نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
love begotten: حرامزاده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true or real focus: کانون حقیقی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he earns as much again so i do: دو برابر من پول در میاره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load bearing partition: جداگر باربر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
truetype font: فونت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he hails from new york: اهل نیویورکه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load bearing diaphragm: جدار باربر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true he is somewhat stingy: راست است که اندکی خسیس است ولی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
loading error: خطای بار گذاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can pull strings: خیلی خرش میره آدم کله گنده ایه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true value: اندازه حقیقی اندازه حقیقی عبارتست ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load impedance diagram: نمودار امپدانس بار نموداری که اثر ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true pelvis: لگن زیرین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he drove us in to it: اون مارو تو این دردسر انداخت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load haul dump unit: ماشین بارکننده - باربر ( ترابری )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load transfer switch: کلید انتقال بار کلیدی که مولد یا من ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he always has sth on his sleeve: همیشه یه چیزی تو چنتش داره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load point: نقطه بار گذاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he always pulls the wool over his friends eyes: او همیشه سر دوستانش شیره می مالد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
true course: مسیر حقیقی مسیری که با زاوایه انداز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load matching networ: شبکه ی تطبیق بار شبکه ای برای تطبیق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he blew hot and cold: مردد/دودل بودن این پا و آن پا کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
truespeech: group of software applications that ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load matching: تطبیق بار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a knuckle sandwich: با مشت زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a soft spot for sb or sth: به کسی / چیزی علاقه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a dirty look: به کسی چپ چپ نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an ace up your sleeve: ورق برنده در آستین داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give yourself airs: فخر فروختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a inkling of sth: �احساس همدردی کردن / از چیزی تصور م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go fly on your sky: برو پی کارت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have fun for me: بجای منم خوش بگذرون
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have got sth inside out: لباسی رو برعکس پوشیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
loaded antenna: آنتن با بار آنتنی که به منظور افزای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have wear sth inside out: لباسی رو برعکس پوشیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get rid of her: از شرش خلاص شو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goes right out of my mind: پاک یادم رفت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goes clean out of my mind: پاک یادم رفت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get somebody’s goat: اعصاب کسی رو داغون / خرد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good for ill: هرچه باداباد ، هرچه می خواهد بشود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on sb’s nerves: اعصاب کسی رو داغون / خرد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang on there: قوی باش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get something off one’s chest: دل خود را خالی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a kiss of life: �تنفس دهان به دهان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a clear conscience: وجدان آسوده داشتن/وجدان راحت داشتن�
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall in love at first sight: با یک نظر عاشق شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fork it out: �رد کن بیاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run like the clappers: مثل برق رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall in love at first glance: با یک نظر عاشق شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
friend in need is a friend indeed: دوست آنست که گیرد دست دوست در پریشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go like the clappers: مثل برق رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel free to do so: تعارف نکنید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on the wrong side of sb: کسی را ناراحت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive like the clappers: مثل برق رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on the right side of sb: کسی را خوشحال کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t be shy: تعارف نکنید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goes out of my mind: پاک یادم رفت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get rid of him: از شرش خلاص شو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
better to ask the way than go astray: پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t meddle yourself in my own affairs: �توکار من دخالت نکن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beyond of all doubt: تردیدی نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t pick on me: گیر نده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t give me that: �خالی نبند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue films: �فیلم های موهن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t make a fib: �خالی نبند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue movies: �فیلم های موهن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t put words in my mouth: حرف تو دهن من نذار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
both fun and game: هم فاله هم تماشا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break the back of sth: کمر کار راشکستن ( قسمت سخت کاری را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burn your fingers: �چوب عمل خود را خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burst sb’s bubble: تو ذوق کسی زدن ( کسی را نا امید کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
button one’s lips: زیپ دهان خود را کشیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by no manner means: به هیچ وجه من الوجوه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by virtue of the authority vested in me: نظر به اختیاراتی که به بنده تفویض ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break a flag of true: شکستن آتش بس
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call a flag of true: اعلام آتش بس
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call sth into play: به کار/راه انداختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chances are slim: هیچ شانسی نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheat on sb: به کسی خیانت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in sb’s bad: مورد بی مهری کسی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat high off the hog: غذای گران خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in sb’s black books: مورد بی مهری کسی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ate the dirt: �به غلط کردن افتادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
court danger: �به استقبال خطر …. رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the last leg: �قراضه شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be put upon: مورد تحمیل قرار گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even if it rains or shine: به هر قیمتی که شده کاری را انجام دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excuse me for my french: بی ادبی من رو ببخشید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be snowed under sth: به شدت درگیر چیزی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evert your eyes: چشماتو درویش کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be tearing your hair out: بشدت کفری بودن خود را جر دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut the ground from under sb’s feet: نقشه های کسی را نقش بر آب کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be up the shit creek without a paddle: ( عامیانه ) تو مخمصه بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every tide has its eb: زندگی فراز و نشیب داره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you follow me: متوجه حرفام هستی؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be under the weather: بدحال بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every tom dick and harry knows: هر کس و ناکسی آن را می داند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on the warpath: جوش آوردن آن روی سگ کسی را بالا آو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you have ants in the pants or what: چیه، کک توی بدنت افتاده؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everyday is a new beginning: هر روز یک شروع دوباره است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat up on yourself: خودخوری کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t beat around the bush: حاشیه نرو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat your brains out: به مغز فشار آوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t let him persuade you: �سر حرف و تصمیم خود ایستادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
