نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sustainable development implies a long term perspective: توسعه پایدار مستلزم یک چشم انداز بل ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the patient's condition was touch and go for a while but he eventually recovered: وضعیت بیمار برای مدتی نامشخص بود، ا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upon these urges: تحت تاثیر این گرایشات
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was touch and go whether the team would win the game until the last minute: تا دقیقه آخر مشخص نبود که آیا تیم ب ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was sulky and contrary: او عبوس و یکدنده و لجباز بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's time we move on: وقتشه که جدا بشیم move on=جدا شدن د ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the project implies an enormous investment in training: این پروژه مستلزم سرمایه گذاری عظیم ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was so embarrassed when she realized that she had been stood up on her first date: وقتی فهمید که در اولین قرارش تنها گ ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he filed a complaint with the police: او شکایت ثبت کرد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exact meaning: معنای دقیق
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he asked me a tricky question: او یک سوال پیچیده از من پرسید.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we think of you as part of the team: ما شما را عضوی از تیم می دانیم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after visiting the gift shop let us proceed into graceland itself: بعد از دیدن مغازه کادوفروشی، بیا اد ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the squeak of the hinge: جیر جیرِ لولای در
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve in the military service: ( سربازی ) خدمت کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no question is foolish but some answers are: هیچ سوالی احمقانه نیست، اما بعضی جو ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an unpredictable romance fantasy unfolds between them: یک داستان عاشقانه و فانتزی غیرقابل ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proceed to the: رفتن به به . . . رفتن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the hinges of the gate squeaked: لولاهای دروازه جیر جیر کردند.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how is nina's car running barely: ماشین نینا در چه وضعیه؟ جون می کنه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve food and drink: عرضه غذا و نوشیدنی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was hopeless at math: او در ریاضیات افتضاح بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to strike a distinct chord: ساز مخالف زدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the smell was very unpleasant: بو خیلی آزاردهنده بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they will relay your message: آنها پیغام شما را بازگو خواهند کرد.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i offer you some help: می توانم کمکی به شما ارائه دهم؟
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid one's time: صبر کردن تا زمان مناسب برای اقدام ف ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set foot in somewhere: قدم گذاشتن در جایی وارد شدن به جایی ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hopeless case: یک مورد لاعلاج
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laundress: لباس شوی زن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he knew the right time would come he just had to bid his time: او می دانست که زمان مناسب خواهد رسی ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was an unpleasant conversation: آن یک گفتگوی ناگوار بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they made an offer to buy the house: آنها پیشنهادی برای خرید خانه ارائه ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contrary views: نظرهای متضاد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no wonder he is not hungry he has been eating sweets all day: پس ییخود نیست که گرسنه اش نیست. تما ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
files her petition with the court: دادخواست خود را تقدیم دادگاه کرد. ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on somebody's part: توسط کسی انجام یا تجربه شود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she drew a revolver on me: زنه/دختره هفت تیر روم کشید ( گرفت س ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
threaten to prosecute: تهدید به تعقیب قانونی کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't need your credit: نیاز به تشویق تو ندارم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what are the implications of the new law: پیامدهای قانون جدید چیست؟
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i prepared the vegetables earlier: من سبزیجات را قبلاً ( یا زودتر ) آم ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
michael had a plan to escape form the prison: مایکل یک نقشه برای فرار از زندان دا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
because he had been stood up before he was hesitant to trust anyone for a date again: چون قبلاً سر قرار تنها گذاشته شده ب ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the road was tricky to navigate: رانندگی در این جاده دشوار بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the company threatened to prosecute for intellectual property theft: شرکت تهدید به تعقیب قانونی برای سرق ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the loos: ول شدن ( مجرم یا حیوانی خطرناک ) از ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
credit transfer: انتقال وجه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
narrow down your choices: انتخاب های خود را محدود کنید
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the kids amused themselves by playing games: بچه ها با بازی کردن خودشان را سرگرم ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she gave me an unpleasant look: او نگاه ناخوشایندی به من انداخت.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's tricky to parallel park in this spot: پارک دوبل در این مکان دشوار است.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
although she waited for over an hour she finally accepted that he had stood her up: با اینکه بیش از یک ساعت منتظر ماند، ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i received an offer for a better position at work: من یک پیشنهاد برای یک موقعیت شغلی ب ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the merger is not contrary to the public interest: مدیر مخالف مصلحت عمومی نیست
