نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find this book interesting: من این کتاب را جالب میدانم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold the racket in one hand and the ball in the other: راکت را در یک دست و توپ را در ( دست ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the children laughed their fears away: بچه ها با خنده ترس هایشان را از بین ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i couldn't follow what professor hope was saying: متوجه منظور پروفسور هپ که چی داشت م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the shop is closed for lunch between 12 and 1: مغازه برای ناهار بین ساعت 12 و 01 ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the far end of: در منتها الیهِ در انتهایِ
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he decided to move away from the city and live in the countryside: او تصمیم گرفت از شهر دور شود و در ر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't care a damn: من خیلی اهمیت نمیدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
early schemas: طراحواره های اولیه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to take off clothes: لباس درآوردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no other work available at this time: هیچ کار دیگری در این زمان در دسترس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the pop singer released a new album: خواننده پاپ یک آلبوم جدید منتشر کرد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it weighed between nine and ten kilos: آن وزنی بین نه تا ده کیلو دارد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to put on clothes: لباس پوشیدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is living far from me: اون دور از من زندگی میکنه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he drifted away from his old friends after college: او بعد از دانشگاه از دوستان قدیمی ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the product has many other features: این محصول ویژگی های بسیار دیگری نیز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are not going to damn the new product: ما قصد نداریم محصول جدید را بدنام و ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's trying to break away from her unhealthy habits: او سعی می کند عادت های ناسالم خود ر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's meet sometime next week: بیایید یک وقتی هفته آینده ملاقات کن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm sorry i don't quite follow: شرمنده، درست متوجه منظورتون نمیشم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the children were taken away from their parents by social services: این کودکان توسط خدمات اجتماعی از وا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she finds his presence a comfort: او حضور او را آرامش بخش میداند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't give a damn about you: پشیزی برات ارزش قائل نیستم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's a night owl: او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the relative importance of different factors: اهمیت نسبی عوامل مختلف.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it would finally come to an end: بالاخره به پایان می رسید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's get away from the topic of politics for a moment: بیایید کمی از بحث سیاست فاصله بگیری ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i love your laughs: من عاشق خنده هاتم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a lot of bad feeling between them: احساسات بد بسیاری بین آنها وجود دار ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i saw that movie two years ago: من اون فیلم رو دو سال پیش دیدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find his argument convincing evidence: من استدلال او را شواهدی متقاعدکننده ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far as i can tell: تا جایی که من میتونم بگم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a couple of day: چند روزی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is a night owl: او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all of these people are my relatives: همه این افراد خویشاوندان من هستند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for damn sure i don't do it again: مطمئنا دیگه این کارو نمیکنم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she couldn't tear her eyes away from the beautiful sunset: او نمی توانست چشم از غروب زیبای خور ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popping pills: مصرف داروهای مخدر
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she laughs at me: او به من می خندد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a link between unemployment and crime: رابطه بین بیکاری و جرم و جنایت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he finds the lecture to be boring: او کلاس درس را خسته کننده میداند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she ran away from the angry dog: او از سگ عصبانی فرار کرد away=فراری ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we ought to be able to manage it between us: ما باید بتوانیم این موضوع را با هم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a night owl: او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she thrust her hands into her pockets: او دستهایش را توی جیبهایش فرو کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i listen to pop music: من به موسیقی پاپ گوش میدم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get nightmare: کابوس داشتن/کابوس دیدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and don't forget to laugh even though it's hard: و فراموش نکنید که بخندید حتی اگه سخ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they are related by marriage: آن ها از طریق ازدواج با هم مرتبط هس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a long time ago in a galaxy far far away: خیلی وقت پیش، در کهکشانی بسیار دور. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's usually how i see things: معمولا اوضاع رو اینطوری میبینم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the scissors away so the kids can't reach them: قیچی را کنار بگذارید تا بچه ها نتوا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he finds the experience to be a blessing: او تجربه را یک نعمت می داند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the stolen car was taken away by the police: ماشین دزدیده شده توسط پلیس برداشته ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't blow your damn nose too hard: دماغ لعنتیت رو خیلی سخت نگیر
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
these two issues are closely related: این دو مسئله به هم نزدیک و مرتبط هس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a night owl: او جغد شبه او تا دیر هنگام بیدار ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you shouldn't laugh anybody: تو نباید کسی رو مسخره کنی.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after 10 years of suffering 10 years of endless nightmares: بعد از 10 سال رنج، 10 سال کابوس بی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we ate a pizza between us: ما بین خودمان یک پیتزا خوردیم [ما ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the solution is just a phone call away: راه حل فقط یک تماس تلفنی با شما فاص ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far easier: خیلی آسون تر به مراتب راحت تر
