رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

atmospheric: فضایی وابسته به فضا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

financial blow: شوک مالی ضربه مالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critical incidents: وقایع بحرانی حوادث بحرانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subskill: خرده مهارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at the source: منشأ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

short dated: کوتاه مدت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

devoid of content: فاقد محتوا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

personal involvement: مداخله شخصی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

street fronts: فروشگاه های حاشیه ( نبش ) خیابان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

capital gain tax: مالیات بر عایدی سرمایه مالیات بر س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high potential employees: کارمندان توانمند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop hunting: شکار حد ضرر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

together with: در کنار همراه با با همراه به اتفاق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in stock: دردسترس موجود در انبار آماده فروش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ideation: ایده پردازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prime broker: کارگزاری اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tier 1 banks: بانک های رده اول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

electronic market maker: بازارساز الکترونیکی بازارگردان الکت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank logo: آرم بانک لوگوی بانک نشان واره بانک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price discrimination: تبعیض قیمت تمایز قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aggregated price: قیمت کل قیمت انباشته قیمت تجمعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

residual current device: دستگاه تشخیص جریان نشتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

robustness test: آزمون استواری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brand extension: تعمیم برند بسط برند گسترش برند توسع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regulation national market system: سیستم نظارت بر بازار ملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uncreditworthy: فاقد اعتبار نامتعبر بدحساب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exchange based market: بازار مبادله محور بازار مبتنی بر مب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

securities information processor: پردازشگر اطلاعات اوراق بهادار پرداز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national best bid and offer: بهترین قیمت خرید فعلی و فروش موجود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price depreciation: کاهش قیمت ارزش کاهی قیمت افت ارزش ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price appreciation: ارزش افزایی قیمت افزایش قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price streams: منابع قیمت سیر قیمت ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post hedging: ریسک پوشانی پس از معامله پوشش ریسک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pre hedging: ریسک پوشانی قبل از معامله پوشش ریسک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spin off: تقسیم سهام شرکت فرعی بین سهامداران ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

settle on: بسنده کردن اکتفا کردن موافقت کردن پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

community building: جامعه سازی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

environmental cues: علایم محیطی نشانه های محیطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

predictive modeling: مدلسازی پیشگویانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stripped of: صرف نظر از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

onetime: مقطعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

word of mouth: شفاهی توصیه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

career options: فرصت های شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

technical and professional: فنی و حرفه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

commodity fund: صندوق کالایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weighted least squares: حداقل مربعات وزنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unsafe drug: داروهای خطرناک داروهای غیرایمن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

value delivery: ارائه ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as part of this: در همین راستا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

generally accepted accounting principles: اصول حسابداری عموما پذیرفته شده اصو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

first time: مبتدی تازه وارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self guided: خود راهبر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

window of opportunity: فرصت مطلوب

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breaking point: نقطه فروپاشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grass roots: اجتماع محلی مردمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fact based management: مدیریت مبتنی بر واقعیت مدیریت واقعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relationship marketing: بازاریابی رابطه ای بازاریابی رابطه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

generating buzz: آوازه سازی جنجال آفرینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high traffic: پر رفت و آمد پرتردد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pull marketing: بازاریابی کششی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

customer facing: تعامل با مشتری برقراری ارتباط مستقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

credit rating: اعتبارسنجی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tech savvy: هوشمندی در فناوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formalization: رسمیت بخشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underlying market: بازار پایه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

livelihood: معیشت رزق امرار معاش معاش

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn out right: حدس درست از آب در آمدن پیش بینی درس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overhedging: ریسک پوشانی بیش از حد پوشش ریسک بیش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reverse hedging: ریسک پوشانی معکوس پوشش ریسک معکوس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

versatile: تطبیق پذیر چندکاره

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

at a time: همزمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

protective stop: حد ضرر محافظ حد ضرر پشتیبان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risk limit: سقف ریسک حد ریسک محدوده ریسک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

losing traders: معامله گران متضرر معامله گران زیان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

winning traders: معامله گران سودساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer profiling: نمایه سازی مشتریان دسته بندی مشتریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade size: حجم معامله حجم معاملات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revenue streams: منابع درآمد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price stream: روند قیمتی سیر قیمت ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overnight financing: تأمین مالی شبانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

smoothly: به راحتی بدون زحمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

let go of: دست کشیدن

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

passionate: مشتاق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volume weighted average price: میانگین حجمی - وزنی قیمت قیمت متوسط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vwap: volume - weighted average price قیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opposing trades: معاملات مقابل هم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agency trade: معامله واسطه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principal transaction: معامله طرفینی معامله دوطرفه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

riskless principal: طرف معامله بدون ریسک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive slippage: دیرکرد ( افت ) قیمت مثبت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negative slippage: دیرکرد ( افت ) قیمت منفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cling to: پایبند بودن رعایت کردن پیروی کردن

