نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i bow my head in shame: سرم و از خجالت انداختم پایین
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
artists create beautiful paintings: هنرمندان نقاشی های زیبا خلق می کنند ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is lack of mind: طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that plant's died: آن گیاه مرد [خشک شد].
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indistinct shouting: فریاد مبهم/غیر واضح / نا مشخص
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hey cut the crap: مزخرف نگو ( همون تمومش کن )
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it seems such a shame to eat: حیفه برای خوردن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hair lock: زلف مو
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she wants to create a new app for language learning: او می خواهد یک اپلیکیشن جدید برای ی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he throws the parcel into the skip: او بسته را داخل سطل زباله پرت میکند ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how often do you dye your hair: هر چند وقت یکبار موهاتو رنگ می کنی؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a crap: عامیانه: حیف نون
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
locking the door: قفل کردن در
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sth is beyond me: اون چیز برام غیر قابل باوره یا فلان ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make someone feel ashamed: تحقیر کردن خجل کردن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the chef created a delicious new dessert for the menu: سرآشپز یک دسر جدید و خوشمزه برای من ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you skipping school: از مدرسه جیم زدی؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anyone who sees my daughter's hair thinks she has dyed it: هرکسی دخترم رو میبینه فکر میکنه موه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't crap around like this: این جوری وقت خودت را هدر نده!
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something is beyond me: اون چیز برام غیر قابل باوره یا فلان ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something that is certain to happen: چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to lack something: کمبود چیزی را داشتن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yell at somebody: سر کسی داد زدن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we need to create more opportunities for young people in this city: ما باید فرصت های بیشتری برای جوانان ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the words died on my lips: واژه ها روی لب هایش خشک شدند.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is lack of mind: طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't stand summer weather: نمی تونم، آب و هوای تابستون رو تحمّ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no shame: خجالت نداره که. . .
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the new software helped us create a more efficient workflow: نرم افزار جدید به ما کمک کرد تا یک ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's lack of mind: طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
angry emotional stand: موضع گیری یا واکنش احساسی و پرخشم
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the old customs are dying: سنت های قدیمی دارند از بین می روند.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's no shame: خجالت نداره که. . .
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you feel crap: حالت خیلی بده!! ( از این کلمه crap ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she loves to create beautiful paintings in her free time: اون دوست داره تو اوقات فراغتش نقاشی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's lack of mind: طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
die for something: به خاطر چیزی مردن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she doesnt stand a chance: اون هیچ شانسی نداره.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did you believe this crap that he said: چرت و پرتی که اون گفت را باور کردی؟ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the government plans to create more jobs for young people: دولت برنامه دارد برای افراد جوان شغ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her background parallels mine: پیشینه او شبیه به من است
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dare somebody to do sth: کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his problem was that he lacked a variety of talents: مشکل او این بود که کمبود استعدادهای ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they had an argument about where to go: بحث داشتن راجع به اینکه کجا برن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i stand with the airlines: ( من به ایرلاین ها حق میدم ) از آنه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brush heavy: Brush - heavy پوشش گیاهی زیاد
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she created an igloo from blocks og snow: او با بلوک ها یخ و برف یک ایگلو ( ک ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dare someone to do sth: کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a quiet street running parallel to the main road: این یک خیابان آرام است که به موازات ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't think that's a very convincing argument: فکر نکنم این استدلال/دلیل خیلی قانع ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as an amateur dancer vincent knew that he lacked the professional touch: وینسنت به عنوان یک رقصنده آماتور می ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i always stand with my brother whether he's right or not: من همیشه پشت/طرف برادرم هستم، چون ح ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the band will create a new album next year: گروه سال آینده یک آلبوم جدید منتشر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was recording video when my battery died: داشتم ویدیو ضبط میکردم که باطریم تم ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maple street runs parallel to state street: خیابان افرا به موازات با خیابان ایا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think you found the world's thinnest argument: توی ( برای اخراج نکردن دختره ) بی ا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i always stand with my brother: من همیشه پشت/طرف برادرم هستم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is alive in you now: چه حسی داری الان ؟ احساست چیه الان ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the events of the last ten days in some ways parallel those before the 1978 election: حوادث ده روز گذشته از جهاتی با روید ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her only problem is a lack of confidence: تنها مشکل او عدم اعتماد به نفس است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ran a mile in four minutes flat: او یک مایل را در ۴ دقیقه فیکس دوید. ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dare somebody to do something: کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lack of something: کمبود چیزی، فقدان چیزی
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a crackling fireplace: شومینه ی جلزو ولز کنان.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the highway parallels the river for about 20 miles: این بزرگراه تقریباً 20 مایل با رودخ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a swift decision: یک تصمیم فوری
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when sth is hidden or covered: در زیر چیزی پنهان شدن یا پوشیده شدن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll stand with you to the end: تا آخرش باهاتم ( طرفتم )
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i want my own house even if it's a shack: من خونه خودم را میخواهم ، حتی اگر ی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dare someone to do something: کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her account of the incident closely parallels what others have reported: روایت وی از این حادثه با آنچه دیگرا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your daily diet should not lack fruits and vegetables: رژیم روزانه شما نباید فاقد میوه و س ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swift runners: دونده های فرز و تندرو
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has vowed to stand by her husband during his trial: او عهد کرده است که در طول محاکمه ی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the mist is still stands: مه هنوز وجود داره مه هنوز پابرجاست
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn one flat of a hex nut: مهره شش گوش را یک دور بچرخانید. fl ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they were swift to deny accusations: آنها به سرعت اتهامات را رد کردند
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you think you can cheat and get away with it: فکر می کنی می توانی تقلب کنی و قسر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ghost me: منو قال نذار.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lack of sleep had made him irritable: کمبود خواب او را کج خلق کرده بود.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the professional russian gymnast swung round on the parallel bars: ژیمناست حرفه ای روسی روی میله های پ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your car has a flat tire: لاستیک ماشینت پنچر شده.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he stood with her and they faced the threat together: طرفش را گرفت ( طرفش ماند ) و با هم ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swift action: اقدام فوری یا عاجل
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
playing truth or dare: جرات حقیقت بازی کردن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can buy almost everything from a newspaper stand in iran: در ایران میتوانید از یک دکه روزنامه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the black experience in america has been without parallel in the experience of other peoples: تجربه سیاهان در آمریکا در تجربه سای ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how dare he tell me what to do: چطور به خودش اجازه میده که. . . چط ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can prepare a healthy meal in ten minutes flat: شما می توانید یک وعده غذایی سالم را ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a swift current carried him downstream: یک جریان تند او را به پایین دست رود ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the reason for the wilting of the plants is the lack of rain: دلیل پژمردگی گیاهان کمبود باران است ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ghost me you disappear: منو قال نذار. یکهو غیبت می زنه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the button on my shirt is loose: دکمه روی پیراهنم شل است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s an incredible parallel between the talking blues of 50 years ago and today’s rap music: یک شباهت باورنکردنی بین بلوز پرطرفد ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ghost on somebody: قطعِ کامل و ناگهانیِ یک ارتباط ( مع ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the police took swift action against the rioters: پلیس بی درنگ علیه آشوبگران اقدام کر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is your stand on this issue: موضع تو در این مورد چیست؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how dare you use my car without asking: چجور به خودت اجازه میدی که بدون اجا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this soda is completely flat: این نوشابه گاز نداره.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you ring these up: آیا میتونید اینها رو حساب کنید rin ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some streets lack trees: بعضی خیابان ها درخت کم دارن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we couldn't afford our current: ما نمیتونیم از عهده مخارج فعلی مون ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cambridge lies near the 52nd parallel: کمبریج در نزدیکی 52مین مدار فرضی دا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ghost on someone: قطعِ کامل و ناگهانیِ یک ارتباط ( مع ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been leaving a trail of broken hearts in my wake: من ردی از قلب های شکسته از خود به ج ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he rang up the wrong amount: او رقم آنها را اشتباه حساب کرد ring ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my family can't stand listening to loud music: خانواده من تحمل گوش دادن به موزیک ب ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loose connective tiss: loose پزشکی :سست ، بافت پیوندی سست