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a beautiful thing in some ways: از چند جهت زیباترین اتفاق بود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they moved to new york five months ago: آنها پنج ماه پیش به نیویورک نقل مکا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you all right: میزونی؟ حالت خوبه؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late 90s: اواخر دهه نود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am very pop in this city: من توی این شهر خیلی معروفم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweetheart that man is gone: عزیزم اون مَرد مُرده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relative or absolute rights: حقوق مطلق یا نسبی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the rocket's engines generated enough thrust to lift it off the ground: موتورهای موشک نیروی کافی برای بلند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did you get a nightmare: کابوس دیدی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all their things were destroyed in the fire: همه وسایل آنها در آتش نابود شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the meeting ended just a few minutes ago: جلسه همین چند دقیقه پیش تمام شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the road stretches away into the horizon: جاده تا افق امتداد می یابد away=به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she finds joy in helping others: او خوشحالی را در کمک به دیگران میدا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is too damn beautiful that you sneak her: اون دختره خیلی خوشگله که دزدکی داری ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
highway authority: اداره راهداری
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he walked away from the crowd: او از جمع دور شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm very pop in this city: من توی این شهر خیلی معروفم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how is your iq relative to your looks: آی کیوت نسبت به چهرت چطوره؟ ( قیاف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is everything all right: همه چی مرتبه ؟ همه چیز روبراه است؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
early 90s: اوایل دهه نود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baby you were gone for three years: عزیزم ۳ سال بود که غیبت زده بود ( ۳ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have nightmare: کابوس داشتن/کابوس دیدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eva was in a terrible rage when she thrust herself into the room: ایوا وقتی به زور وارد اتاق شد بدجور ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't eat sweet things: من چیزهای شیرین نمیخورم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find it expensive: گرونه. . . گرون میبینمش. به نظر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
third party authority: نظارت شخص ثالث
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we need to move the furniture away from the windows: باید مبلمان را از پنجره ها دور کنیم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did you finish that project an hour ago or less: اون پروژه رو یک ساعت پیش تموم کردی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look like activity: فعالیتی احتمالا خواهد بود ( آینده ی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the train is still far away: قطار هنوز خیلی دور است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
most of people are not good anymore: بیشر مردم دیگه خوب نیستن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have nightmares every night: من هرشب دارم کابوس میبینم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the early morning: اوایل صبح
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all my love is gone: همه ی عشقم تموم شده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the agent is given authority to act for the principal: به نماینده اختیار داده می شود که از ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it sure looks like snow today: بنظر می رسد انگار برف خواهد بود امر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he gazed away into the distance lost in thought: او غرق در افکارش به دوردست ها خیره ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find this course useful: این دوره رو مفید میبینم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn sth upside down: زیر و رو کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it lives many years ago: یعنی اون ( حیوان ) در چندین سال پیش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she threw the old toys away: او اسباب بازی های قدیمی را دور اندا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they decided to move away from the noisy neighbors: آنها تصمیم گرفتند از همسایه های پر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
somebody's jaw dropped: متعجب شدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the noise faded away: صدا دور شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the hikers wandered away from the trail and got lost: کوهنوردان از مسیر منحرف شده و گم شد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the early days of space exploration: در اولین روزهای اکتشافات فضایی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at 5 o'clock: راس ساعت ۵
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now you gone: حالا تو رفتی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what will you look like: چه شکلی خواهید بود؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
judge has the authority to perform marriages: قاضی این توانایی را دارد که ازدواج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is that hella thing: اون دیگه چه کوفتیه؟! اون دیگه چه س ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find her beautiful: زیبا میبینمش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she pop her lips: با لب هاش صدا در میاره؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i haven't got a thing to wear: هیچ چیز برای پوشیدن ندارم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn somthing upside down: زیر و رو کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the river flows away from the mountains: رودخانه از کوه ها دور می شود away=د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone's jaw dropped: متعجب شدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's important to be considerate of others: توجه به دیگران مهم است. مهم است که ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you will have a share and authority in this work and success: شما در این کار و موفقیت ، سهم و اقت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what will i look like: چه شکلی خواهم بود؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's in his early twenties: او در اوایل دهه بیست زندگی اش است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was one foot away: من یک قدم فاصله داشتم away= به معنی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the noise faded away as we walked further from the city center: هرچه از مرکز شهر دورتر می شدیم، سر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
things have gone ok: همه چیز داشت خوب پیش می رفت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wind drops: باد پایان یافتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the reception: پشت میز پیشخوان
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can influence him in any way that i please: من میتونم تاثیر ی که عشقم بکشه یا ح ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why she pop her lips: چرا اون، با لب هاش صدا در میاره؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