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get creative: خلاقیت به خرج دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pre trade hedging: ریسک پوشانی قبل از معامله پوشش ریسک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post trade hedging: ریسک پوشانی پس از معامله پوشش ریسک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

order confirmation: تأیید سفارش تأییدیه سفارش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hedged trade: معامله تحت پوشش ریسک معامله ریسک پو ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price difference: مابه التفاوت قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price slippage: دیرکرد قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money losing: زیان ده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b book: پذیرش کامل ریسک بازار توسط کارگزاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b book broker: کارگزاری که ریسک بازار را بطور کامل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a book broker: کارگزاری که ریسک بازار را به شخص ثا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

institutional spread: اسپرد نهادی هزینه ای که باید کارگزا ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

جعاله در لغت به معنی دستمزد و اجرت ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بازاریابی وابسته یا همکاری ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

فیلم « قرمز » با بازی هدیه تهرانی ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اقتصاد رفتاری (Behavioral Economic ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

شعر همای رحمت از استاد شهریار &nb ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وجود ، وجه مشترک موجودات است و م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

domain specific: حوزه خاص مختص زمینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

others: سایر موارد موارد دیگر عده دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

leverage: اعمال نفوذ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

entity: موجودیت نهاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

to the best of my knowledge: تا آنجاییکه شناخت دارم تا آنجاییکه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sweet: عزیز گرامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stream: جریان زنجیره سیر روند منبع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: شمول

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brand loyalty: وفاداری به برند ( نام تجاری )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bound up with: پیوند خوردن با

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price markup: افزودن درصد سود به قیمت تمام شده اف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spread markup: اضافه بهای اسپرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

markup price: قیمت اضافه بها قیمت افزایش بها

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

coaching: مربیگری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

play out: نقش آفرینی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

benchmarking: بهینه کاوی الگوبرداری محک زنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net short: فروش خالص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offsetting trades: معاملات سربه سر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading book: دفتر معاملات دفتر معاملاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

for our purpose: برای منظور فعلی ما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retail forex dealer: بازرگان ارزی معاملات خرد فارکس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forex dealer: بازرگان ارزی فارکس

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

winning trades: معاملات سودده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

losing trades: معاملات زیان ده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

predecessor: پیش نیاز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come out with: ارائه کردن تولید کردن افشا کردن عرض ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

prudence: تدبیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retail aggregator: گردآورنده خرد تجمیع کننده معاملات خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prime of prime: کارگزاری های دست اول تأمین کننده نق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual retail traders: خرده معامله گران حقیقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fancy word: کلمه فرضی اسم فانتزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tirelessly: بی وقفه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

release: عرضه انتشار ترخیص

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high frequency trading: معاملات پرتکرار معاملات پرکاربرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bilateral trade: معامله دوجانبه معامله تهاتری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading venue: محل معامله محل معاملات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

electronic execution venue: محل اجرای معاملات الکترونیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi dealer platform: پلتفرم دارای چند بازرگان ارزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single dealer platform: پلتفرم دارای یک بازرگان ارزی پلتفرم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading venues: مکان های معاملاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulge bracket banks: بانک های سرمایه گذاری چندملیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asset management: سبدگردانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prime brokerage: قرارداد کارگزاری برتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s pretend: فرض کنید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

settled: ساکن ثابت مستقر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

joint venture: سرمایه گذاری مشترک فعالیت مشترک سرم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

laureate: برنده جایزه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٣٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

ویتامین D به تولید انسولین د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash settled: تسویه نقدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

central exchange: صرافی مرکزی بورس مرکزی بورس رسمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open price: قیمت باز شدن معامله قیمت اولیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leveraged derivatives: ابزارهای مشتقه اهرمی معاملات مشتقه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leveraged product: ابزار اهرمی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

notional amount: مبلغ اسمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

niche market: بازار خاص پسند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

niche: جاویژه جایگاه ( گوشه ) خاص پسند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co destructor: هم تخریب گر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

partial down payment: نصف پیش پرداخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

entry margin: مارجین ورود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maintenance margin required: حداقل مارجین موردنیاز مارجین نگهدار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net equity: دارایی خالص خالص دارایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

available margin: مارجین موجود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

available to trade: ( مارجین ) موجود برای معامله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

margin indicator: نشانگر مارجین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

margin closeout: مارجین بسته شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

margin close out: مارجین بستن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading on margin: معامله مبتنی بر مارجین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

for a loss: با زیانی معادل . . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scale in: افزایش تدریجی ارزش پوزیشن معاملاتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scaling out: خروج پله ای پول کاهش تدریجی حجم پوز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

position scaling: مقیاس گذاری پوزیشن معاملاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straight through processing: بروکرهای پردازش مستقیم کارگزاران پر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

direct market access: دسترسی مستقیم به بازار فارکس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catastrophic health expenditures: هزینه های کمرشکن سلامت

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر