پیشنهاد‌های رضا گلین شریف دینی (٤١٩)

بازدید
١٤٨
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بُن و پُشت:یعنی زیر و رو یا بالا و پایین هر چیز جاندار و بی جان. در زندگی روزمره انسان ها بن و پشت کردن پیوسته انجام می شود که گاهی اوقات معنی وارونگ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در واقع یک نوع ستایش و تمجید از طرف مقابل است و همچنین آرزوی تندرستی و موفقیت برای یک شخص. به این معنی که یک نفر آن قدر برای ما عزیز و دوست داشتنی اس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حادثه تلخ بسیار بزرگ و غم انگیز که ابعاد وسیعی داشته باشد، جماعت بزرگی را تحت تاثیر قرار دهد، خانواده های بسیاری را داغدار کند، اقتصاد و سلامتی مردم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای هراسان ونالان است. وقتی کسی یا خانواده ای با مصیبت یا حادثه ناگوار مواجه می شود با ضربه زدن به سر و صورت خود شیون و زاری می کنند و به سمت مح ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی که دچار نفخ معده بوده و پیوسته باد زیاد و صدا دار از روده اش دفع می شود در اصطلاح عامیانه �گوز غلتان� می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کی اَک و کی اَک: یک اصطلاح عامیانه است که اشاره به افراد مجهول و غایب دارد که خواسته یا ناخواسته کاری را انجام دادند، صحبتی کردند، در مراسمی حاضر بود ...

پیشنهاد
٠

این جمله انگیزشی برای توصیه به کسانی گفته می شود که در انتخاب محل زندگی خود تردید دارند. منظور این است که ملاک انتخاب محل سکونت باید بر اساس آرامش رو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنی مرادنگی و لوطی گری همراه با مرام، معرفت و بخشش است. مشتی اصطلاح عامیانه و برگرفته از کلمه مشهدی است. در گذشته کسی که برای زیارت ام ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی درود فرستادن و آرزوی سلامتی فراوان برای طرف مقابل است. این اصطلاح در واقع یک نوع اظهار ارادت خالصانه برای مقام بالاتر است. تحیات وافره بیشتر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این جمله در مقام تحسین و تمجید به خاطر انجام کار ارزشمند و ماندگار به طرف مقابل گفته می شود. معمولاً وجدان در اینجا ملاک قرار می گیرد؛ کسی که در سخت ...

پیشنهاد
٠

این جمله هنگام توصیف ویژگی های ظاهری و باطنی دوست یا طرف مقابل گفته می شود. معمولاً کسی که کار نیک و یا کمک بدون منت را انجام می دهد از باب تشکر به ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این جمله کنایه ای است از زندگی کوتاه انسان و حسرتی که بر دل می ماند. به این معنی که اگر هر چه در این دنیا قوی و ثروتمند باشی باز هم مرگ به سراغت می آ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَرکِ زِ مید :به معنی ناامیدی مطلق است. به عبارت دیگر کسی که پس از جستجو و انتظار زیاد برای یافتن کسی، چیزی یا کاری به مرحله تسلیم و تقدیر رسیده باشد.

پیشنهاد
٠

این جمله یک نوع فحش یا ناسزا محسوب می شود که در مواقع عصبانیت به کار می رود. یعنی بمیری و مرده شور بیاید تو را ببرد و بشوید. البته بسیاری از مواقع ای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به افرادی که رنگ موهای سر آنها زرد و طلایی رنگ است در اصطلاح عامیانه �بورِ کله� می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شامل یک دست جگر حیوانات حلال گوشت به همراه متعلقات آن شامل؛ جگر سفید و دل و قلوه می باشد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَله دُووجه ( taleh doojeh ) : به مکان های صخره ای و صعب العبور کوهستانی در اصطلاح �تله دووجه� می گویند. رفت و آمد در این مکان ها به سختی صورت می گیر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این جمله در مواقع بی اطلاعی از محتوای پاکت، جعبه یا وسیله ای به کار می رود که از محتویات داخل و یا کیفیت محصول اطلاعی موجود نیست. البته در مورد بعضی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به غذای ارزان قیمت ولی مقوی و پرخاصیت در اصطلاح �یتیم سیر کن� می گویند. کنایه ای است در خصوص یکی از شیوه های تغذیه خانواده های پرجمعیت و دارای فرزندا ...

پیشنهاد
٠

این جمله در پاسخ به کسانی گفته می شود که تجربه و تخصص یک نفر را زیر سوال می برند. در واقع یک نوع اعلام آمادگی صریح و مطمئن برای انجام هر کاری است. در ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کش تفنگ : به معنای تفنگ کشی است و برای پرتاب سنگ، شکار پرندگان و یا بازی کودکان مورد استفاده قرار می گیرد که معمولاً با چوب و تکه های کش لاستیک یا تی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی گَلِف: به معنای ناقص بودن، نادر بودن و همچنین جدا بودن چیزی یا کاری است. این اصطلاح در برخی از نواحی مازندران استفاده می شود. مثال؛ گاهی گَلِف ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تُک به چو: به معنی سر به سر و بسیار نزدیک است. وقتی یک کاری دقیقه نود انجام می شود یا محصولی با حجم مشخص به سختی بین همه توزیع می شود و همه افراد حاض ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه کتی: یک اصطلاح در مورد راه رفتن نامتعارف است و در مورد کسی گفته می شود که هنگام راه رفتن گردن و شانه را یک طرف کج می کند و راه می رود. این کار ممک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ گُرجه : به سنگ ها بسیار ریز داخل مواد غذایی و محصولات کشاورزی در اصطلاح �سنگ گرجه� می گویند. سنگ گرجه ها معمولاً به وسیله الک یا صافی پاکسازی می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناز بِداشت: این اصطلاح توصیف یک شیوه تربیتی غلط است و در مورد کودکانی و نوجوانانی به کار می رود که در رفاه و آسایش بزرگ شده و به علت فراهم بودن همه گ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

