رهگذر - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pride yourself on doing something: خود را مفتخر به انجام کاری دانستن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be a backseat driver: هی دخالت نکن! نخود هر آش نباش

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what if it's true: اگر درست باشه چی؟

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be no great shakes: آنچنان تعریفی نبودن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'd like to pick your brain: میخوام نظرت بدونم

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idea in brief: طرح کلی ایده بیان کلی ایده بیان اید ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incremental revenue: درآمد نهایی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advertising pitch: مناقصه تبلیغاتی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early mover: پیشگام تازه وارد

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loan loss reserve to gross loans: نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loan loss provisions: ذخایر مطالبات مشکوک الوصول

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chief technology officer: مدیر ارشد فناوری

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meta study: فرامطالعه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performance expectancy: انتظار عملکرد

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ball games: بازی های توپی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pass verdict: رای صادر کردن حکم صادر کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go on a getaway: یک سفر کوتاه برای فرار از روزمرگی ر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what fraction: چه نسبتی. . . ؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lavish lifestyle: سبک زندگی پرخرج و تجملی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've fallen for you: عاشقت شدم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

every third day: دو روز در میان

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the soul of discretion: خیلی راز نگه دار بودن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll send your regards: بزرگیتون می رسونم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

where have you been: تا الان کجا بودی ؟!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll give him your shut out: بزرگیتون می رسونم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk somebody's legs off: آنقدر کسی راه ببری که از پا بیفتد ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll stop by tomorrow: فردا یه سری می زنم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drive under the influence of alcohol: رانندگی در حالت مستی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk out on something: شانه خالی کردن از چیزی/کاری

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm heading out: دارم میرم بیرون

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be all in a day's work: جزیی از کارهای روزمره و معمولی بودن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be likely to: احتمال دارد که انتظار می رود که محت ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somebody's patience is wearing thin: صبر کسی در حال لبریز شدن است

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's jammed: راهبندون شده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is a traffic jam: راه بندون شده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm torn between: موندم که. . .

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parking lock: قفل پارکینگ

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's kick things off: شروع کنیم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're pushing it: دیگه شورشو درآوردی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

total mess: افتضاح محض

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the truth always comes out in the end: ماه هیچوقت پشت ابر نمی مونه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you can't hide the truth forever: ماه هیچوقت پشت ابر نمی مونه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing beats: هیچ چیز جایِ . . . رو نمیگیره هیچ چ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's done in the dark will com to light: ماه هیچوقت پشت ابر نمی مونه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be mean: بدجنس نباش

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the truth will surface: ماه هیچوقت پشت ابر نمی مونه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't bounce your leg: پاتو تکون نده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's going on me: کم کم داره ازش خوشم میاد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i find it hard: برام سخته. .

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a flex: داری پز میدی!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guns blazing: کاری را با شور و حرارت شروع کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i mad about you: دیوونتم عاشقتم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be cool with something: با چیزی راحت بودن با چیزی مشکل نداش ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we got off on the wrong foot: شروع بدی داشتیم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheers to us: سلامتی همه جمع

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dig you: ازت خوشم میاد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i really respect you: بزرگیت رو می رسونم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're not on the same page: با هم هم نظر نیستیم با هم هماهنگ نی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money crazed: عاشق پول پول پرست دیوانه پول

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not even in your dreams: حتی تو خوابم نمیتونی ببینی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop bossing me around: واسه من رییس بازی در نیار

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outpass: اجازه نامه خروج مجوز خروج

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go on a gateway: یک سفر کوتاه برای فرار از روزمرگی ر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm cracking up: دارم از شدت خنده روده بر میشم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come on let's bounce: زود باشین، پاشین بریم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't razz me: منو دست ننداز

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i mad at you: از دستت خیلی عصبانیم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a much needed break: یک استراحت بسیار ضروری داشتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't keep a straight face: نمیتونم جلو خندم بگیرم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i gotta take off: باید برم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look catty: کینه ای

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

it rings a bell to me: به نظرم آشنا میاد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look picky: مشکل پسند !

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just a hunch: فقط یک حدسه به دلم افتاده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you need to pay your dues: تعهدات و وظایف خودت رو عملی کنی قبل ...

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bom: Bill Of Material درختواره ( فهرست ) ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

video material: محتوای ویدیویی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first party: داده های شخص اول داده های دست اول

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

challenger brand: برند رقیب برند چالشگر

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competitive moat: مزیت رقابتی کلیدی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end to end customer experience: تجربه جامع مشتری

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field rep: نماینده در محل

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرکز درمانی: health center

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ad hoc actions: اقدامات مقتضی

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be in the doldrums: در رکود به سر بردن در رکود و کسادی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

germane to: مرتبط با مربوط به

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be tasked with: مسئول انجام کاری شدن موظف به انجام ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you don't have it in you: تو مال این حرفا نیستی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all hope is gone: دیگه هیچ امیدی نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a diverse array of: طیف گوناگونی از مجموعه متنوعی از

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all hope is lost: دیگه هیچ امیدی نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm better off alone: تنها باشم برام بهتره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's what you took from that: کل برداشتت همین بود؟!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tantamount to: برابر با معادل با در حکم چیزی بودن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how the mighty has fallen: از عرش به فرش رسیدی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more than willing: از خداش هم بود

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the winds of change: تغییرات بزرگی در راهه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to pull up a few strings: پارتی بازی کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i volunteer as tribute: من بجای بقیه داوطلب میشم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the system is rigged: سیستم کلا مهندسی شده سیستم فاسده سی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can i get that to go: میشه پک کنید ببرم؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your feelings are valid: احساسات تو کاملا بجاست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it really suits you: خیلی بهت میاد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have bad eyes: چشمام ضعیفه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're running in place: داریم درجا می زنیم !