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the injured player was taken to the infirmary after the match: بازیکن مصدوم بعد از مسابقه به اتاق ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from what she said the implication was that they were splitting up: از آنچه او گفت، مفهوم این بود که آن ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a little bit of oil works wonders on squeaky hinges: یه خورده روغن تاثیر خیلی خوبی ایجاد ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm going to place a bid for that rare coin at the auction tomorrow: من می خواهم فردا در حراج برای آن سک ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the style of these paintings can be traced back to early medieval influences: منشاء شروع یا پیدایش این سبک از نقا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she doesn't usually take part in any of the class activities: اون معمولاٌ در هیچ کدوم از فعالیت ه ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you in pain: آیا درد داری؟
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her bracelets were jingling: دستبندهایش جرینگ جرینگ صدا می دادند
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we barely had time to catch the train: تنها، فقط، همین قدر
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got soaking wet last night no wonder you caught a cold: دیشب کامل خیس بودی. تعجبی نداره که ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you should rest in the infirmary until you feel better: باید در اتاق پرستاری استراحت کنی تا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a tricky decision to make: این یک تصمیم دشوار برای گرفتن است.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he winked an eye at her: او به دختر چشمک زد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the law bans organized protests and by implication any form of opposition: این قانون اعتراضات سازمان یافته و ب ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his hopeless appeal: درخواست ناامیدانه او
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was handcuffed to a warden: او نزد یک رئیس زندان دستبند زده شده ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the food had an unpleasant taste: غذا طعم ناخوشایندی داشت.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the food on the plate and serve it to your friend: غذا رو رو بشقاب بذار و ببرش برای دو ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the store has a special offer this week: فروشگاه این هفته پیشنهاد ویژه ای دا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his jokes amused the audience: شوخی های او حضار را سرگرم می کرد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the book takes a rather narrow view of what we mean by civilization: کتاب یه کوته بینی از آن چیزی که ما ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the humble man moved his car and let me park my car there: مرد فروتن ماشینشو حرکت داد و اجازه ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the rendition of the bible into english: ترجمة انجیل به زبان انگلیسی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to give somebody credit: کسی را تحسین کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no wonder she's so excited this is her first time going on a trip on her own: هیجان زده بودنش تعجبی نداره، اولین ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to state a fact barely: صاف و پوست کنده، سر راست؛ به اجمال
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bucket list: یک اصلاح است برای کارهایی که قبل مر ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she patiently biden her time waiting for the right moment to speak: او با صبر وقت خود را گذراند و منتظر ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i prepped everything that needs to be chopped: من هر چیزی را که باید خرد می شد، آم ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sodomy laws were repealed in many countries: قوانین مربوط به لواط در بسیاری کشور ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his hair was smothered with grease: موهایش غرق در روغن شده بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you keep standing people up no one will want to make plans with you anymore: اگر مدام مردم را سر قرار تنها بگذار ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid low: در حراج یا مزایده قیمت پایین پیشنها ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no wonder i'm hungry i haven't eaten for almost all day: بیخود نیست که گشنمه. تقریبا کل روز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i could barely keep my eyes open: به سختی میتونم چشامو باز نگه دارم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrongfully prosecute: تعقیب نادرست/ناعادلانه کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had to take half the kid away in buckets: مجبور شدم نصف یارو رو با خاک انداز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the final price includes all taxes: قیمت نهایی شامل تمام مالیات ها است
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please contact me later: لطفاً بعداً با من تماس بگیرید.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you talk me through how to set up this software: می تونی گام به گام بهم توضیح بدی چط ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
activists claim innocent people are being wrongfully prosecuted: فعالان ادعا می کنند افراد بی گناه ت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was furious when his business partner stood him up for an important meeting: او وقتی که شریک کاری اش برای یک جلس ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he served 4 years in the prison for robbery: او به جرم سرقت مدت چهار سال را در ز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her hopeless appeal: درخواست ناامیدانه او
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
narrow streets: خیابان های تنگ/باریک
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carol didn't know how to prepare the report: کارل نمیدونست که چجوری گزارش رو آما ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he school infirmary is equipped with basic medical supplies: اتاق پرستاری مدرسه با لوازم پزشکی پ ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she accused the party and by implication its leader too: او حزب و به طور ضمنی رهبر آن را نیز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shifting heavy loads without help brought on muscular back spasms: جابجا کردن بارهای سنگین بدون کمک {ا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be careful it's a tricky slope: مراقب باش، این یک شیب دشوار است.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he offered to help me with the project: او پیشنهاد کرد که به من در پروژه کم ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a game warden: یک ناظر بازی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the clown amused the children: دلقک بچه ها را سرگرم کرد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the newspaper got the scoop on the celebrity's engagement: روزنامه خبر ازدواج بازیگر را به صور ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the smallest things may irritate you: کوچکترین چیزها ممکن است شما را نارا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prisoners were racked until they confessed: زندانی ها رو اون قدر شکنجه می کردن ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dialog unfolds: گفتگویی ( بین آن دو نفر ) آغاز می ش ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the buzzer sounded: زنگ اخبار به صدا در آمد.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you sling me that file: می تونی اون فایل رو سریع برام بفرست ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the diamond winked in the moonlight: الماس در نور ماه تلالو داشت. ( برق ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he bade us a farewell: او باهامون خداحافظی کرد .
