رهگذر - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sail out: استخراج کردن بیرون کشیدن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

across the seven seas: در سراسر دنیا

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comdolls: دلار کالایی نام مستعار اصطلاح "comm ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rest of the world: گوشه و کنار جهان سایر نقاط جهان سای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dollar smile theory: نظریه لبخند دلار یک مدل اقتصادی اس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risk off: احساسات و تمایلات ریسک گریزی با تشد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live quote: نرخ مظنه لحظه ای نرخ لحظه ای

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tradability: معامله پذیری قابلیت معامله

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pegged currencies: ارزهای معادل سازی شده ( با دلار )

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bloomberg dollar spot index: شاخص نقدی دلار بلومبرگ

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep up to date with: همگام سازی با

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade weighted us dollar index: شاخص موزون تجاری دلار آمریکا

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

federal reserve economic data: آمار و داده های اقتصادی فدرال رزرو

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big three: سه گانه بزرگ بزرگان سه گانه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real time calculation: محاسبه بلادرنگ

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real time price: قیمت لحظه ای قیمت بلادرنگ

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market data vendors: سرورهای ارائه دهنده داده های بازار

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

data vendors: ارائه دهندگان داده سرورهای ارائه ده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

publicly available: در دسترس عموم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geometric weighted average: میانگین هندسی موزون میانگین هندسی و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade weighted dollar index: شاخص دلار آمریکا با وزن تجاری شاخص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

usdx: U. S. Dollar Index شاخص دلار آمریک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petroyuan: یوان حاصل از فروش نقت یوان نفتی پتر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to currency: رایج ترین ارز معمول ترین ارز

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bretton woods system: نظام برتون وودز نخستین نمونه از یک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illiquidity: عدم نقدشوندگی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

budget gaming: دستکاری در بودجه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passbook savings accounts: حساب های دفترچه پس انداز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay away: طرح پرداخت اقساطی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

top selling: پرفروش

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

those involved: متصدیان دست اندرکاران افراد دخیل

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustainable energy: انرژی پایدار انرژی زیست پایشی انرژی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liquid asset: دارایی نقد شونده دارایی زودنقد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

close second: رتبه دوم اولویت دوم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reward and recognition system: سیستم پاداش و تشویق

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market creation: بازار آفرینی ایجاد بازار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big three: بزرگان سه گانه صنعت خودروسازی، یعنی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulatory supervision: نظارت بر مقررات

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the edge of: بسیار نزدیک

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chief innovation officer: مدیر ارشد نوآوری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marginality: حاشیه گرایی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lending fee: کارمزد وام

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straddle trade: معامله دو جهته معامله دو لنگه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

directional bias: سوگیری جهت دار

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade the news: معامله براساس رویدادهای خبری

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

false prophet: پیشگوی دروغین غیبگوی دروغین

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run into trouble: دچار مشکل شدن با مشکل مواجه شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shipment cost: هزینه حمل هزینه حمل و نقل

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

handbook: دستنامه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wide spreads: افزایش دامنه اسپرد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business continuity plan: طرح تداوم کسب و کار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all things to all people: همه را راضی نگه داشتن مورد تأیید هم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psychological development: رشد روانی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cool factor: عامل پرجاذبه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neoliberalism: نو آزادیخواهی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

life span psychology: روانشناسی دوره های مختلف عمر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grand narrative: کلان روایت روایت غالب روایت فراگیر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

technological breakthroughs: جهش های فناورانه جهش های حوزۀ فناور ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new recruit: کارمند تازه وارد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

town car: خودروی تشریفاتی خودروی بزرگ

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common wisdom: خرد متعارف خرد رایج

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade secret: اسرار تجاری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market facing: ارتباط با بازار واحدهای ارتباط با م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispelling the myths: زدودن باورهای غلط

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreign direct investment: سرمایه گذاری مستقیم خارجی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clerical worker: کارمند دفتری کارمند اداری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frequently asked question: سوال پرتکرار پرسشگان

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

husky traders: معامله گران قوی معامله گران درشت

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skinny traders: معامله گران ضعیف

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

think of something: موضوعی را درنظر گرفتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meta category: فرا مقوله

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capital intensive: سرمایه طلب نیازمند سرمایه زیاد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well documented: مدون کاملا مدون

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through time: به مرور زمان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wave down: تکان دادن دست برای کمک گرفتن