start of trust is never to be trustless: اعتماد آغاز بی اعتمادی نیست و نخواه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's that hella thing: اون دیگه چه کوفتیه؟! اون دیگه چه س ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we found the beds very comfortable: ما دیدیم که تخت خواب ها خیلی راحت ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a great little bakery just down the street from here: یک نانوایی کوچک عالی پایین همین خیا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a few months ago: چند ماه پیش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is another thing i'd like to ask you: یک چیز دیگر هست که دوست دارم از تو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she walked away from the argument to cool: او برای آرام شدن، از بحث فاصله گرفت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please air the blankets before using them: لطفاً پتوها رو قبل از استفاده در مع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she does what she pleases: او هر کاری که دوست دارد ( هر کاری ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
two hours ago: دو ساعت پیش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we met at the station: ما در ایستگاه ( همدیگر را ) ملاقات ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's another thing i'd like to ask you: یک چیز دیگر هست که دوست دارم از تو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i saw your neighbour walking down the street earlier: من همسایه ات را دیدم که کمی قبل در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he needed to get away from the toxic environment of his workplace: او نیاز داشت از محیط سمی محل کارش د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she aired out the room to get rid of the smell: اتاق رو تهویه کرد تا بوی بد از بین ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his face dropped: ناامید شد ناامیدی/ غم توی چهره ش سا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be at a funeral: در مراسم تشییع بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hella good: عالی محشره! معرکه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her face dropped: ناامید شد ناامیدی/ غم توی چهره ش سا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a terrible thing happened last night: دیشب یک چیز ( واقعه ) وحشتناک اتفاق ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the documentary will air on national television tonight: مستند امشب از تلویزیون ملی پخش خواه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she slipped away from the party without saying goodbye: او بدون خداحافظی از مهمانی بیرون رف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bus stop is only two blocks down the street: ایستگاه اتوبوس فقط دو چهارراه پایین ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i spent hours studying for the exam: من ساعت ها برای امتحان صرف مطالعه ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a matter for debate: موضوعی که مردم درباره آن اختلاف نظر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
only one engine is producing thrust: فقط یک موتور نیروی رانشی تولید می ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
harvey clowned around: هاروی این طرف و آن طرف دلقک بازی در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've just found a ten pound note in my pocket: من همین الان یک اسکناس ده پوندی در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what will they look like: چه شکلی خواهند بود؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wanna pop this: میخوام بترکونمش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now run away: حالا فرار کن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear away the dishes from the table: ظرف ها را از روی میز جمع کنید away= ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he bus was ten minutes early: اتوبوس ده دقیقه زود رسید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a circus clown: یک دلقک سیرک
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what will it look like: چه شکلی خواهد بود؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop someone in it: به دردسر انداختن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he needs electric treatment: باید برق بهش بزنیم. ( او به درمان ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she smiled at me: او به من لبخند زد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i only got married to please my parents: من فقط برای خشنود کردن پدر و مادرم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep away from the edge of the cliff: از لبه پرتگاه فاصله بگیرید away=دور ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three weeks away is summer: سه هفته دیگه تابستونه away = برای ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you'll have to cook an excuse up quickly: شما باید سریع یه بهونه بتراشید . c ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all things considered she's done very well: با در نظر گرفتن همه چیز، او بسیار خ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they aired the interview live from the studio: مصاحبه رو به صورت زنده از استودیو پ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hella bad: افتضاح گندش بزنن! خیلی خیلی بد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can pop them on your wall: میتونی به دیوار بزنیشون.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be at a wedding: در مراسم عروسی بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a matter of debate: موضوعی که مردم درباره آن اختلاف نظر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we had a thrust by the third army: ما توسط ارتش سوم یک حمله و تک نفوذی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he spends a lot of energy worrying about small things: او انرژی زیادی را صرف نگرانی در مور ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this day there is no trust come tomorrow: اصطلاحا: امروز نقد فردا نسیه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
researchers are hoping to find a cure for the disease: محققین امیدوارند درمانی برای بیماری ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if a equals b and b equals c then it follows that a equals c: اگر A برابر با B و B برابر C باشد، ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my parents are a very happy couple: والدین من یک زوج بسیار خوشبخت هستند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what does it look like: چه شکلیه ؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they spent all their thoughts on solving the problem: آنها تمام افکار خود را صرف حل مسئله ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all living things are composed of cells: همه موجودات زنده از سلول ساخته شده ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how the hell did you find me: دهنتو سرویس چطوری پیدام کردی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the player from the team: بازیکن را از تیم خارج کنید در فوتبا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a hard thrust: آن یک پرتاب دشوار بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you may find your illness hard to accept: مکن است پذیرش این بیماری برای شما س ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to trust yourself to sth: پشتگرمی داشتن !! به چیزی دلگرم بودن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the team spent a month preparing the presentation: تیم یک ماه را صرف آماده کردن ارائه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the medicine should be kept away from children: دارو باید دور از دسترس کودکان نگهدا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three days away is friday: سه روز دیگه جمعه است away = برای نش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please don't leave me here alone: لطفا مرا اینجا تنها نگذار.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the ship sailed away into the distance: کشتی به دوردست ها رفت away=در راستا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop somebody in it: به دردسر انداختن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what do i look like: چی شکلی هستم؟
١ هفته پیش