رهگذر - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm flying solo: من تک پرم تنها میپرم یک عقاب همیشه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maybe it's a blessing in disguise: شاید یک حکمتی توش بوده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that was below the belt: بی انصافی بود نامردی بود

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boost engagement: افزایش تعامل بالا بردن تعامل

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half body shot: عکس کمر به بالا Waist - up shot

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop shilly shallying: دست دست نکن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've had it with you: دیگه به اینجام رسیده!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my phone is frozen: گوشیم هنگ کرد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on the fence about it: دودلم مردد هستم i'm hesitant

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can you cut me a deal: میشه بهم تخفیف بدی ؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the home straight: به پایان یک کار سخت نزدیک شدیم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it has hit us pretty hard: پدرمون در آورده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can i run this by you: یه سوال ازت بپرسم؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go by the book: طبق قوانین پیش رفتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can i hit the restroom: میشه برم دستشویی؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the restroom: دستشویی رفتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

should i say or not: بگم یا نگم؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my appetite was gone: اشتهام کور شد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it hit me the wrong way: بهم نمی سازه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not over yet: هنوز تموم نشده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's find out: بریم ببینیم

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

triple fit canvas: بوم تناسب سه گانه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customer first: مشتری در اولویت اول

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the case of a tie: درصورت تساوی آرا

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonfulfillment: عدم ایفا

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سفت کاری: building frame

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end to end latency: تأخیر انتها به انتها

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مطالعه میدانی: Field research field studies field ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personal agent: نماینده شخصی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consumer subverter: مصرف کننده براندازگر

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ضرب نقطه ای: dot product

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strategy paper: سند راهبرد

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ever new: اخیرا کشف شده اخیرا شناخته شده

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تفاضل دو به دو: pairwise difference

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lot: لات حجم تعین شده ی حداقل دارایی به ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

three dimensional model: مدل سه شاخگی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slow moving: کند گردش

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're not on speaking terms: با هم قهریم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give somebody the silent treatment: با کسی قهر بودن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring into the open: علنی کردن آشکار کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deseed the pomegranate: انارو دون کن!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm boiling: دارم ( از گرما ) میپزم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in total disbelief: در کمال ناباوری

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm up to speed: در جریانم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a tea person: من چای خور هستم من اهل چای هستم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you've got to be kidding me: شوخی میکنی دیگه !

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a heavy sleeper: خوابم سنگینه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't stoop to their level: خودت رو در حد اونا پایین نیار

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

please laugh to tears: تا سر حد گریه خندیدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's so sweet of you: خیلی لطف کردی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you've crossed the line: حدت رو رد کردی از خط قرمز عبور کرد ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she has a green thumb: تو باغبانی خیلی ماهره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she can't hold a candle to you: اصلا به پای تو هم نمی رسه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can tell by your face: از صورتت معلومه از چهرت مشخصه رنگ ر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it sink in: بذار فکرش تو ذهنم بمونه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not in to that: خوشم نمیاد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm green with envy: از حسادت دارم می ترکم

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short sell: فروش استقراضی فروش تعهدی پیش فروش ک ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was a close call: خطر از بیخ گوشم گذشت

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are curse: تو بد قدمی!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consequential role: نقش تاثیرگذار

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no ifs and buts: اگر و اما نداره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i urge you: شدیداً توصیه میکنم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop the drama: این ادا و اطوار ها رو تموم کن

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be out of sync: تنظیم نبودن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's too good to be true: ( اینقدر خوبه که ) باور کردنش سخته

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

none of that here: اینجا از این خبرا نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're one of a kind: یه دونه ای! بی نظیری

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing's set in stone: هنوز هیچی قطعی نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i had a change of heart: نظرم عوض شد تغییر عقیده دادم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's your beef: مشکلت چیه؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gringe: حس خجالت نیابتی از دیدن رفتار ناجور ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off chain trading: معاملات برون زنجیره ای

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utility token: توکن کاربردی توکن مطلوبیت

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat hierarchy: سلسله مراتب مسطح

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the customer side: از منظر مشتری از دیدگاه مشتری

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upload filters: فیلترهای آپلود فیلترهای بارگذاری ا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

web form: فرم آنلاین یا وب فرم به فرمی گفته ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uport: هویت یوپورت یک قرارداد هوشمند بسیار ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open to all: در دسترس همگان در دسترس عموم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm handling real shit: الان وقت ندارم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch you on the flip: خداحافظ

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you've gone too far: دیگه شورشو در آوردی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tryna hoop: بسکتبال بازی کنیم؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see the world through rose colored glasses: خوش بین باش

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was yellow to ask: جرأت نکردم بپرسم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're dead: بیچاره شدیم!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you going to tie the knot: قرارِ ازدواج کنی؟ قصد ازدواج داری؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i ain't tripping: من باهاش حال میکنم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a breeze: خیلی راحته

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you catch feels homie: همیشه احساسی هستی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's straight up torture: خیلی سخته!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a vibe: باحاله

