پاسخ‌های راهنما_اریس (٣٣)

عزیز جان ، در کلمات و نسخ و نوشته ها ، گم شدی . تو نمی تونی با این سوالات ، اذهان پوسیده رو به تفکر و تعقل وادار کنی .  مغز که محل تفکر ، تعقل ، توهم ، تخیل ، تصور و تجسم هست،همان هوش طبیعی است ...

هیچ کس در دنیا شبیه تو نیست .  میتونه بارِ منفی یا مثبت داشته باشه. یه جمله جدید :   everyone likes me but no one is like me هر کسی من رو دوست داره اما هیچ کس مثل/ شبیه من نیست

صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّه‌باز کرد بازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عَرضِ شعبده با اهلِ راز کرد ساقی بیا که شاهدِ رعنایِ صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغازِ ن ...

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳ بروید ای حریفان بِکِشید یار ما را به من آورید آخر صنم گریزپا را به ترانه‌های شیرین به بهانه‌های زرین بکشید سوی خانه مهِ خوبِ خوش‌لقا را وگر او ب ...

ای کسانی که عاشق وصل به خدا هستید و قدم در راه گذاشته اید در دریایی عمیق افتاده اید تا که شنا کردن یاد بگیرید .  منظور دریای دل هست .  مغز که محل تفکر و تعقل و تصور و تجسم و توهم و تخیل هس ...

جان یا نورِ آگاه بودن یا خدا در دل هست . سالک می بایست با مراقبه و مشاهده و حضور در لحظه ، دل رو پالایش کنه تا آئینه های دل قادر باشن تا نورِ جان رو به نقش/ به تصویر بیارن .  حالا حضرت منظورش ا ...

حضرت مولانا ، آخرین پیام آور ایران زمین هستند .  ایشون استاد اعظم هستند . صوفی اول . در هزار سال گذشته .  در مثنوی معنوی ،چگونه زیستن و قوانین اجتماعی رو آموزش دادن . در دیوان شمس ، مرحله طریقت رو آموزش دادن .  rahnamaaries.blogfa.com    شاد باشید

می / شراب ، بمعنی حضور در لحظه داشتن  آگاه از آگاهی خود بودن . به مراقبه و مشاهده نشستن .  مراحل سلوک :  اطاعت ،  عبادت،طریقت ، حقیقت .  زاهد و عابد و ملا و آخوند ، تا مرحل ...

از بیت نخست در شعر ، دل رو خطاب فرموده . پس  ' او ' را  در دل می خواد رویت کنه .  دل می بایست پاک باشه تا قابلیت تجلی او رو داشته باشه .  منظور نورِ جان / قمر / مه رو / بت / صنم / یار / دوست و .... هست .  که تصویری است از آفتابِ جانان /شمس الحق / خدا . rahnamaaries.blogfa.com 

جام می از بهر می داریم دوست این و آن از عشق وی داریم دوست دوست را در آینه بینیم ما آینه بی دوست کی داریم دوست می / باده / شراب ، در اشعار بزرگان و سالکان و صوفیان بمعنای حضور در لحظه و شاهدِ آگاهی ...

به کلمه ' گنبد ' در سایت غزلستان مراجعه کنید .  گنبد دوار  ، گنبد گردون  : زمین و آسمان گنبد هفت آسمان : منظومه شمسی و یا شاید کهکشان راه شیری و گسترده تر گنبد خضرا : مسجد النبی گنب ...

گذشت عمر ازین خاکدان برآ ای دل چه همچو سنگ نشان مانده ای به جا ای دل جدا ز جسم چو بی اختیار خواهی شد به اختیار نگردی چرا جدا ای دل به باد داد هوا صد هزار سرچو حباب چه می زنی به گره هر نفس هوا ای ...

باید وارد راه بشی تا به حقیقت برسی . عرفان عملی .  مراقبه و مشاهده و خلوت گزینی .  وگرنه در مفاهیم و معانی گم می شی . حضرت می فرماید : منتظر نمون و واردِ راه شو . اقای علی نوروزی شادمند  در پاسخ ، خوب توضیح دادن .  حقیقت راه بزرگان و کدواژگان اشعار در rahnamaaries.blogfa.com شاد باشید

نی ،منظور دلی هست که پاک و پالایش شده .  سالک با مراقبه و مشاهده و خلوت گزینی ، شروع به پالایش دل می کنه .  حالا این دل خالی ، قابلیت پدیدار کردنِ نورِ جان یا قمر یا بت ، صنم ، مه رو و ... ...

در مصرع اول ، جانا رو خطاب فرموده .  نورِ جان یا آگاه بودن ، در دل سالک پس از مشاهده گری و مراقبه و خلوت گزینی ، پدیدار میشه .  حالا باید جذب نور بشه .  اینجاست که اکثر اشعار بزرگان ...

جان : نور آگاه بودن یا خدا که در دل هست  سرزلف : زمانی که سالک به نور درون در دل می رسد . حالا باید جذب نور شود . چون در آن سطح همه چیز موج گون و نور است ، حالا باید امواج نورِ جان ، سالک رو در ...

گفتم این جام حهان بین به تو کی داد حکیم؟  جام جهان بین ، دل است  . دل محل تجلی بدن خاکی تا نور شمس الحق یا خدا هست .  آدمی از طریق چشم دل و با دریافت امواج از طریق دل و مغز   می ...