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's airtight: مو لای درزش نمیره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you wear contacts: لنز می ذاری ؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not gonna lie: راستشو بخوای

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chivalry is not dead: فردین ( جوانمردی ) هنوز نمرده!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something along the lines: یه چیزی تو همین مایه ها

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

having a sweet tooth: علاقه داشتن به شیرینی جات

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll get my ducks in a row: کارهام رو ردیف کنم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is this a bad time: بدموقع مزاحم شدم؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth to earth ashes to ashes dust to dust: انا لله و انا الیه راجعون از خاک آم ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the butt of a joke: سوژه شوخی و خنده شدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the issue of whether: اینکه آیا. .

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stir it: همش بزن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i beat you to it: من زودتر از تو جنبیدم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be akin to: مرتبط بودن با

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be in the throes of: درگیر چیزی بودن در کش و قوس چیزی ب ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's be real here: بریم سر اصل مطلب

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

objection is overruled: اعتراض وارد نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the resemblance is uncanny: عجب شباهتی ! باهم مو نمی زنید!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shook on something: سر چیزی توافق کردن درمورد چیزی به ت ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be no use: فایده نداشتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talking to you is pointless: حرف زدن با تو بی فایده ست حرف زدن ب ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

came to see you off: اومدم بدرقه ات کنم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we shook on it: سرش توافق کردیم دست دادیم و توافق ک ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if nothing has happened: انگار نه انگار اتفاقی افتاده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to rest assured: کاملا مطمئن بودن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm an old school guy: پایبند به اصول قدیمی هستم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have passed the point of no return: آب از سر من گذشته

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

button your shirt: دکمه پیراهنت ببند

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

side part: فرق کنار

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by miles: به مراتب By far

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look pensive: در فکر فرو رفتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the extent possible: تا جاییکه مقدوره تا حد امکان تا جای ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slip end: موخوره

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

middle part: فرق وسط سر

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're driving me nuts: داری دیوونم می کنی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bluenose: آدم سختگیر آدم متعصب

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggregated analysis: تحلیل تجمیعی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be short of breath: تنگی نفس داشتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk like a book: لفظ قلم حرف زدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biting my tongue: دارم جلوی خودم میگیرم که چیزی نگم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look at someone funny: چپ چپ نگاه کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my eyes popped out: چشمام از حدقه در اومد خیلی تعجب کر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you need a change of scenery: نیاز داری که یه حال و هوایی عوض کنی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have trouble falling asleep: خیلی سخت خوابم می بره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't burn your bridges: پل های پشت سرت رو خراب نکن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the hell did you say: چه زری زدی؟!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you'll pay for this: تاوانش پس میدی

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raising funds: تأمین سرمایه جمع آوری سرمایه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acting on: موثر بر تأثیرگذار بر

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grab and go: بگیر و ببر بردار و برو

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concerned citizen: شهروند دغدغه مند

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

data verification: صحت سنجی داده ها

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roll of film: حلقه فیلم

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apiary: زنبورستان

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fault tree: نمودار درخت خطا

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twice as nice: ارزش دوبرابر جذابیت دوبرابر

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collective opinion: نظر جمعی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidbit: نکته

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull through your nose: پول زور دادن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back in fashion: دوباره مد شدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let out a fart: باد دادن گوزیدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't snap at me: به من نپر سرم داد نزن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pile something high: تلنبار کردن روی هم چیدن خیلی پر کر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone a dirty look: چپ چپ نگاه کردن سنگین نگاه کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that so and so: فلان فلان شده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm at the door: من دم در هستم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overspeeding: سرعت غیر مجاز

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

family oriented: خانواده دوست خانواده محور

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skimpy clothes: لباس خیلی کوتاه و لختی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do a bank transfer: کارت به کارت کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neither money nor beauty: نه پول داره نه قیافه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i blundered: بیجا کردم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anything can happen between now and then: یه سیب بندازی بالا، هزار تا چرخ میخ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this place is lit: اینجا خیلی باحاله فضا ترکونده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i screwed up: گند زدم غلط کردم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry texting: خشک، سرد و بی حال پیام دادن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

profile shot: عکس نیمرخ Side profile

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

he is off his rocker: یه تختش کمه کم داره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bootleg copy: نسخه غیرقانونی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it won't stop the apocalypse: دنیا که با آخر نرسیده آسمون که به ز ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone on the back burner: تو آب نمک گذاشتن کسی را در اولویت آ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a few screws loose: یه تختش کمه!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blind box: جعبه شانسی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waist up shot: عکس کمر به بالا Half - body shot

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get beef with someone: شاکی بودن/ مشکل داشتن با/ دلخور بود ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give him a taste of his own medicine: باهاش همون جوری رفتار کن که خودش با ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resell market: بازار فروش اجناس دست دوم اما با قیم ...

٣ هفته پیش

مدال‌های رهگذر