نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enemy down: دشمن نابود شد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he plotted their downfall: او نقشه ی سقوط آنها را کشید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we could leave later i'm cool with that: ما میتونیم بعدا بریم. من مشکلی ندار ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
until you drop: تا خسته شدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wasn't it disgusting to kill a cockroach: کشتن یک سوسک حال به هم زن ( چندش ) ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he gave me a couple of good reasons: او دو سه دلیل خوب به من داد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you drop him a text: میتونی یه پیام بش بدی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we were forced to down a huge bottle: مجبور بودیم یه بطری رو سر بکشیم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's cool with me: من مشکلی ندارم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everything was cool: همه چیز تحت کنترل بود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whizzoh: ایول
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a couple thousand: چند هزار تا
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lady with a basket: خانم سبدبه دست
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bad personality trait: ویژگی ی/ صفات بد شخصی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're helping each other with our homework: ما توی تکالیفمون به همدیگه کمک میکن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we've got a man down here: یک نفر اینجا تیر خورده.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and the subject would be dropped forever: و موضوع برای همیشه خاتمه پیدا میکنه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop somebody a note: نامه کوتاه نوشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everything is cool: همه چیز تحت کنترله
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this year is over 41 days: امسال 41 روز سپری شده . ( ۴۱ روز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her house is over that river: خانه او آنسوی رودخانه است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the smiths live over that hill: خانواده اسمیت آن طرف تپه سکونت دارن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i strongly recommend you to watch this movie: توصیه اکید میکنم که این فیلمو ببینی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the story continues over the page: داستان تا بعد از اون صفحه ادامه پید ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the runner maintained a steady pace throughout the race: دونده در طول مسابقه سرعت ثابتی را ح ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that color looks great on you: آن رنگ به شما خیلی می آید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am doing extremely well in her class: ما در کلاسش عملکرد بسیار خوبی دارم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even now when we're already over: حتی الان که دیگر کارمان تمام شده اس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i do value you: من واقعا برای تو ارزش قائلم اینجا d ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pace someone: با احترام به نظر فلانی، برای مخالف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
then why don't you flee: پس چرا فرار نمیکنی ؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even now when we are already over: حتی الان که دیگر کارمان تمام شده اس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he does look tired: او خدایی/واقعاً خسته به نظر می رسد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they fled the country: آنها از کشور فرار کردند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did you know that over 1000 trees cut down every day: ایا میدانستید روزانه بیش از هزار در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she doesn't work here does she: او اینجا کار نمی کند، درست است؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she fled to her room: او به اتاقش گریخت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can not flee from your responsibilities: نمیتونی از مسوولیت هات فرار کنی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
during a period of time: در طول یک بازه زمانی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a who nice girl kiss on boy beautiful face: یک دختر زیبا که روی گونه های صورت پ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over to watch a football game: "برای" تماشای یه بازی فوتبال
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the weather is very nice: هوا خیلی خوبه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we don't have to fight over religion: نباید سر ( اختلافات ) دین با هم بجن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is over there: اوناهاش اونجاست.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
environment over convenience: محیط زیست مقدم بر رفاه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it concernes me when you dont go to work: وقتی سرکار نمیری نگرانم میکنه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pace the distinguished senator that his conclusions are entirely in error: با نهایت احترام با سناتور برجسته مخ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at it this way: از این زاویه بهش نگاه کن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's on at the local cinema this week: این هفته در سینمای محلی ( چه فیلمی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pacing goal: پیشبرد اهداف
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're looking at different options for our vacation: ما داریم گزینه های مختلفی رو برای ت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you concern me more time: تو بیشتر وقتت دلواپس/نگران من هستی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the call: تماس گرفتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pace of development: روند پیشرفت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are looking at different options for our vacation: ما داریم گزینه های مختلفی رو برای ت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he would squeeze more money out of bill: او پول بیشتری خارج از صورتحساب به ز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
small business concern: بنگاه تجاری کوچک/ خُرد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at that beautiful sunset: به اون غروب آفتاب زیبا نگاه کن!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you need to pace that pills: لازمه که اون قرص ها رو با فاصله مصر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over the past few years: در طول چند سال گذشته
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
accumulation of targeted stocks by large concerns: انباشت سهام هدف توسط موسسات یا بنگا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she paced her work to avoid burnout: او سرعت کار خود را تنظیم کرد تا از ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do these pants look good on me: آیا این شلوار به من می آید؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the light bulb was invented over a hundred years ago: لامپ بیش از صد سال پیش اختراع شده ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he began to pace back and forth deep in thought: او شروع به قدم زدن به جلو و عقب کرد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm doing extremely well in her class: ما در کلاسش عملکرد بسیار خوبی دارم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the new coat looks too big on him: کت جدید روی تن او خیلی بزرگ به نظر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be disgrace to someone: مایه ننگ چیزی یا کسی بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quake affected: زلزله زده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she refuses to spend more than $30 on a pair of shoes: او نپذیرفت که بیشتر از 30 دلار برای ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're gonna look unforgettable: قیافه ای فراموش نشدنی پیدا خواهی کر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be disgrace to somebody: مایه ننگ چیزی یا کسی بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
