نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon compulsion: while under force
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upon my arrival: when i arrived
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mince matters: پرده پوشی کردن رودربایستی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mince no words: رک گفتن پرده پوشی نکردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincing machine: machine which chops into small piec ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincing walk: light easy walk
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincing gait: slow walk
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gaited: دارای طرز راه رفتن بخصوص
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gaitan: قیطان - نوار نازک - نخی که در رنگها ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kill somebody with kindness: با پنبه سر کسی را بریدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marry the gunner’s daughter: �به توپ بسته شدن و تازیانه خوردن ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make eyes on somebody: �برای کسی غمزه آمدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make mincemeat out of somebody: قیمه قیمه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life is dealing and willing: زندگی بده بستونه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life is not always a bed of roses: زندگی همیشه بر وفق مراد نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life is not always a bowl of cherries: زندگی همیشه بر وفق مراد نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i’m gonna believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i’m going to believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i am going to believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like i am gonna believe it: تو گفتی و منم باور کردم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look fondly at sb: با نظر خریداری به کسی نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look fondly at somebody: با نظر خریداری به کسی نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose one’s shirt: آس و پاس شدن دار و ندار خود را باخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a pig’s ear of sth: �محاوره : ( کار/طرح ) خراب کردن / ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a pig’s ear of something: �محاوره : ( کار/طرح ) خراب کردن / ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kiss the gunner’s daughter: به توپ بسته شدن و تازیانه خوردن ( ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit sb for six: کسی را بیچاره کردن کسی را از پا در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock sb for six: کسی را بیچاره کردن کسی را از پا در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock somebody for six: کسی را بیچاره کردن کسی را از پا د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit somebody for six: کسی را بیچاره کردن / کسی را از پا د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know better than to do sth: عاقل تر بودن / گول حرف کسی را نخورد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
land in and around ny has appreciated: �بهای زمین در نیویورک و اطراف آن با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
land in and around new york has appreciated: �بهای زمین در نیویورک و اطراف آن با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let him wait till the cows come home: �بگذار آنقدر بایستد تا زیر پایش علف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let her wait till the cows come home: �بگذار آنقدر بایستد تا زیر پایش علف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lets not bullshit each other: بیا شرو ور تحویل هم ندیم
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship fever: طوفان سخت در دریای چین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship lock: مسیر کشتی رو
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipboard: کنار کشتی، پهلوی کشتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipbreaker: one who buys old ships and dismantl ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shiplap: ( جور کردن یا وصل کردن تخته های بدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship of the desert: camel
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipfitter: نجار کشتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship of state: national affairs
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship money: مالیات بندر ( برای تامین بودجه ی نی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship of the line: کشتی جنگی بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipping tycoon: wealthy business man that made much ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipway: ریل کشتی ( که کشتی هنگام ساخته شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship rigged: کشتی بادبان دار بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipped bill of lading: بارنامه صادره بعد از بارگیری محموله ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship's papers: جواز و اسناد و مدارک کشتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipping clerk: متصدی ثبت و ارسال کالا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship s inertial navigation system: سیستم ناوبری لخت سیستم ناوبری بر ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipful: amount of material that fills a shi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship canal: آبراه بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipworm: کرم کشتی ( انواع نرم تنان دو کفه ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship's corporal: دژبان دریایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipping room: اتاق یا اداره ی ارسال محمولات و فرآ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship over: در نیروی دریایی نام نویسی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipmaster: ناخدا، رئیس کشتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
would you do that for me: ایا این کار را برای من خواهید کرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
didn't succeed: didn't work
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
let's make love: let's sleep together
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
let's hear some lingo: let's start talking
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut bank: کرانه ی تند شیب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut bread into slices: cut bread into thin pieces
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut branch: بریدگی شاخه ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut back bitumen: قیر پس برگشته، قیر مایع، قیر رقیق ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cutback asphalt: قیر پس برگشته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lungfish: ماهی شش دار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lungwort: سفید دارو، شش گیاه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lunger: ضربت زننده، جهش کننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lung power: رسایی صدا، قدرت آواز خواندن یا داد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
challenge accepted: چالشت رو می پذیرم. وقتی استفاده می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am curious: کنجکاوم
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be well in with: خوب بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be well connected: have influential acquaintances
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be well informed: have broad and extensive knowledge ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aim justifies the means: for accomplishing a task all is per ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aimee: female first name ( form of amy )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aiming line: خط نشانه روی - خط هدف