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the gazelle is one of the swiftest of animals: غزال یکی از فرزترین حیوانات است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dive to my own taste: من به سلیقه دلخواه خودم
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the losing team: تیم بازنده
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look like you're at your own wake: تو به نظر می رسی مانند اینکه در مرا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he has a loose tooth: او یک دندان لق دارد
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thank you for your swift reply: از پاسخ سریع شما متشکرم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't stand his lies anymore: من دیگر نمی توانم دروغ های او را تح ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i ring that up for you: من صورت حسابتون رو فاکتور می کنم. ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lack of taste: بد سلیقه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she lives in a large flat in new york: او در آپارتمان بزرگی در نیویورک زند ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't you dare try and justify what you're doing: دیگه نبینم سعی کنی و کارت رو توجیه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a losing proposition: پیشنهاد بد فرجام
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i like to wear loose clothing: من دوست دارم لباس های گشاد بپوشم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where do i stand: کجام یا کجا قرار میگیرم؟ ( چه نمره ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the loose: ول شدن ( مجرم یا حیوانی خطرناک ) از ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the parallels with another very famous case are plain to see: بموازات با مورد بسیار مشهور دیگری ق ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
somebody tapped me on the shoulder: یه نفر بر شانه ام زد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you know where you stand: میدونی جایگاهت چیه؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a killer on the loose: یه قاتل داره همینجور برا خودش ول می ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone tapped me on the shoulder: یه نفر بر شانه ام زد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn off the tap: شیر آب را ببندید
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has a loose tooth: او یک دندان لق دارد
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after being caught he decided to sing and cooperate with the police: بعد از دستگیری، تصمیم گرفت اعتراف ک ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was fond of poking his head through john's doorway to ask for a paper: دوست داشت سرش را از در دفترِ جان بی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ship wake: آب شیارِ کَشتی رشته موج عقب کِشتی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
remember me to your father please: لطفا از قول من به پدرت سلام برسون
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it stands to reason that: منطقیه که واضحه که منطقی است که این ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a killer on the loose: یه قاتل داره همینجور برا خودش ول می ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't remember his name: من نمیتوانم اسم او را به خاطر بیاور ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm trying to lose weight so i'm skipping lunch today: چون می خواهم لاغر شوم امروز از خورد ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loose schedule: برنامه زمانی انعطاف پذیر
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tap somebody on the shoulder: بر شانه کسی زدن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you don't want to go to jail you better start singing: اگر نمی خواهی زندان بروی، بهتر است ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so turn it up and let the music get you loose: پس صدای موزیک رو ببر بالا و بزار که ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn on the tap: شیر آب را باز کنید
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it must be remembered: البته باید به خاطر داشت، باید خاطرن ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i skipped class and went to the park instead: از رفتن به کلاس صرف نظر کردم و به پ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let the beat just get you loose: بذار ضرب موسیقی دیوونه ات کنه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he suspected that his phone had been tapped: وی مشکوک به شنود گوشی اش شد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tightening the loose: حلقه طناب را تنگ کردن ( در مضیقه و ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not rigidly organized: انعطاف پذیر
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't remember: نمیتوانم به یاد بیاورم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the suspect sang like a canary and revealed all the details of the crime: متهم مثل یک قناری لو داد و تمام جزئ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poke my heart: تاثیر بر احساسات / منقلب شدن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you seeing anyone at the moment: الان کسی رو میبینی؟ گاهی seeing به ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my stomach's growling: شکمم داره غور غور میکنی / خیلی گشنم ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the movie was a total flop at the box office: فیلم تو گیشه افتضاح بود. flop ( اس ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