ترکیب طبایع چو به کام تو دمی ست رو شاد بزی گرچه بر تو ستمی است   با اهل خرد باش که اصل تن تو گردی و نسیمی و غباری و دمی ست طبع دمی  ( غلبه خون ) یکی از چهار طبع بدن است  . سودائی و ...

 معنی دقیق : به من گیر نده .   یا میشه : کاریم نداشته باش . در دو حالت استفاده میشه :  یا حوصله طرف رو نداری .  یا میخوای بهش بفهمونی که به طرف ربطی نداره .  اگه بخوای بگی "  به تو چه  ؟"  میشه :   What s up to you

He lumped on the sofa او روی کاناپه لش کرد .   Chill out بمعنی ریلکس کردن ، استراحت در آرامش ، به چیزی فکر نکردن و کاری نکردن و چیزی نوشیدن ، به آهنگی گوش کردن ، به طبیعت نگاه کردن هست . 

Lumped on  He lumped on  the sofa او روی کاناپه لش کرد .  به معنی lump در آبادیس مراجعه کنید . Chill outیعنی ریلکس کردن . مثلا کنار ساحل بشینی / دراز بکشی یه لیوان برات بیارن بنوشی ...

one eye blind .  چرا یه چشمت کوره ؟  به همه چیز خوب دقت کن . چیزی رو جا ننداز . با دو چشم نگاه کن . احتمالا در بازی چیزی رو ندیدی یا عکس العملت دیر بوده . یه راه یه بمب یه دشمن رو ندیدی

حکمت بر پایه مغز است که شامل تعقل ، تفکر ، تصور ، تجسم ، توهم و تخیل است و شامل جبر و اختیار است .حکیم عاقل است. معرفت یا شناخت ، بر پایه مراقبه و مشاهده است که در دل هست و دیدن حقیقت همانگونه که هست . صوفی ، خردمند است .

اخلاق شامل یکسری باورها ، اعتقادات ، سنتها و آموزشها است که برای اینکه آدمیان بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند اما حقیقتی در آن نیست چون ساخته مغز است. از طرفی اخلاق موجب بردگی نوع بشر می شود . اخلاق ...

جمله غریبی هست . شاید بشه گفت :  حرف خوب بزن .  کلمات قشنگ استفاده کن ، وقتی حرف میزنی .  بزار کلمه قشنگ از دهنت در بیاد . 

در بیت اول شعر به جانا اشاره شده و سودای دیدن جانا و جذب به آن را دارد .  جان ، همان نور درون دل هست . سالک با مراقبه و مشاهده به نور در دل میرسد . حالا باید جذب بشود . اینجا تمامی اشعار و دلداد ...

مردان خدا : سالکانی که به مشاهده و مراقبه نشسته اند و به نورِ جان در دل رسیده و جذب شده اند .  مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی غیر او هیچ ندیدند . آب میشود تفکر ، تعقل ، تصور ، تجسم ، توهم و ...

منظور از " تو " ، همان نورِ جان هست که در دل هست . تمامی اشعار عارفان ایرانی مربوط به دل دادگی و غم و اندوه برای جذب شدن به نور هست . سالک با مراقبه و مشاهده و حضور ، به مرحله ای میرسه که نور رو در دل ...

مرد رند در اشعار بزرگان ما بمعنی سالکی است که در گوشه ای با عدم دلبستگی و چسبندگی به دنیا ، به مشاهده و مراقبه می شینه و شروع به پالایش دل میکنه . زمانی که به مشاهده افکار و تعقلات مغز بشینی و ازشون ر ...

منظور حضرت این هست :  قوم اول در عرفان نظری هستن و خدا رو با تفسیر و فکر و تعقل میخوان پیدا کنن / توضیح بدن . قوم دوم از طریق علم و دانش میخوان پی به ذات خدا ببرن . چون علم با آزمون و خطا هست پس اونها با یقین و اطمینان حرف میزنن.  و در آخر حضرت می فرماید که با تفسیر و فکر و تعقل به خدا نمی رسی بلکه از طریق عرفان عملی و مراقبه و مشاهده و سکوت هست که به خدا میرسی .  

شراب یا می در تمامی اشعارایران زمین بمعنی حضور در لحظه و مشاهده گری در جریان مراقبه هست . عامل روانِ حضور از مغز جاری میشه که به اون ساقی میگن و در دل جای میگیره که به دل ، ساغر میگن چون حضور رو پیاله ...

" جوز زدم "  .یک پیپ با مخزن بسیار کوچک حدود قطر نیم سانت با ارتفاع ۱ سانت هست که لوله ای باریک حدود ۱۰ سانت داره که داخل مخزن حشیش یا ماری جوانا می ریزن و با یک دم همه رو میکشن . به این پیپ کوچک جوز میگن که در فروشگاه صنایع دستی میشه پیدا کرد . جنسهای متفاوت از چوب و فلز داره .  یه دیقه جوز زدم : یک دقیقه چِت زدم . چِت زدن : گیجی و فراموشی بخاطر مصرف حشیش

چیزی که از این تک آیه میشه فهمید این هست : یعنی کسی که حیله ورز و مکار و دروغگو باشه از صبح که از خواب بیدار میشه در درون خودش/ در دل خودش،  آتشِ عاملهای روانِ ناسالم همچون حرص وآز و نفرت و بیزار ...