covid affected: آسیب دیده از کووید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've wasted too much time on this already: من زمان زیادی را برای این ( کار ) ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come give me a closer look: بیا از نزدیک به من نگاه کن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a matter of utmost concern: مسئله ای با بالاترین حد/حد اعلای اه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
affected individuals: افراد مبتلا ( روان شناسی و روان پزش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i came on my bike: من با دوچرخه ام آمدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
somebody's concern: مسئولیت کسی، به عهده کسی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lack of sleep can affect your mood and productivity: کمبود خواب می تواند بر خلق و خوی و ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a closer look: از نزدیک به کسی نگاه کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone's concern: مسئولیت کسی، به عهده کسی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we went to france on the ferry: ما سوار بر کشتی به فرانسه رفتیم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i must say pace the distinguished senator that his conclusions are entirely in error: باید بگویم با نهایت احترام با سناتو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you look at my essay before i submit it: می تونی قبل از اینکه مقاله ام رو تح ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm going on a business trip: به سفری کاری خواهم رفت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i looked out of the window: من از پنجره به بیرون نگاه کردم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at that little boy trying to help bless: اون پسر کوچولو رو نگاه کنید داره سع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my birthday is on the 30th of may: تولد من ( در ) روز سی ام ماه می است ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't need that emotional junk in my life: به اون آشغال های احساسی تو زندگیم ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looks can be deceptive: ظواهر می توانند فریب دهنده باشند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
was she crying: داشت گریه میکرد؟ آه، خدایا
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is the party still on for tomorrow: هنوز آن مهمانی برای فردا برقرار است ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop eating so much junk food: این قدر غذای آشغال نخور. ( سلامتی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she said she wouldn't bless our marriage: اون گفت که به ازدواج ما رضایت نمیده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look tired: خسته به نظر میرسی.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the light has been on all day: چراغ تمام روز را روشن بوده است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that movie was pure junk: اون فیلم کاملاً مزخرف بود. junk ( ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do i look silly in this hat: آیا با این کلاه خنگ به نظر میرسم؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be disgrace to sth: مایه ننگ چیزی یا کسی بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has on a black coat: او پالتوی سیاهی به تن دارد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look just the same: تغییر نکرده ای. ( وقتی دو دوست قد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be disgrace to something: مایه ننگ چیزی یا کسی بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need to clean out all the junk in the garage: باید همه ی آت و آشغال های گاراژ رو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't you put your new dress on: چرا پیراهن جدیدت را نمی پوشی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look delicious: خوشمزه به نظر رسیدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from all possible choices: از بین تمام گزینه های ممکن ( امکان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sign outside the store said closed: نشانی بیرون فروشگاه می گفت "بسته اس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on that's not fair: ای بابا، این منصفانه نیست! بی خیال ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the candidate sat on the fence about the controversial issue: نامزد درباره ی موضوع بحث برانگیز مو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what are you doing on friday: ( در ) روز جمعه چه می کنی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that was a savage read on stage: روی صحنه یه طعنه بی رحمانه زد! read ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she spilled the beans she's getting a new phone: اون دختر اطلاعات مهم رو فاش کرد! او ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's possible that he will not come to the party at all: این امکان ( احتمال ) وجود داره که ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he always sits on the fence when things get tense: وقتی اوضاع جدی می شه همیشه وسط وایم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on try it: بیا، امتحانش کن!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what're you doing on friday: ( در ) روز جمعه چه می کنی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she spilled the beans: اون دختر اطلاعات مهم رو فاش کرد!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you think it is possible to go there: فکر می کنی رفتن به آنجا ممکن و شدنی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on let's go: زود باش، بریم!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an attic full of junk: یک اتاق زیرشیروانی پر از خرت و پرت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the little child spilled the tea on the table: کودک کوچک چای رو روی میز ریخت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at all this stuff on the floor: به این چیزها روی زمین نگاه کن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my birthday's on the 30th of may: تولد من ( در ) روز سی ام ماه می است ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consumption of junk foods: مصرف کردن غذاهایی با ارزش غذایی پای ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
either side of the street: هر دو طرف خیابان
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a radio signal was sent to the spacecraft: یک سیگنال رادیویی به فضاپیما فرستاد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on hit me: بیا، بزن منو! / بزن دیگه! ( در حال ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dropped my pen on the floor: من خودکارم را بر زمین انداختم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he poured a cup of tea for his guest: او یک فنجان چای برای مهمانش ریخت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a wide choice of possible biomaterials to use for any given biomedical application: انتخاب گسترده ای از مواد زیستی مجاز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am on the fence about what to do: دو دلم که چکار کنم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're reading 70 bogeys in your sector please verify: ما داریم ۷۰ هواپیمای ( ظاهرا ) متخا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they sent her flowers for her birthday: آنها برای تولد او گل فرستادند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on either side of you: در دو طرف تو
