پاسخ‌های راهنما_اِریس (١٦٩)

بازدید
١٩٥
٠ رأی
١ پاسخ
١٥١ بازدید

خیلیها عبارات مانند "فلوس لا موجود"؛ طنز با زبان عربی  مورد استفاده میشه. آیا این دلیل بر " ایرانی نبودن " گوینده هست؟ چی معیار برای " ایرانی بودن " هست؟ لهجه تهرانی لهجه اصفهانی لهجه مشهدی لهجه ...

١٠ ماه پیش
١ رأی

ایرانی بودن یعنی: در سرزمین ایران متولد شدن ، از خاک و گیاه و حیوان در ایران مراقبت کردن دین ایرانی داشتن ( زرتشت). فرهنگ ایرانی داشتن . ( نوروز و جشنهای گوناگون در احترام به زمینِ مادر ) به طبیعت احترام گذاشتن. معرفت حکما و ادیبان و شاعران   ایرانی را پاس داشتن. داشتن و احیای دانش و علمِ کتابهای سوخته توسط اعراب و مغول و اسکندر. خدا را بر روی زمینِ مادر  جستجو کردن .

٣ هفته پیش
١ رأی
تیک ٦ پاسخ
١,٧٣٤ بازدید
چند گزینه‌ای

بر او زد پیل پای خویشتن را به پای پیل برد آن پیل‌تن را ✏ «نظامی»  

٤ هفته پیش
٢ رأی

ملک در جنبش آمد بر سر پیل سوی بهرام شد جوشنده چون نیل بر او زد پیل پای خویشتن را به پای پیل برد آن پیل‌تن را معنی روان : خسرو ، همچو رود نیل ، بر سر فیل پرید و بهرام رو که سوار بر فیل بود ، خسرو ب ...

٣ هفته پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٢ بازدید

عقابان خدنگ خون سرشته برات کرکسان بر پر نبشته ✏ «نظامی»  

٤ هفته پیش
٢ رأی

عقابان خدنگ خون سرشته برات کرکسان بر پر نبشته  به تیرِ کمان ها ، دو صفت داده :  چوب تیر  همچون عقاب ، تیز و تند و خون ریز هستند  بر روی پرهای تیر نوشته شده :  سرنوشت تو محکوم به این هست که بمیری و جسدت خوراک کرکس ها بشه .   👈 : این بیت یعنی:  در میدان نبرد ، هیچ راه گریزی از بارانِ تیرهای رها شده نبوده . 

٣ هفته پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٩٠ بازدید

در بیت زیبای   "چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال / بازگرد و جمله مرغان را مکش"  مولانا از چه مفاهیمی در ادبیات عرفانی برای بیان منظور خود استفاده کرده است؟  

٨ ماه پیش
١ رأی

آنک جانش داده‌ای آن را مکش ور ندادی نقش بی‌جان را مکش آن دو زلف کافر خود را بگو کای یگانه اهل ایمان را مکش آفتابا روی خود جلوه مکن چند روزی ماه تابان را مکش چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال بازگرد ...

٣ هفته پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٩٩ بازدید

شبیخون کرد و آمد سوی بهرام زره را جامه کرد و خود را جام ✏ «نظامی»  

٤ هفته پیش
٢ رأی

زره را جامه کرد خود را جام کرد  به گونه ای زره بر تن کرد که دیگر خودش معلوم نبود .  سر تا پایش را زره فرا گرفت / پوشاند.

٤ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٨٤ بازدید

مولانا در بیت هستی خوش و سرمست تو گوش عدم در دست تو هر دو طفیل هست تو بر حکم تو بنهاده سر چگونه مفهوم هستی و عدم را با هم ترکیب کرده و چه پیامی از وحدت هستی و نیستی در این تعبیر ارائه می‌دهد؟  

٨ ماه پیش
١ رأی

ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر دیوانگان را می‌کند زنجیر او دیوانه‌تر ای عشق شوخ بوالعجب آورده جان را در طرب آری درآ هر نیم شب بر جان مست بی‌خبر ما را کجا باشد امان کز دست این عشق آسمان مان ...

٤ هفته پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٩١ بازدید

آیه  إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولً  معروف به آیه امانت، چگونه به پذیرفتن امانت الهی توسط انسان اشاره می‌کند و چه مفهومی از مسئولیت و جایگاه انسان در جهان دارد؟  

٨ ماه پیش
١ رأی

از نظر بنده  آن امانتی که خدا به آدمی داد ،  آگاه بودن از خود است .  یعنی این آدمی است که می تواند آگاهِ از اندیشیدن و  احساس و بدن  خودش    باشد تا مراقبِ پندار ...

