نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
rendering: نماپردازی مجسم سازی پردازش نمایان س ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull something out of someone: از زیر زبون کسی حرف کشیدن به زور اط ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get somebody out of trouble: کسی را از دردسر نجات دادن کسی را ا ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a taste of something: مزه چیزی را چشیدن چیزی را مزه کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dislike: از . . . بدم میاد از . . . خوشم نمی ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my brain isn't braining: مغزم مثل مغز آدم کار نمیکنه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spend the night: شب را جایی ماندن شب را جایی سپری کر ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a bit off today: امروز حالم یجوریه امروز سر حال نیست ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
food isn't fooding: غذا اونجوری که باید خوشمزه یا رضایت ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work isn't working: کارم طبق روال پیش نمیره
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coffee isn't coffeing: قهوه مثل همیشه منو سرحال نمیکنه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make somebody a plate: برای کسی غذا کشیدن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spendthriftiness: ولخرجی اسراف کاری
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just for now: رابطه موقت
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm starting to get worried: دارم کم کم نگران می شم
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in pink: چهار ستون بدنم سالمه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the night: در طول شب وسط شب
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clothing customs: رسم لباس پوشیدن آداب و رسوم لباس پو ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm convinced that: مطمئنم /باور دارم که. . .
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're just in time: درست به موقع رسیدی سر وقت اومدی
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ١٥ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
settle a grudge: حل و فصل کردن کینه فرونشاندن کینه
جدید ١٨ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look happy: از ظاهرت معلومه خوشحالی
جدید ١٨ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let go of a grudge: بخشیدن کینه کنار گذاشتن کینه
جدید ١٨ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you sound upset: از صدات معلومه ناراحتی
جدید ١٩ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
suited to: متناسب با
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mid thirties: اواسط سی سالگی
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm one's birthday suit: لخت مادرزاد
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late thirties: اواخر سی سالگی
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
early thirties: اوایل سی سالگی
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glad to have you here: خوشحالم که اینجایی
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw back the curtains: پرده ها را کنار بزن پرده ها را باز ...
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if it's free it's for me: مفت باشه کوفت باشه
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do a handstand: بالانس زدن روی دست ایستادن
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call the elevator: دکمه آسانسور را زدن
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not for drama: من اهل حاشیه و دردسر نیستم
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ground somebody: کسی را تنبیه یا جریمه کردن
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trip over some words: تپق زدن
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel overwhelmed: غرق شدن در احساس تخت تاثیر شدید قرا ...
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to the extra mile: فراتر از انتظار عمل کردن فراتر از ا ...
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plastic surgery addict: معتاد به جراحی پلاستیک معتاد به انج ...
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm hanging by a thread: زندگیم به تار مویی بنده
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your bearings: شرایط رو بسنج سعی کن دستت بیاد چی ب ...
جدید ٢٠ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pinky dinky: کوچولو موچولو
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on a mission: در حال انجام ماموریت بودن ماموریت د ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i really go in for: واقعا . . . دوست دارم
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
street peddler: دستفروش خیابانی Street vendor
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whose fault was it: تقصیر کی بود؟
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rushing things: عجله کاری
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have snow on the roof: سفید شدن مو
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sort of giant: یه جورایی خیلی بزرگ
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're acting weird: رفتارت عجیبه داری عجیب رفتار می کنی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bungalows: کلبه چوبی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got you by the short hairs: تحت کنترل منی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get someone by the short hairs: کسی را تحت کنترل درآوردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overlook the sea: مشرف به دریا بودن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see someone on a bad light: به دید منفی به کسی نگاه کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see someone in a good light: به دید مثبت به کسی نگاه کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep somebody at bay: دور نگه داشتن کسی از خود کسی را در ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm gonna make you: یه کاری میکنم . . . I'll make you
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've got everything covered: حواسم به همه چی هست
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
either way is ok: هر جوری
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pine for somebody: به شدت دلتنگ کسی شدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll make you: یه کاری میکنم . . . I'll make you ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a cold shoulder: تحویل نگرفتن بی اعتنایی کردن بی محل ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be full of yourself: انقدر رو خودت حساب نکن!