growl all you want: هر چقدر میخوای غر بزن.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you must not skip class unexcused absence will lower your grade: نباید از کلاس صرف نظر کنی ، غیبت غی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the team was humming along: تیم یکنواخت پیش می رفت hum= صدای پی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tap or bottled: آب شرب از شیر آب ( عامیانه ) یا آّ ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tap someone on the shoulder: بر شانه کسی زدن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passengers pay for individual bus journeys by tapping their bank cards on a reader when they get on: مسافرین حین سوارشدن به اتوبوس، کارت ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
working in a library as i do i have all this information on tap: کار کردن تو کتابخونه باعث شده که اط ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i woke up with a headache: من با سردرد ( از خواب ) بیدار شدم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his plan flopped after just one week: برنامه ش فقط بعد از یه هفته شکست خو ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you flip the burgers on the grill: می تونی برگرها رو روی کباب پز برگرد ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they're getting too dark: خیلی دارن تیره می شن.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and the flip: و بلعکس
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they flip sneakers online for double the price: کفش ها رو آنلاین می خرن و دو برابر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she flipped that house in two months: اون خونه رو تو دو ماه خرید و فروخت ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he flips drugs for profit: مواد می خره ارزون، گرون تر می فروشه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he flipped the phone over to check the back: گوشی رو برگردوند تا پشتش رو ببینه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just flip that switch and the screen goes dark: فقط اون دکمه رو بزن، صفحه خاموش می ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i flipped the battery saver setting and it made a huge difference: تنظیم صرفه جویی باتری رو زدم و خیلی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i flop into my chair: روی صندلی ام ولو می شوم flop= با صد ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm just a flop: من فقط یه آدم بی عرضه ( بازنده؛ بدش ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he flopped onto the couch after work: بعد از کار ولو شد روی مبل. flop ( ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your turn flip a card from the top of the deck: نوبت توئه. یک کارت از روی دسته برگر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
which cities across iran are better for flipping house: کدام شهرهای ایران برای بخر بفروش خا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we want to explore the national parks this summer: ما می خواهیم این تابستان پارک های م ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have exposed you: من تو را رسوا کردم ( فاش کردم اسرار ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't expose this plant to direct sunlight: قرار نده این گیاه را در معرض نور مس ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the documentary served as an expos of the fashion industry’s labor practices: این مستند به عنوان افشاگری درباره ی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the customer threatened to sue the restaurant over food poisoning: مشتری تهدید کرد که به دلیل مسمومیت ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we explored the old castle: ما قلعه قدیمی را کاوش کردیم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suing for peace: درخواست کردن برای صلح
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's explore the city's hidden gems: بیایید گوهرهای پنهان شهر را کاوش کن ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he sued for negligence: او برای سهل انگاری و قصور اقامه دعو ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they decided to explore the hiking trails: آنها تصمیم گرفتند مسیرهای پیاده روی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if the builders don't fulfil their side of the contract we'll sue: اگر سازندگان به تعهدات خود در قرارد ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i work out every night: من هر شب در باشگاه بدنسازی , تمرین ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exploring iceland's north west: سیاحت کردن و گشتن در شمال غرب ایسلن ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we haven't worked out all the details ourselves: ما خودمان همه جزئیات را بررسی نکرده ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she decided to sue the company for wrongful termination: او تصمیم گرفت از شرکت به دلیل اخراج ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they explored all the possibilities: آنها همه ی احتمالات را بررسی و مطال ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit flipping me off: نگاه خیرتو از من بردار flip عامیانش ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they want to explore the new museum: آنها میخواهند موزه جدید را کاوش کنن ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he threw the ball to the dog: او توپ را به سمت سگ پرتاب کرد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
companies exploring for oil: شرکت ها در پی نفت
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wanted to be an actor that didn't work out: می خواستم هنرپیشه شوم که جور نشد
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the police asked him to throw the weapon on the ground: پلیس از او خواست اسلحه را روی زمین ...
٥ روز پیش