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a wink of light: یک سوسوی نور
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the flats have a resident warden: آپارتمان ها یک سرپرستِ مستقر دارد.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the term has roots in biblical references to sodom: ریشهٔ این واژه به داستان سدوم در کت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid high: در حراج یا مزایده قیمت بالا پیشنهاد ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just nod your head: فقط سرتو تکون بده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've got you now: مچتو گرفتم، دستت رو شد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since she had never stood anyone up before she felt really guilty about missing their appointment: چون او قبلاً هرگز کسی را سر قرار تن ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
public transport is hopeless: حمل و نقل عمومی بدرد نخوره
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have his contact information: من اطلاعات تماس او را دارم.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's no need to worry the nurse is in the infirmary all day: نیازی به نگرانی نیست، پرستار تمام ر ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she was racked with guilt after the accident: بعد از تصادف، از عذاب وجدان له شده ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
despite his repeated apologies she refused to forgive him for standing her up on their anniversary: با وجود عذرخواهی های مکررش، او حاضر ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he never flinched from his duty: او هرگز از وظیفه خود شانه خالی نکرد ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the journalist fears being prosecuted for exposing corruption: روزنامه نگار از تعقیب قانونی به دلی ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your remark imply that we are thieves: حرفاتون این معنی رو میده ( یا داره ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a paved road: یک جاده سنگفرش شده یک جاده آسفالت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the journalist scooped all other papers with the breaking story: خبرنگار با این گزارش فوری، همه ی رو ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she will have to undergo an operation: او باید تحت عمل جراحی قرار گیرد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to undergo many hardships: دستخوش مشقات زیاد شدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sprays and polishes can irritate dry sensitive skin: اسپری ها و بلوری ها می توانند پوست ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the punks shouted filth as the cops arrived: پانک ها وقتی پلیسا رسیدن، داد زدن ک ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the doctor performed a routine check up: پزشک یک معاینه معمول انجام داد.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's talk through your concerns about the project: بیا نگرانی هات در مورد پروژه رو با ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he served in the army for 22 years: او به مدت ۲۲ سال در ارتش خدمت کرد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've caught you: مچتو گرفتم، دستت رو شد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the disgruntled employees staged a protest: کارمندان ناراضی دست به اعتراض زدند. ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a lot of flopping: خیلی تکون می خوره
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the causes of social unrest include inadequate housing: از علل نابسامانی اجتماعی می توان به ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he bid high at the auction but he still didn't win the item: او در حراج قیمت بالایی پیشنهاد داد، ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the canal was extremely narrow: کانال فوق العاده باریک بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a member of the landed gentry: یک عضو از اشرافِ زمین دار
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i appreciate the offer but i don't care it: از تعارفت/پیشنهادت ممنونم اما از ای ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the state decided to prosecute the company for environmental violations: دولت تصمیم گرفت شرکت را به دلیل تخل ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell someone about in more detail: جزییات بیشتر در مورد چیزی به کسی گف ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attemp to achieve: تلاش برای بدست آوردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she decided to bid low in hopes of getting a bargain: او تصمیم گرفت قیمت کمتری پیشنهاد ده ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the narrow passage between the cottage and the house: گذرگاه باریک بین کلبه روستایی و خان ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
other useful applications of 1dpc include: دیگر کاربردهای مفید 1DPC عبارتند از ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after fainting he was carried to the infirmary to be checked: پس از غش کردن، او را به اتاق پرستار ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he guzzled the glass of doogh: لیوان دوغ را سر کشید.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he flinched at the noise: او از ترس صدا به خود لرزید.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been racking my brain trying to remember his name: دارم مغزم رو فشار می دم که اسمشو یا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
immunity from prosecution: مصونیت از تعقیب
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a disease transmitted through direct contact with rats: بیماری از طریق تماس مستقیم با موشها ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a time of cheer: زمان ِ شادی و نشاط
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tricky transition: تغییرِ/ تحولِ چالش بر انگیز
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the passage seems to imply: متن غیر مستقیم بیان میکند که. . .
