پیشنهادهای نرگس م. (٤٥)
مقایسه کنید::: plain soda will lift the stain right out. یعنی>> نوشابه گازدار غیرالکلی لکه روی لباس رو از بین می بره. I hope the stain comes ou ...
مقایسه کنید::: plain soda will lift the stain right out. یعنی>> نوشابه گازدار غیرالکلی لکه روی لباس رو از بین می بره. I hope the stain comes ou ...
از بین رفتن لکه ی روی لباس I hope the stain comes out. امیدوارم این لکه پاک بشه.
It was ruined. خراب شده بود/. به فنا رفته بود/. داغون شده بود. / کلا از بین رفته بود/نابود شد رفت/.
lift something right out معنی>> پاک کردن و از بین چیزی د ر چشم به هم زدنی مثلا لکه روی لباس مثال>> it will lift the stain right out. یعنی>> خیلی ...
plain soda یعنی>>> آب گازدار/ نوشابه گازدار غیرالکلی در کل به معنی آب گازدار بدون مواد افزودنی مثل الکل و . . است.
the server walked by with someone else's coffee. she tripped and spilled it over me معنی>>>> پیشخدمت داشت با قهوه ی یکی از مشتری ها رد می شد که پ ...
It makes me feel fulfilled. معنی>> بهم احساس رضایت درون میده.
I can make a decent living out of this job. یعنی >> از این شغل درامد قابل توجهی دارم. یعنی>> از این شغل پول خوبی در میارم.
other than that= except that یعنی >>> به جز اون مثلا >> this airport is always crowded. it takes a long time to check in. other than that it's al ...
it feels like = it's like معنی >> ' یجورایی انگار که '
it's a great deal for the price. معنی>> در مقایسه با قیمتش، ارزش شو داده که بخری ش.
موم طبیعی
put something on your credit card یعنی>>> پرداخت هزینه ی چیزی از روی کارت اعتباری
I'm relieved= خیالم راحت شد
بدن میشه corpse ( به نحوه نوشتن و تلفظ شون دقت کنید ) بین شو فرق هست. در حالیکه: . Corp>> مخفف corporation است به معنی business و شرکت و Corps >> م ...
بدن میشه corpse ( به نحوه نوشتن و تلفظ شون دقت کنید ) بین شو فرق هست. در حالیکه: . Corp>> مخفف corporation است به معنی business و شرکت و Corps >> م ...
با توجه به اینکه شهر کپنهاگ در دانمارک امکانات و رفاه فراوانی برای دوچرخه سواری فراهم کرده و اینکار رو از طریق مالیات های سنگین بر ماشین ها و همچنین ...
get out of the car خارج شدن از ماشین / پیاده شدن از ماشین
اگر بعد از feel like بخواهیم فعلی بیاریم اون فعل باید به صورت ing فرم باشه . . مثلا مثالی که دوستمون زدن . . I feel like swimming صحیح است . . یعنی ...
would you mind verb ing . . . . . . ? میشه بیزحمت . . . . . . ؟
به معنی در آب های آزاد/ در آب های اقیانوسی هم است برای مثال: it was the ship's first time at sea. یعنی: این اولین سفر این کشتی در اقیانوس و آب های ...
حس وقت شناسی
اغوا شدن توسط . . . .
can't you see it? it's straight ahead of you. نمی بیبینیش؟ درست جلوته . . ( چلو چشمته. . ! )
معانی آقای سعید ترابی عالی و کامل بودند. ممنونم. یکی از کاربردهای رایجش در اینروزها . . در مثال زیر : Iran strike on Israel by Nov 8? که به معنی حم ...
عکسی از یک صحنه از فیلم
land someone with something باعث ایجاد دردسر و مشکل برای کسی شدن
سازمان تعزیرات بازرگانی ( که کارش نظارت بر قیمت ها و گرانفروشی است )
ترک اعتیاد به گوشی
خونسردی خود را از دست دادن never lose your cool هیچ وقت خونسری خود را از دست ندهید.
let's not spend too long at the museum or we'll run out of time. بیاین خیلی وقتمونو در موزه سپری نکنیم وگرنه وقت کم میاریم . . !
why the low profile? کم پیدایی؟
آدم همه چی تمام! he's accomplished! اون همه چی تمومه! ( یعنی بی عیب و نقصه! )
منطقه ای اطراف مرکز شهر که محل مسکونی است
جاده کمربندی ( بیرون از شهر )
پرچمدار برای مثال: this phone is a Samsung flagship این گوشی پرچمدار گوشی های سامسونگ ه.
حس انجام کاریو داشتن are you coming to the gym? no, , I don't feel like it today. آیا به باشگاه میای؟ نه امروز حسش نیست.
فعالان حزبی
walk it یک idiom به انگلیسی بریتانیایی ( UK ) است به معنی : به راحتی پیروز شدن و برنده شدن مثال: the team should walk it on Saturday. منبع: دیکشن ...
یکم زندگی کن!
قهر کردن she sulked all morning. اون تمام صبح و قهر بود.
زمانی برای خودم. . مثلا: I like morning the most because i have some me time in the mornings. یعنی� من صبح ها رو خیلی دوست دارم چون صبح ها زمانی ب ...
سوار هواپیما/ یا کشتی یا قطار شدن . . با go abroad فرق می کنه . . به مکان قرار گیری حرف r در این دو کلمه توجه بفرمایید لطفا
coin money or coin it ( in ) یعنی : پول هنگفتی به جیب زدن در مدتی کوتاه درامد زیادی کسب کردن در مدت کوتاه کسب و کار چیزی در مدت کوتاهی سکه شدن . . ...