نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was born to: او به دنیا آمده تا یک … باشد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a whiz: اون عقل کل شیمیه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as clear as mud: خیلی گنگ و مبهمه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate went up: آمار جرم بالا رفته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the weather was miserable: هوا افتضاح بود.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn’t be surprised if: هیچ بعید نیست اگر …
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chances are that: احتمالا … ( چیزی اتفاق میفته. )
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my kids whined: بچه های من غر زدند.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s very gifted: خیلی استعداد داره.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as good as new: مثل روز اولش خوبه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate rose: آمار جرم بالا رفته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s around: حول و حوش ( مثلا It’s around three ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he mumbled: او زمزمه کرد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m a hundred percent certain: صد در صد مطمئنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my hotel was in a seedy area: هتل من توو منطقه ناامنی بود.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s the best in the business: توو کارش عالیه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s about: تقریبا … ( مثلا It’s about10 miles ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have no doubt that: شکی ندارم که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s rolling in dough: داره توو پول شیرجه می زنه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we chatted: او غیررسمی و محاوره ای حرف زد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was jet lagged: به خاطر اختلاف ساعت بین مبدا و مقصد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s in a class of his own: خودش چیزی رو یاد گرفته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s as sick as a dog: او شدیدا بیماره.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my luggage was lost: چمدان هایم گم شد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m positive that: مطمئنم که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the top of my head i’d say: بر اساس چیزی که می دونم باید بگم که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s raking in the cash: داره توو پول دست و پا می زنه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i whispered: زمزمه کردم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a walking encyclopedia of: او دایره المعارف متحرک … است. ( خیل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m absolutely sure: کاملا مطمئنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my flight was delayed or canceled: پروازم تاخیر داشت/ لغو شد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s difficult to say but i think: گفتنش سخته ولی من فکر می کنم که …
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she screamed: او جیغ زد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s making a killing: کلی درآمد داره. حسابی پول درمیاره
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she knows like the back of her hand: . . . رو مثل کف دستش می شناسه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate reached its peak: آمار جرم به نقطه اوج خودش رسیده.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s down on his luck: افتاده رو دور بدشانسی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lustfulness: quality of being filled with greed ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i changed my mind: نظرم رو عوض کردم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang on a sec: یه ثانیه صبر کن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i couldn’t wait to get back home: بی صبرانه منتظر برگشت به خونه بودم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she stammered: او با لکنت حرف زد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
probably not: احتمالا نه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m debating between: بین … و … دو دلم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m having second thoughts: دارم دوباره بهش فکر می کنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was a spike in crime: متوجه رشد ناگهانی جرم شدیم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some people have all the luck: شانسه مردمه دیگه!
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just a sec: یه ثانیه فقط
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the place was a tourist trap: اونجا تله ی توریسته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a feeling: حس ششمم بهم میگه که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he went on and on: او پرچونگی کرد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was a gradual rise in crime: شاهد رشد تدریجی جرم بودیم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i seriously doubt it: جدا به این شک دارم.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upbear: support in a raised position
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that was a stroke of luck: انگار یه دستی از غیب رسید. ( برای ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you give me a minute: میشه یک دقیقه بهم زمان بدی؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got the runs: اسهال گرفتم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was a sharp increase in crime: آمار جرم با شیب تندی بالا رفته.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
odds are that: احتمالا … ( چیزی اتفاق میفته. )
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s a good chance: احتمالش زیاده که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he rambled: او پرچونگی کرد.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
my inter locvtor: طرف صحبت من
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he looked puzzled: سردرگم به نظر می رسید.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as old as the hills: فسیله! ( کنایه از این که چیزی خیلی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the kids were smiling from ear to ear: نیش بچه ها تا بنا گوش شان باز بود.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn’t bet on it: احتمال خیلی کمی وجود داره ولی احتما ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s been keeping me up at night: این ( فکر و خیال ها ) تا صبح بیدارم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
my initials are s h: امضای مختصر من
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s as mad as a hornet: او دیوانه وار عصبانیه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d be very surprised if that happened: اگه این اتفاق بیفته خیلی شگفت زده م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was beaming: لبخند بزرگی بر لب داشت.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i had to take a guess i’d say: اگه بخوام حدس بزنم، میگم اون…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll take that into consideration: بهش فکر می کنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as flat as a pancake: مثل کف دست صافه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t help thinking that: نمی تونم از فکر کردن به این که … دس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looking back i know it was the right decision: اگه به قبل برمی گشتم می تونستم درست ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s not much chance of that: خیلی شانس این موضوع وجود نداره
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as dry as a bone: مثل استخوان خشکه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m on the fence: سر دور راهی هستم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’ll have to wait: باید صبر کنی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he muttered: زیر لب شکایت کرد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crime rate plateaued: آمار جرم ثابت مونده.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m scared that: می ترسم که…
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t make up my mind: نمی تونم تصمیم بگیرم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as light as a feather: مثل پر سبکه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he persuaded me to: او من را متقاعد کرد که …
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i snapped at my husband: سر همسرم داد زدم. به شوهرم پرخاش ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll be right with you: الان میام.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not very likely: خیلی احتمالش وجود نداره.