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on top of being late he stood her up without even bothering to send a message: علاوه بر دیر کردن، او را بدون حتی ز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have always rooted for the company to succeed: من همیشه طرفدار موفقیت شرکت بوده ام
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a scoop for you: یه خبر داغ برات دارم scoop ( عامیان ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your ego is your opinion of your own worth: خیلی داری خودتو دست بالا میگیری یا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his tone irritated her: صداش او را رنجاند.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we were served with champagne: ما با نوشیدنی شامپاین پذیرایی شدیم ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
their thrill of winning has faded: هیجان برنده شدن آنها فروکش کرده است ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's flopping all over the place: شُل و وِل شده .
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he left the meeting disgruntled: او ناراضی جلسه را ترک کرد. disgrun ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a bit of a cowboy: یه کم کله خره ( سریع، جسور، و بااعت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lets have high tea: بیا باهم یه عصرونه بزنیم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the stairs were very narrow: پله ها خیلی باریک بود.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the commanding officer has the right under law to decide whether to prosecute a rapist or not: افسر فرمانده این حق را طبق قانون دا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to bid farewell: خداحافظی کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he talked me through the whole process: اون درباره تمام جزییات روند کاری به ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid somebody good night: شب بخیر گفتن.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after months of planning we finally got the project off the ground: پس از ماه ها برنامه ریزی، بالاخره پ ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they racked the wine bottles in the cellar: بطری های شراب رو توی زیرزمین قفسه چ ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
root sth up: از ریشه در اوردن یک گیاه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foreign diplomats were asked to avoid all contact with him: از دیپلماتهای خارجی درخواست شده بود ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
avoid prosecution: اجتناب از تعقیب قضایی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no matter how busy you are standing someone up without informing them is just disrespectful: مهم نیست چقدر سرت شلوغ باشد، سر قرا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the cheers of the crowd: ابراز احساسات جمعیت
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tricky situation: آشفته بازار پیچیده و مشکل
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he revved up the engine and drove off: او موتور را روشن کرد و حرکت کرد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what are you implying: سربسته ، به چی داری اشاره میکنی ؟ س ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a young blind whiz: یه جوان نابینای نابغه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lyrics condemned the filth and their abuse of power: ترانه ها پلیس فاسد و سوءاستفاده شون ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a scoop for you—don't tell anyone: یه خبر داغ برات دارم—به کسی نگو! sc ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bid someone good night: شب بخیر گفتن.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his eyes narrowed angrily: چشمانش از عصبانیت تنگ شد.
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's super fit: خیلی خوش اندامه fit ( فیزیکی – تنا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it took a lot of effort but we managed to get our startup off the ground: این کار نیاز به تلاش زیادی داشت، ام ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to bid on a contract: عقد قرارداد، بستن قرارداد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's really trying to amuse us with such tricks: او واقعاً سعی دارد با چنین ترفندهای ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the prosecutor will prosecute the case in court next week: دادستان هفته آینده پرونده را در داد ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the president talked through all the military options: رییس جمهور با جزییات درباره اختیارا ...
١ روز پیش