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep me out of this: منو قاطی این ماجرا نکن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep one’s fingers crossed: برای کسی آرزوی موفقیت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something under one’s hat: تو دل خود نگه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep sth under one’s hat: تو دل خود نگه داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keeping up with the jones: با آخرین مد گشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep me laughing on a boat: ما رو کشت از خنده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all up with her: آب از سرش گذشته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s along story: این قصه سر دراز داره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is along story: این قصه سر دراز داره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s apples and oranges: هر کسی بجای خودش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is apples and oranges: هر کسی بجای خودش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it will be a feather in your cap: هر گلی زدی به سره خودت زدی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m telling this for your own good: به نفع… خودت بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it would be wise of you to do sth: به نفع شماست که
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not my taste: باب میلم نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m telling this for your own safety: به نفع… خودت بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is not my taste: باب میلم نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a matter of sink or swim: مسئله ی مرگ و زندگی است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not rocket science: مگه میخوایم موشک هوا کنیم! ( کار شا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a matter of sink or swim: مسئله ی مرگ و زندگی است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m up to here with you: �به اینجام رسوندی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is not rocket science: مگه میخوایم موشک هوا کنیم! ( کار شا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a real turn up for the book: �این رو باید تو تاریخ ها نوشت / عجب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s your concern: مشکل خودته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m your man: میتونی رو من حساب کنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a real turn up for the book: این رو باید تو تاریخ ها نوشت / عجب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve had enough of your nonsense: �باندازه ی کافی از دستت کشیدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is your concern: مشکل خودته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all a fiddle: همه اش کلک است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jog sb’s memory: چیزی را یاد کسی آوردن / خاطره ای را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all a fiddle: همه اش کلک است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve had your coat cleaned: نوی نو شدن / مثل روز اول شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jump with sb’s humor: با خلق و خوی کسی کنار نیامدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all laid on: همه چیز آمادست روبه راهه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is as good as new now: نوی نو شدن / مثل روز اول شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all laid on: همه چیز آمادست روبه راهه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all over and done: کار تمام است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all over and done: کار تمام است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve washed my hands of you: �ازت دست شستم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all up with him: آب از سرش گذشته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i get my hands on him: اگه دستم بهش برسه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll figure it out: پیداش میکنم بالاخره میفهممش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is uppermost in my mind: مد نظرم است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is impressive: قابل تحسینه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am gonna level with you: می خوام باهاتون روراست باشم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it matters little: چندان اهمیتی ندارد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll go and eat dog food: حاضرم به هر ذلتی تن در بدهم ولی این ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s just over my head: چیزی به عقلم نمیرسه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m in a good shape: در شرایط خوبی هستم ( اقتصادی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a relief: �دلم خنک شد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is just over my head: چیزی به عقلم نمیرسه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll show you: نشونت میدم ثابت میکنم که
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m in tip top shape today: من امروز توپ توپم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was double dutch to me: �کاملا برایم غیر قابل فهم بود اصلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not a mind reader: علم غیب که ندارم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll teach you: حالا بهت نشون میدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is no skin off my nose: به من چه! به هیج کجای من بر نمیخورد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not your beck and call: من غلام حلقه به گوشت نیستم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was so gross: خیلی خفن بود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll warrant you: اطمینان می دهم شک ندارم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s no use crying over spilled milk: آب رفته به جوی باز نمی گرده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m as busy as a bee: خیلی سرم شلوغه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is no use crying over spilled milk: آب رفته به جوی باز نمی گرده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m on cloud nine these days: من این روزها سر حالم خوشحالم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was stifling in there: اونجا خیلی خفه بود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m a hard liner: تندرو ( از نظر سیاسی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s no use crying over spilt milk: پشیمانی سودی نداره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m starving: بدجوری گشنمه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was glad to get out: خوشحال شدم که بیرون آمدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is no use crying over spilt milk: پشیمانی سودی نداره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it wasn’t so bad as last time: به بدی دفعه پیش نبود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m still finding my feet: تازه دارم به ان عادت میکنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s none of your business: اصلا به توربطی نداره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s chickenfeed: �پول ناقابلی است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn’t add up: �داستان و … : جور درنیامدن / معنی ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m fit to drop: دارم از حال میرم از خستگی نا ندارم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d like to stand up for what i believe: دوست دارم سر حرفم بایستم و ار اعتقا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rear ender: تصادف ماشین :از پشت به ماشین دیگه ز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is chickenfeed: �پول ناقابلی است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i must put my thinking cap on it: باید در موردش فکر کنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn’t matter when you go: هر وقت بروید رفته اید / مهم نیست کی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m ready to drop: دارم از حال میرم از خستگی نا ندارم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s difficult to digest: درکش خیلی سخته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had a wonderful opportunity but i muffed it: فرصت بسیار خوبى داشتم ولى خیطى بالا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need sth like a hole in the head: هیچ نیازی به چیزی نداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll beat myself up about it 4ever: تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m full of beans for today: �امروز پر انرژی و سرحالم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is better to light a candle than to curse the darkness: بهتر است که یک شمع روشن کنی بجای ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is difficult to digest: درکش خیلی سخته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need sb like a hole in the head: هیچ نیازی به کسی نداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am full of beans for today: �امروز پر انرژی و سرحالم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll beat myself up about it for ever: تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت
٤ ماه پیش