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pointer variable: [ریاضیات] متغیر اشاره گر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
performance withholding: [حسابداری] کسور وجه الضمان ( سپرده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot fish: ( جانورشناسی ) ماهی پیشگام معمولا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trombone tuner: [برق و الکترونیک] تنظیم کننده شیپور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilothouse: اطاق دیدبانی کشتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot burner: پیلوت، چراغ کوچک اجاق گاز
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellowhammer: ( جانورشناسی ) سهره ی اروپایی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot engine: ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow book: ( in france ) official government p ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot balloon: بالون هواشناسی ( بالون کوچکی که بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow ocher: ( رنگیزه ای که از آن رنگ می سازند ) ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot model: نمونه ازمایشی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow warbler: ( جانورشناسی ) چکاوک زرد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot lamp: لامپ راهنما ( که هنگام کار دستگاه ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellowcake: اورانیم متمرکز
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot film: ( تلویزیون ) برنامه ی آزمایشی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow light: traffic light that is yellow in col ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot ballon: در هوا شناسی بالون اکتشافی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot channel: [برق و الکترونیک] کانال ازمایشی کان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot regulator: [برق و الکترونیک] رگوله کننده راهنم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot lamp pilot light: [برق و الکترونیک] لامپ راهنما لامپ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot tunnel: [عمران و معماری] تونل راهنما
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
piloted: he piloted the plane safely to his ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot application: [زمین شناسی] کاربرد آزمایشی کاربردى ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot area: [زمین شناسی] ناحیه آزمایشی ( راهنما ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot circuit: [برق و الکترونیک] مدار راهنما قسمتی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot data: [زمین شناسی] داده آزمایشی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot method: [کامپیوتر] عمل آزمایش سیستم کامپیوت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot pin: [سینما] خار راهنما - سنجاق هدایت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot spark: [برق و الکترونیک] جرقه پیلوت جرقه ض ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot bit: [نفت] مته ی جهت دار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway or railroad or railroad: [زمین شناسی] راه آهن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot carrier: [برق و الکترونیک] حامل راهنما
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway engine: [عمران و معماری] لوکوموتیو
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot hole: [نفت] پیش چاه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway sleeper: beam used as the base for a railroa ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot interview survey: [عمران و معماری] آمارگیری مصاحبه ای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rail way b l: [حسابداری] بارنامه حمل با قطار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot mill: [نفت] آس راهنما
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dorking: ( جانورشناسی ) مرغ و خروس دورکینگ ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot nut: [ریاضیات] مهره ی راهنما
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot officer: pilot who is a second lieutenant ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot playback: [سینما] پیلوت پخش
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot print: [سینما] نسخه نمونه رنگ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot sample: [ریاضیات] نمونه ی مقدماتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot shaft: [زمین شناسی] چاه راهنما، چاه شناسای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim's progress: ( عنوان داستان نمادین اثر john buny ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot signal: [برق و الکترونیک] سیگنال راهنما
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim fathers: پاک دینان انگلیسی که در سال 1620 می ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot survey: [ریاضیات] بررسی مقدماتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim progress: کتاب سیاحت مسیحی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot tone: [سینما] نوای هدایت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilgrim festival: day for making a pilgrimage holida ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot valve: [نفت] شیر راهنما
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot light: ( اجاق گاز و آب گرم کن و غیره ) شمع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot subcarrier: [برق و الکترونیک] زیر حامل راهنما ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot treatment plant: [عمران و معماری] تصفیه خانه نمونه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway engineer: مهندس راه اهن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilot's night vision sensor: sensors in a pilot's cabin that pro ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
railway rates: تعرفه یا کرایه های راه اهن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rude tones: discordant sounds
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the head of the line: the front - most part in a horizont ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing interest: increasing attention
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing point: ( گیاه شناسی ) نقطه ی رشد ( نوک ریش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing city: city that is becoming bigger
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing follicle: [علوم دامی] فولیکول در حال رشد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing hair: hair that is getting longer
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
growing signs: indications that someone or somethi ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
custard apple: درخت شیرین بر ( انواع درختچه های جن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
custard pie: a custard pie or a custard tart is ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ask to dinner: invite to eat dinner
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage per round: [نفت] مسافت حفر شده در هر نوبت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
was doomed to: was forced to
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage drilled per bit footage per bit: [نفت] مسافت حفر شده توسط هر مته
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage counter: [سینما] طول سنج - فوت شمار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dreamless: ( خواب ) عاری از خواب دیدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
footage number: [سینما] شماره حاشیه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
was doomed: he lost all hope
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drop box motion: [نساجی] دستگاه جعبه ماکوی تعویض عمو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cuckooflower: ( گیاه شناسی ) ، شبدر ترشک جنگلی، گ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cuckoopint: ( گیاه شناسی ) گل شیپوری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
look at the dark side of it: see the negative aspects of somethi ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm flow: [آب و خاک] جریان رگباری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm intensity pattern: [عمران و معماری] الگوی شدت رگبار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormed the target: tried to conquer the target
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coverage process: [آمار] فرایند پوشانش
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormily: in a stormy manner violently
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coverage stereoscopic: [خاک شناسی] پوشش استریوسکوپی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storming the target: attempt to conquer the target
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssinian: حبشی، اهل کشور حبشه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal zone: ناحیه ی ژرف کف اقیانوس ها ( که در آ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal plain or abyssal or abyssal: [زمین شناسی] دشت مغاکی منطقه مسطح ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal rocks deep seated rocks: [نفت] سنگ های مغاکی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal area abyssal region: [نفت] ناحیه مغاکی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssal sediment: [آب و خاک] نهشته های ژرف معنی نهشته ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abyssinian well: [عمران و معماری] چاه حبشی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormy petrel: خروس جنگی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm petrel: ( جانور شناسی ) مرغ توفـان
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormbound: توفان زده، قطع رابطه شده در اثر توف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm door: ( در نواحی سردسیر یا توفانی ) در تو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storminess: حالت توفانی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm cellar: ( امریکا ) پناهگاه توفان ( معمولا س ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm center: ( هواشناسی ) مرکز توفان ( که آرام ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm and stress: اشوب و غوغا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stormproof: مقاوم در برابر هوای توفانی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storm one's way: با خشم و سرعت حرکت کردن
١ ماه پیش