better a bare foot than no foot at all: بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t let that come between us: �اجازه نده که بین ما جدایی بیفکند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s duck soap: براحتی آب خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at precisely 11 am: راس ساعت یازده صبح
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get sth under your belt: با…که زیر سر دارد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be well versed in something: در امری کاملا وارد بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a sitting duck: هدف آسونی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be all fingers and thumbs: �دست و پا چلفتی بی دست و پا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at loose ends: ول گشتن بلا تکلیف بودن بی کار بو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at a loss to do sth: در برابر انجام کاری درماندن ( عاجز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at a loss to do for sth: در برابر انجام کاری درماندن ( عاجز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be careful not to breathe a word: حرفی نزدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be cut out for sth: برای کاری یا چیزی ساخته شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chicks fight: دعوای زنانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive sb crazy: �کسی را سخت عصبانی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be good enough to sign here: لطفا اینجا را امضا کنید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everyone’s nerves were on edge: عصبی شدن/کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clip sb’s wings: بال و پر کسی را چیدن ( محدود کردن )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in convulsions: �خنده ی روده بر کننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive sb to distraction: تا حد جنون و دیوانگی کسی را اذیت و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that put our nerves on edge: عصبی شدن/کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conscious pants: �عذاب وجدان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop sb like hot potato: مثل . . . انداختنش بیرون
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in sb’s good books: مورد لطف کسی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contraries do not meet: کوسه و ریش پهن؟ مثل مذکور درباره ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a high flier: آدم بلند پرواز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a fly by night company: شرکت بی پروپا و قلابی شرکت هایی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a heart to heart talk: صحبت بی پرده و صادقانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a shifty character: آدم هفت خط
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an artful person: آدم هفت خط
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alas for me: خاک عالم بر سرم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all cats love fish but hate to get their paws wet: هر گربه ای ماهی را دوست دارد اما از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all well that ends well: جوجه رو آخر پائیز میشمرند آن خوش اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an egghead: حضرت روشن فکر ( در مقام طعنه )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a second bite of the cherry: فرصت بعدی، شانس بعدی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
apple of sb’s eye: نور چشم کسی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you itching for trouble: تنت میخواره؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
my head aches: سرم درد می کند
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheless: without pain
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
achenial: of an achene
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheweed: پابزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i bet my head: i am absolutely certain
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheilous: بدون لب، بی لبه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheilos: بدون لب، بی لبه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
achenocarp: میوه ء خشک ناشکوفا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheiria: طب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheake: درد گرفتن، درد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheulean or acheulian: وابسته به فرهنگ کهن سنگی سفلی که بق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheilia: فقدان لب بطور مادرزادی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acheron: دوزخ
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot shoe molding: جوشکاری با جوشن داغ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hotwalker: متصدى گرداندن اسب بعد از مسابقه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot cell: اتاقک بتونی برای نگهداری و کار با م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hots: میل جنسی شدید
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot topic: current theme
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
homogonous: دارای اعضاء تولید مثل متشابه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable railroad: railway that runs on cables and tha ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable splice cable splicing: مفصل بندی کابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tool drill: مته ضربانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable laid: ( در مورد طناب و سیم ) مشتمل بر سه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tool drilling: حفاری با مته کابلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tv: تلویزیون کابلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cablet: کابل کوچک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable band: باند کابلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable stitch: ( دوزندگی ) کوک طنابی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable plug: دو شاخه کابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cablevision: cable television
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable laid rope: طنابی که از سه رشته سه لایی بافته ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable tool: هر بخشی از دسته ابزار bottom - hole ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable break: گسیخت کابلی حادثه ای که بوسیله انرژ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable cable length cable length: طول کابل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable clamp: بست کابل نوعی بست برای حمایت مکانیک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable cord: پارچه پنبه ای خیلی سنگین با بافت سر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable drilling canadian drilling: حفاری ضربه ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable duct: لوله محافظ کابل برق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable modem: مودم کابلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot short: شکسته گرم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bite the bullet: گاز زدن گلوله؟ چه کار عجیبی! این ع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amistad: slave ship from the mid - 1800s on ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amiram levin: born 1946 ) fromer deputy chief of ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amici prism: direct vision prism, compound prism ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amir peretz: ( born 1952 ) defense minister of i ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amiante: آمیانت - ترکیب شیمیایی متغیر دارد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable connector: دوشاخه کامل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amidol: آمیدول ( ترکیب بی رنگ و بلورین به ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable compound: مخلوطی از یک روغن معدنی و یک غلیظ ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
amice: شال سفیدی که کشیش های کاتولیک هنگام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cable clamp wire rope clip: بست کابل
٤ ماه پیش