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you dead ass: شوخیت گرفته؟!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there's no point in arguing: بحث کردن فایده ای نداره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so pricey: خیلی گرونه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get panicky: هول شدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

musicaholic: عشق موسیقی خوره موسیقی شیفته موسیق ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fellow villager: هم ولایتی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm in red: زیر بار قرضم! بدهکارم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay safe out there for: مراقب باش

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that ain't on me: مشکل من نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleepaholic: معتاد خواب عشق خواب

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm busting out: دارم میرم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's my twin: اون داداشمه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mom boy: بچه ننه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm ready freddy: من آماده ام ( با حالت شوخی )

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i been grinding: خسته ام

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call me when you get there: رسیدی بهم زنگ بزن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll get out of the hair: من دیگه میرم مزاحمت نمیشم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carboholic: بربری خور

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kid ass: بچه باز

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't touch my stuff: به وسایلم دست نزن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leaving so soon: به این زودی میری؟!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coffeeholic: قهوه خور

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

say hi for me: سلام منو برسون از طرف من سلام برسون

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to him soul we return: انا لله و انا الیه راجعون بازگشت هم ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never land: سرزمین رویایی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm head over heels for you: یه دل نه صد دل عاشقتم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm lost without you: بدون تو معنایی ندارم

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

european article number: شماره کالای اروپایی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line of authorities: خطوط اختیارات حدود اختیارات

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vive: وایو تنها یک هدست واقعیت مجازی نبود ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two factor authentication: احراز هویت دو عاملی نوعی از احراز ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a fish out of water: اینجا جای من نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're kind of the same height: تقریبا هم قدیم!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same vibe: هم حس هم فرکانس

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll make you a plate: برات غذا میکشم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not a fan of: دوست ندارم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not fond of: دوست ندارم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i gotta run: من باید برم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modest guy: مرد چشم و دل پاک

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this costs an arm and a leg: خیلی گرونه خدا تومنه قیمتش نجومیه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's hit the sack: بریم بخوابیم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's turn in: بریم بخوابیم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i feel out of place: اینجا جای من نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water is cut off: آب قطع شد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's crash: بریم بخوابیم !

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i haven't seen you: پارسال دوست امسال آشنا !

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's hit the hay: بریم بخوابیم let's crash

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

been a minute huh: پارسال دوست امسال آشنا I haven't se ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that serious look it's kinda hot: اخم میکنی جذاب میشی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is everything alright: همه چی خوبه ؟ همه چی روبراهه ؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you straight: همه چی خوبه ؟ همه چی روبراهه ؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how you holding up today: روزت چطور بوده!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prices are running rampant: قیمت ها افسار گسیخته بالا می روند ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's pouring: بارون شدیده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he passed away: طرف مرد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laugh at the top of your lungs: از ته دلت بخند

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go boysober: دورماندن از روابط عاشقانه و تمرکز ب ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm torn between going out or staying in tonight: موندم امشب برم بیرون یا بمونم خونه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

co planning: برنامه ریزی همیارانه برنامه ریزی هم ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

printed materials: محتوای چاپی مطالب چاپی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چکیده مبسوط: Extended Abstract

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common multiplier: ضریب مشترک

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market cultivation: ترویج بازار بازار پروری

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decentralized finance: امور مالی غیرمتمرکز ( DeFi ) اکوسی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minting: ضرب و تولید سکه ( رمز ارز )

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embodied ai: هوش مصنوعی تجسم یافته

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthetic media: رسانه های ترکیبی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

european article number: بارکد اروپایی کالا

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

financial action task force: کارگروه ویژه اقدام مالی سازمانی بی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open geospatial consortium: کنسرسیوم متن باز مکانی یک کنسرسیوم ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

media break: ترک شبکه های اجتماعی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you don't get a say in that: به تو ربطی ندارد تو دخالت نکن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's not be hasty: بی گدار به آب نزنیم عجله نکنیم شتاب ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm gonna kick your ass: دهنت سرویس میکنم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm calling in sick: مریضم نمیتونم بیام

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing comes from nothing: نتیجه هیچ فقط هیچه!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be stubborn: لجباز نباش لج نکن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't toy with me: با من بازی نکن من بازیچه تو نیستم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't think just do: فکر نکن، عمل کن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everyday dog has his day: تو کوچه ما هم عروسی میشه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the eldest child: فرزند ارشد بچه اول

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the second born: بچه دوم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the middle child: بچه وسط

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the baby of the family: ته تغاری

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i might as well: چه بهتر که

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're cute: جیگرتو بخورم! چقدر بامزه ای

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm your humble servant: نوکرتم چاکرتم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push it in: بده تو بده داخل

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see the humor in: جنبه بامزه چیزی را دیدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't say for sure: نمی توانم با قطعیت بگویم نمیتونم با ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you lost your marbles: عقلتو از دست دادی ؟

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got chills: مو به تنم سیخ شد مورمورم شد

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i bent over backwards: خودمو به آب و آتیش زدم!

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just own up to it: گردن بگیر !

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop being such a jerk: اینقدر پست نباش

٣ هفته پیش

مدال‌های رهگذر