوفان
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve nailed it: زدی توو خال!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s wise beyond her years: خیلی بیشتر از سنش می فهمه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s nothing to it: کاری نداره.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your seat number is 8f: شماره صندلی شما ۸F است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you understand what i’m saying: می فهمی چی می گم؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve hit the nail on the head: زدی توو خال!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s hard: سخته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flight 800 is now boarding: پرواز شماره ۸۰۰ هم اکنون حرکت کرد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
does that make sense: به نظرت ( حرفم ) منطقیه؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m having a senior moment: حواس پرت شدم. ( به خاطر سن و سال با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m afraid you’re right: حق با توعه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a bit tricky: کمی مشکله.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your flight has been delayed: پرواز شما تاخیر داره.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you know what i mean: می دونی منظورم چیه؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am having a senior moment: حواس پرت شدم. ( به خاطر سن و سال با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s really tough: واقعا سخته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m afraid that’s not quite right: متاسفانه فکر نمی کنم این درست باشه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be a tough cookie: سرسخت بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your flight has been canceled: پرواز شما لغو شده.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch red handed: مچ کسی را گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the green light: اجازه داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn’t ring a bell: هیچی یادم نیست.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s very demanding: خیلی سخته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to wave a white flag: آتش بس اعلام کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please remember to: لطفا یادت باشه که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s in her early twenties: او در اوایل دهه بیست سالگی اش است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to tell a white lie: دروغ مصلحتی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s in her early twenties: او در اوایل دهه بیست سالگی اش است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please don’t forget to: یادت نره که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not up to par: خیلی خوب نبودن در کاری
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s in his early twenties: او در اوایل دهه بیست سالگی اش است.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d like to remind you about: میخواستم درباره … یادآوری کنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be off base: در اشتباه بودن ( از پایه و اساس من ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you haven’t forgotten about … have you: یادت که نرفته؛ مگه نه؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she just turned six: تازه شش ساله ش شده.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
settle a score with someone: با کسی تسویه حساب کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you haven’t forgotten to … have you: یادت که نرفته؛ مگه نه؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you have any bags to check: آیا چمدانی دارید که لازم باشه چک شه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not as young as i used to be: دیگه مثل سابق جوان نیستم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it completely slipped my mind: کاملا از ذهنم پاک شد
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
would you mind repeating that: میشه حرف تون رو تکرار کنید؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
would you like a window seat or an aisle seat: ترجیح می دید در صندلی های کنار پنجر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not over the hill yet: هنوز پیر نشدم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had to wait ages for a bus: کلی منتظر اتوبوس موندم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a breeze: معنی �خیلی آسونه�، �مثل آب خوردنه�
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here’s your boarding pass: این کارت پرواز شماست.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not sure i follow you: فکر کنم منظورتون رو نفهمیدم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one’s twilight years: در سال های آخر زندگی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aged like fine wine: مثل قالی کرمان می ماند ( کهنه شده م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the golden years: سال های بعد از بازنشستگی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
older than dirt: سن بالا بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be over the hill: ۴۰ ساله بودن ( برای کسانی استفاده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be young at heart: دلش جوان است!
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cross reference table: [کامپیوتر] جدول ارجاع متقابل
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carpenter bee: زنبور چوب سوراخ کن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carpenter ant: ( جانور شناسی ) مور درودگر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carpenter's bench: work table for carpentry
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carpentaria: خلیج کارپنتریا ( در کرانه ی شمالی ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heartburning: حسادت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heart cherry: گیلاس دل دیس ( گیلاس امریکایی پر گو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stock material: [صنعت] مواد اولیه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stockman: دامدار، دامپرور
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stock adjustment: [ریاضیات] تعدیل موجودی
١ ماه پیش