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

logical fallacy: مغلطه منطقی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guarantee fund: صندوق ضمانت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

herding: اجتماع سازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

initial coin offering: عرضه اولیه سکه ( ارز دیجیتال ) به ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in jeopardy: در معرض خطر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

statistician: آماردان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaner: ناب تر کارآمدتر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost money: هزینه بر بودن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

augmented reality: واقعیت افزوده فناوری است که عناصر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on premises: On - premises که با نام on - prem ن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrashing: کوبیدگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opacity: عدم شفافیت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decontextualization: بسترزدایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

critical appraisal: ارزیابی انتقادی ارزیابی حیاتی ارزیا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sentiment extremes: اوج احساسات بازار اوج هیجانات بازار

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extreme level: نقطه اوج سطح هیجان

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market extremes: نقاط اوج بازار

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dapp: Decentralized application برنامه غی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turning points: نقاط برگشت بازار نقاط برگشت روند

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fx futures market: بازار معاملات آتی فارکس

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

supplies: موجودی

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

centerpiece: رکن اصلی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fickle: ناپایدار بی ثبات

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bootstrapping: خودگردان سازی بوت استراپینگ

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

back channel: کانال محرمانه، کانال غیر رسمی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

and the like: و موارد مشابه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

moneyness: توان مالی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inventive: مبتکر خلاق نوآفرین

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

perimeter: دفاع محیطی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

unequivocally: صریحا بطور واضح به صراحت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

savvy: زیرکانه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

workstation: کارگاه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

incentivize: برانگیختن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

coopetition: رقابت همکارانه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commitment of traders: گزارش تعهد معامله گران

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thoroughly: کاملا یکسره تماما همه جانبه بطورکلی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digitalization: دیجیتالی سازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distillation: استخراج

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

legal justification: وجاهت قانونی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as it should be: آنطور که باید

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pedagogy: آموزش کودکان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go for it: سعی کن آنرا بدست بیاوری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

close to: حدودا در حدود نزدیک به تقریبا

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigmatic: الگوواره ای فراالگویی فرانگرشی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

synthetic currency pair: جفت ارز ترکیبی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fan base: گروه هواداران جمعی از طرفداران

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cash balance: مانده نقدی موجودی وجه نقد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

improvements: نقاط بهبود

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tax avoidance: اجتناب مالیاتی اجتناب از پرداخت مال ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gaming: بازی پردازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

very likely: بسیار محتمل

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obscure currency crosses: جفت ارزهای متقابل مبهم جفت ارزهای م ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

constituency: سازه کنشگر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

apparel: پوشاک

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

internationalization: جهانی سازی بین المللی سازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zoning: ناحیه بندی منطقه بندی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

impediment: بازدارنده عامل بازدارنده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

djia: Dow Jones Industrial Average شاخص ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heavy oil: نفت سنگین

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

majors: جفت ارزهای اصلی ( ماژور )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commodity pairs: جفت ارزهای کالایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brew: دمنوش

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vehicle currency: ارز حامل ارز واسطه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtuous circle: چرخه فضیلت

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nfp: مخفف Non - Farm Payroll میزان اشتغ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non farm payroll: میزان اشتغال در بخش غیرکشاورزی گزار ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ahead of the game: پیشگام بودن پیشرو بودن از دیگران پ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

out for: آماده شدن آمادگی پیدا کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

remark: تبصره

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on demand: برحسب تقاضا برحسب نیاز

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

TSP: telecommunication service providers ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

necessary evil: الزام گریزناپذیر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gmv: Gross merchandises value ارزش ناخال ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go in: نهفته بودن

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outstanding debts: بدهی های معوقه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

planetization: سیاره سازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brand recognition: بازشناسی برند شناخت نام تجاری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

outflow: جریان خروجی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mismatch: ناهماهنگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

counter example: مثال نقیض

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compensation plan: طرح جبران خدمات

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slow down: تضعیف کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

racial equality: برابری نژادی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

c suite: مدیران سطوح اجرایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nomos: نوموس ( قوانین نوشته یا نانوشته )

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offering: محصول/عرضه پیشنهادی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clarifying: تبیین کننده

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wall street journal: وال استریت ژورنال یکی از مهم ترین و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marketwatch: مارکت واچ ( انگلیسی: MarketWatch ) ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desk job: شغل دفتری شغل اداری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem solver: حل کننده مسئله

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underloaded: کم بار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theoretical contribution: هم افزایی نظری سهمی است که یک پژوه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nudging: رهنمون سازی انگیزانندگی تلنگرزنی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

first time: مرتبه اول

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sports: رویدادهای ورزشی

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utility: فایده مندی سودمندی مطلوبیت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all in one: همه جانبه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convener: سازمان دهنده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appearances: تعداد حضور تعداد بازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustainability: پایدارسازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granularity: ریزه کاری دقت

٦ ماه پیش

مدال‌های رهگذر