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the game is about to come on: بازی داره شروع میشه.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on the fence about what to do: دو دلم که چکار کنم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please verify: لطفا تایید کنید .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn right on broadway: در ( خیابان ) برادوی به راست بپیچید ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from all possible choices this is the most suitable one: از بین تمام گزینه های ممکن ( امکان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll send her a letter next week: من هفته آینده یک نامه برای او خواهم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she spill some coffee on her shirt: اون قهوه را بر روی لباسش ریخت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they're both reading history at cambridge: هردوی آنها در دانشگاه کیمبریج، ( رش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the story's narrator sits on the fence between loyalty and truth: راوی داستان بین وفاداری و حقیقت وسط ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on you're kidding me: واقعا؟ داری شوخی می کنی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
our house is the first on the left after the post office: خانه ی ما اولی در سمت چپ بعد از ادا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
things have gone from bad to worse: اوضاع از بد به خوب تغییر کرده است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
daniel craig played the role of james bond: دنیل کریگ نقش جیمز باند را بازی کرد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he needs an operation: او به یک عمل جراحی نیاز دارد. واژه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the heater should come on again: گرمایش ( بخاری ) باید دوباره شروع ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i pour the helpless balm of my poor eyes: از چشم مسکین خود مرهمی بر این زخم ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've read three books this month: من این ماه سه کتاب خوانده ام.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i could live off that necklace if i fence it for the rest of my life: اگه جور بشه و گردن بند دزدیُ بفروشم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neither john nor mary came to the party: نه جان و نه مری به مهمانی آمدند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we could hang this picture on the wall next to the door: ما می توانیم این عکس را روی دیوار ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's playing it low down: نهایت پستی و رذالت است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hundred meters from the scene of the accident: صد متر دور تر از صحنه تصادف
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i needed a fresh air: به هوای تازه نیاز داشتم فعل need به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on get off me: دست از سرم بردار
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll pour it for you: الان برات میریزم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some children can read by the age of four: بعضی از کودکان میتوانند در چهار سال ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he tends to sit on the fence at meetings: او میل داره خودداری کنه از درگیر شد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at all the books on your desk: نگاه کن به این همه کتاب روی میزت!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on tell me: بگو دیگه! ( در حالت اصرار )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't need your money: من محتاج ( گدا ) نیستم؛ پولت مال خو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
latest read: آخرین مطالب منتشر شده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i sit on the fence: من سکوت اختیار می کنم بی طرف ام ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please pour some water into this glass: لطفاً مقداری آب در این لیوان بریز.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just wish: ای کاش. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she let out a screech when she saw the spider: وقتی عنکبوت رو دید، یه جیغ بلند کشی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she had no more need of me: او دیگر به من نیازی نداشت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i believe that the world is nothing but a game: من معتقدم که این دنیا چیزی جز یک با ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is neither here nor there: به موضوع ارتباطی نداره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to put sth in the line of fire: چیزی را در معرض خطر قرار دادن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he hasn't been too well lately: او اخیرا خیلی سلامت نبوده.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as soon as that light comes on we must fasten our seat belts: به محض اینکه آن چراغ روشن شد باید ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wish you here: کاشکی پیشم بودی.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a discussion on the existence of cities: بحثی بر سر موجودیت شهرها
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is pouring milk from a jug into a bowl: او شیر را از پارچ به داخل کاسه می ر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the car came to a screeching halt: ماشین با صدای جیغ مانند ترمز ایستاد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we will serve neither coffee nor tea: ما نه قهوه و نه چای سرو خواهیم کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she needs to wash her hair: او باید موهایش را بشوید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you'll have to play inside today: امروز باید در داخل ( خانه ) بازی کن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the street lights have come on: چراغ های خیابان روشن شده بودند
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you get on my nerve: اگه رو اعصابم بری
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she felt sick from tiredness: او از خستگی احساس بیماری می کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will fire you from here: از اینجا اخراجت میکنم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you've got blood on your shirt: روی پیراهنت خون هست.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can neither read nor write: او نه می تواند بخواند و نه می تواند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the brakes screeched as the bus stopped suddenly: وقتی اتوبوس ناگهانی ایستاد، ترمزها ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we wish: آرزومونه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you want to go now it's cool with me: اگه الان میخوای بری، من مشکلی ندارم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
main wheel well: محفظه قرار گرفتن چرخهای هواپیما در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this conclusion is usually incorrect: این نتیجه گیری معمولاً نادرست است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
both restaurants are very good: هر دوتا رستوران ها خیلی خوب هستند
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to put somebody on the line of fire: کسی را در معرض خطر قرار دادن
١ هفته پیش