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old school parenting: شیوه سنتی والدگری فرزندپروری به سبک ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm trying to give you a heads up: دارم بهت هشدار ( خبر ) میدم دارم از ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
stimulate: رونق بخشیدن بهبود بخشیدن تقویت کردن ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
sneak peek: پیش نمایش نگاه دزدکی نگاه قایمکی نی ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
military base: پایگاه نظامی
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a put off: ناامید کننده بود It was disappointi ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was put off: ناامید شدم I was disappointed
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it really hit the spot: حسابی چسبید
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wish you were there: جای شما خالی جات خالی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get loosen: گشاد کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bird flu strain: سویه آنفولانزای پرندگان نوعی ویروس ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blend on: جذب شدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for someone's age: با توجه به سنش نسبت به سنش She spea ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you forced my hand: مجبورم کردی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clump on: گلوله گلوله شدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the phone call was cut off: تماس قطع شد
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had a shot of coffee: یه شات قهوه خوردم یه شات قهوه زدم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a vow: نذر کردن عهد بستن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
first outbreak of: اولین شیوع . . نخستین شیوع . .
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody chills: تن کسی مورمور کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cake on: ماسیدن کرم ماسیدن کرم پودر
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait what: میشه دوباره بگی؟ چی گفتی ؟
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
morally reprehensible: داری اخلاق گند و افتضاح
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lock is jammed: قفل گیر کرده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
physically repulsive: زشت و بیریخت
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put someone through to somebody: تماس تلفنی کسی را به کسی وصل کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lock is stuck: قفل در گیر کرده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in a bind: تو دردسر افتادم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your voice is breaking up: صداتو بد دارم صدات قطع و وصل میشه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait a tick: یه لحظه صبر کن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my ring is stuck on my finger: حلقه ام توی انگشتم گیر کرده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay somebody a compliment on: از کسی راجع به چیزی تعریف و تمجید ک ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't meant to eavesdrop: قصد فالگوشی نداشتم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't trust her an inch: اصلا بهش اعتماد نکن یه ذره هم بهش ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold the baby in arms: بغل کردن بچه بغل گرفتن بچه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i almost choked: داشتم خفه میشدم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's blowing my mind: دارم شاخ در میارم مغزم سوت کشید باو ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not feeling it: حسش نیست
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
approach a problem: حل مسئله مواجهه با مشکل
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow out the candles: شمع ها را فوت کن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are w: خیلی کارت درسته
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solid routine: برنامه منظم و ثابت روال محکم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't blow your chance: لگد به بختت نزن شانست از دست نده شا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep calling somebody: مدام اسم کسی را صدا زدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you haven't heard the last of me: حالا حالاها باهات کار دارم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall grace: از چشم کسی افتادن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who on the earth: کی آخه . . . . ؟ اصلا کی . . . . ؟
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
declare a ceasefire: اعلام آتش بس
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looks great: ظاهرش عالیه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're my soul mate: تو لنگه ی گمشده منی تو نیمه گمشده م ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold a grudge against somebody: از کسی کینه به دل گرفتن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ah that's more like it: حالا شد یه چیزی، این بهتره
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
data plans: بسته های اینترنتی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy easy cool down: آروم باش
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prepaid sim card: سیم کارت اعتباری
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's so unfair: خیلی نامردیه خیلی ناعادلانه ست
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't give it a shit: اهمیتی نمیدم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat less live more: کمتر بخور، بیشتر عمر کن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thinking is difficult that's why most people judge: فکر کردن سخته، به همین دلیله که بیش ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
squint one's eyes: چشمها را تنگ کردن چشمها را جمع کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear with me please: لطفا با من صبوری کنید لطفا با من مد ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn't wish something on anyone: چیزی را برای کسی آرزو نمیکنم آن چیز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your luck has rubbed off on me: شانس تو به منم سرایت کرده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would be offended: بهم بر میخوره