َچَنگال: به ناخن های دست یا پای موجودات زنده اطلاق می شود و کار برد آن چنگ زدن و خراشیدن است، نتیجه آن می تواند مهار یا گرفتن چیزی باشد. حیوانات و پر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح معمولاً در پاسخ به سوال طرف مقابل بیان می شود. وقتی کسی در مواجهه با یک موضوع چیزی به ذهنش نمی رسد یا این که شک و تردید دارد از اصطلاح �چه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به محل تجمع آب در گودال های کوچک و طبیعی در اصطلاح � آب چاله� می گویند. آب چاله ها ممکن است فصلی یا دائمی باشند، در هر صورت مکان مناسبی برای ذخیره سا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که از روی عمد یا شوخی حرف یا موضوعی را با توجه به موقعیت زمانی یا مکانی مطرح می کند. گاهی اوقات این کار به دروغ مصلحتی هم تعبیر می شود.

پیشنهاد
٠

یک اصطلاح در گویش مازندرانی است که در حالت کنایه به افراد بلند قامت و سیگاری می گویند. دارغاز: نوعی پرنده مهاجر و آبزی با گردن بلند سیگار کَشِنِه: س ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شال دُم واش : اسم نوعی گیاه یا علف هرز در گویش مازندرانی است که در باغ ها و مزارع شمال کشور رشد می کند و دارای گلدانه و سنبله هایی به شکل دم شغال است ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مِن مِچِک ( men mechek ) : در گویش مازندرانی به انگشت میانی یا وسطی دست گفته می شود. مِن: وسط مِچِک: انگشت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح در کشاورزی و صیفی کاری است. در مناطق شمالی ایران به دانه های نارس لوبیا که به همراه پوست از بوته آویزان است در اصطلاح �تَر پیله� می گویند ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی توانمندی و قابلیت انجام کار است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کپسول یا محل ذخیره سازی و نگهداری گاز مایع و جامد برای مصارف خانگی و صنعتی.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُدره بازی؛ نوعی بازی سنتی در مازندران است که در گذشته در مراسم های جشن برگزار می شد. شیوه بازی به این صورت است که ابتدا تکه ای پارچه ( شال یا روسری ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به قسمت دسته و برجستگی انتهای جارو در گویش مازندرانی �ساجِه کول� می گویند. معمولاً از این قسمت جارو به منظور تهدید و دور کردن حیوانات خانگی استفاده م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش مازندرانی به پوست درخت�دارشَط� یا �دارپوس�می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش مازندرانی به تکه ای از پارچه گفته می شود که به منظور محافظت از دست هنگام جابجایی ظروف در هنگام پختن غذا استفاده می شود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دیگر سنجاقک است در رنگ ها و اندازه های مختلف است که معمولاً در حاشیه رودخانه ها، جویبارها و آبگیرهای کوچک زندگی می کنند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زمین های شیب دار و با ارتفاع زیاد و عموماً غیر قابل صعود و صعب العبور در گویش مازندرانی �پرتاس� گفته می شود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلبل در اصل نوعی پرنده قهوهای رنگ و خوش آواز است که جثه اش اندازه گنجشک است و معمولاً در ارتفاع کم و حداکثر 2 متری لانه می سازد. البته در مناطق شمالی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام شهری در استان مازندران که به پایتخت کشتی ایران معروف است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاراندن: به معنی چنگ زدن بدن انسان و حیوان است که در اثر حساسیت پوستی ایجاد می شود. البته گاهی اوقات هم جنبه علاقه و عاطفی پیدا می کند بخصوص اگر از ج ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکدانه: یعنی منحصر به فرد و تنها. این اصطلاح مختص افراد ممتاز و یگانه در زمینه های مختلف است. البته در بعضی خانواده های تک فرزند که فرزند آنها در کود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَکدانه: یک اصطلاح در کشاورزی و باغداری است. بعضی میوه ها که دارای یک هسته هستند و معمولاً در خانواده هلو ها قرار می گیرند اصطلاحاً به تکدانه معروف ه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کَکَل ( kakal ) :به معنی سرمست و مغرور است. این اصطلاح در برخی از نقاط مازندران برای توصیف و یا تمجید پسران نوجوان و در سن بلوغ به کار می رود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُناسه ( konaseh ) :در گویش مازندرانی به معنای چرت زدن است؛ حالتی بین خواب و بیداری.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دَسَّک: به معنای دست افزار و هر چیز دم دستی است. به مجموعه ای از ابزارهای انجام یک کار در اصطلاح �دم و دَسَّک� می گویند.