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn't wish on my worst enemy: آنقدر بده که برای بدترین دشمنم هم ن ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll take it personally: به خودم میگیرم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be attended to: به کاری رسیدگی کردن خدمت کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now's not a good time for me: الان حال و حوصله ندارم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you been attended to: آیا به کار شما رسیدگی شده است؟ آیا ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't do a jimmy jump: یه دفعه نپر وسط مزاحم نشو خودتو نند ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have bad reception: خط نمیده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in work: شاغل بودن در حال انجام کار یا فعالی ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at work: سر کار حضور داشتن هم اکنون سرکار بو ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you have good steering skills: دست فرمونت خوبه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be worthy of: لیاقت داشتن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dodge the question: از سوال طفره رفتن از پاسخ دادن طفره ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop breaking my balls: بس کن اذیتم نکن رو اعصابم نر گیر ند ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't bite the hand that feeds one: نمک نشناس نباش
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not in the right headspace: از نظر ذهنی تو حال خوبی نیستم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was babbling: داشتم چرت و پرت میگفتم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evade answering: از پاسخ دادن طفره رفتن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't have a guilty conscience: عذاب وجدان ندارم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm loving this: دارم لذت میبرم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
expose somebody: کسی را رسوا کردن درمورد کسی افشاگری ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this feels right: این انگار درسته
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cram for an exam: شب امتحانی درس خواندن لحظه آخر دست ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in between realm: قلمرو بین دو دنیا
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold the topping: هیچی رو غذام نریز هیچ مخلفاتی همراه ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't want to hurt your feelings: نمی خواستم احساساتت را جریحه دار کن ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
triggered response: واکنش محرکی شرطی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i vibe with it: باهاش حال میکنم ازش خوشم میاد حس خ ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's get one thing straight: بیا یه چیزی رو روشن کنیم بیا روراست ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sooner than you think: زودتر از آنچه فکر می کنی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vacation rental: خانه اجاره ای برای تعطیلات
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's cold as fuck: هوا خیلی سرده
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i keep my head down: سرم توی کار خودمه از دردسر دوری میک ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hostile work environment: محیط کار ناسالم محیط کار خصمانه محی ...
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
vigilance: هوشیاری مراقبت بیداری گوش به زنگی ت ...
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bi objective: دو هدفه
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how come you're late: چرا دیر کردی؟
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wanna have a bite: یه لقمه میخوری؟ یه گاز میزنی ؟
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be blunt: رک و بی پرده بودن
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry it was a butt dial: ببخشید دستم خورد ببخشید اشتباه گرفت ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's no harm in asking for help: کمک خواستن ضرری نداره
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did i hit a nerve: به نقطه حساست زدم؟
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call me anytime: هر وقت خواستی بهم زنگ بزن
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i took it out on you: عصبانیتم سر تو خالی کردم
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll fixed it on my own: خودم درستش می کنم
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't take criticism: ظرفیت انتقاد نداری جنبه انتقاد ندار ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
song lyrics: متن آهنگ متن شعر
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm caught up: سرم شلوغه گرفتارم
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in pieces: از هم پاشیدن
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody a song and dance: صغری و کبری چیدن
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the faculty of making friends: استعداد دوست یابی
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the faculty to do something: اختیار انجام کاری را داشتن توانایی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take something to the masses: دردسترس عموم قرار دادن عمومی کردن ب ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break my back: جون کندم جونم در اومد کمرم شکست
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sissy pants: بچه ننه
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have the faculty of: اختیار داشتن
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch somebody in the act: کسی را در حین ارتکاب جرم دستگیر کرد ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you wearing perfume: عطر زدی؟
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sleep funny: بد خوابیدن
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the faculty of law: دانشکده حقوق گروه آموزشی حقوق
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sissy face: بچه ننه
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't afford it right now: فعلا توان پرداخت مالیش رو ندارم
٣ روز پیش