٤ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٦٧ بازدید

در موج دریاهای خون بگذشته بر بالای خون وز موج وز غوغای خون دامانشان ناگشته تر در بیت بالا ، منظور از "دریاهای خون" چیست؟

٨ ماه پیش
١ رأی

منظور از  دریاهای خون  ، در دل هست .  یعنی   تحت تاثیر خون و هورمونهای بدن و نیازهای بدن و خواهشهای نفسانی نیستند.  مشاهده گر در دل ، از دریای خون در دل جدا شده . 

٤ هفته پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٢٥٧ بازدید

منظور مولانا از " مایه سودا" در این بیت ها چیه ؟ ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایه سودا همه تو هرچند بروی کار در مینگرم امروز همه توئی و فردا همه تو

٤ ماه پیش
١ رأی

ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایه سودا همه تو هرچند بروی کار در می نگرم امروز همه توئی و فردا همه تو منظور نورِ جان هست که در دل هست . سالک پس از ماه ها و سال ها به مراقبه و مشاهده ن ...

٤ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٨٤ بازدید

 "عدد و شمار دیگر" به چه چیزهایی اشاره می‌کند؟  همه نقدها شمردی، به وکیل‌در سپردی / بِشِنو از این محاسب عدد و شمار دیگر 

٧ ماه پیش
١ رأی

همه صیدها بکردی، هله، میر! بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر همه غوطه‌ها بخوردی، همه کارها بکردی منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر همه نقدها شمردی، به وکیل‌ درسپردی بِشِنو از این محاس ...

٤ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٤٥ بازدید

این کیست این این کیست این هذا جنون العاشقین / از آسمان خوشتر شده در نور او روی زمین "جنون العاشقین" به چه مفهومی در عرفان اشاره دارد؟

٧ ماه پیش
١ رأی

سالک بر اثر مراقبه و مشاهده و دوری از خلق و خلوت گزینی و حضور در لحظه داشتن ، دل را پالایش می کند . حالا دل ، آمادگی درخشش نور جان را دارد .  حالا سالک می بایست با صبوری و تسلیم بودن ، جذب نور ش ...

٤ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٨١ بازدید

مثلاً  یک  زندانی  چون زندان  بوده  امکان  گناه  نداشته 

١,٤١٠
٧ ماه پیش
١ رأی

اگر شخصی به واسطه خصوصیات اخلاقی ، گناه نکند ، یعنی از مرحله حیوانی به مرحله آدم بودن وارد شده .  اخلاقیات یعنی اطاعت و مقدار جزئی  عبادت . یعنی آموزش پذیر و تربیت پذیر هست . این شخص با کس ...

٤ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
١١٣ بازدید

سلام برای چشمه معرفت  به صورت کلی۱۰ مثال بزنید. ممنون میشوم فقط از کتاب نباشد

٧ ماه پیش
١ رأی

نورِ جان / بازتاب نورِ آفتابِ جانان خرد عشق خدا جانان / خدا جانا / آفتابِ جانان صوفی انسان روشن ضمیر شمس الحق / خدا بودا

٤ هفته پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٩٢ بازدید

معنی "طرب‌خانه خاک" چیه ؟ معلوم نشد که در طرب‌خانه خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا

٧ ماه پیش
٢ رأی

دیدگاه متفاوت :  هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا  معلوم نشد که در طرب‌خانهٔ خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا در مصرع آخر  به خلقت آدمی اشاره نشده ، به آراس ...

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٧٠ بازدید

در بیت  "چون شود تیره ز غدر اهل فرش / باز گردد سوی پاکی بخش عرش"  "اهل فرش" و "عرش"  به چه مفاهیمی اشاره دارند؟

٧ ماه پیش
١ رأی

چون شود تیره ز غدر اهل فرش / باز گردد سوی پاکی بخش عرش معنی شعر ،  روان و آسان هست :  زمانی که از خیانت و دروغ و دو روئی آدمها ، ناراحت و دلگیر بشود  به سوی اهل پاکی و زیبائی و خرد، ...

١ ماه پیش
٣ رأی
٢ پاسخ
١٤٩ بازدید

بودای آینده در آیین هندو مشتق از کدام شخصیت اوستایی و ایرانی است؟ 1.جَم(جمشید) 2.هِئوشینگَه(هوشنگ) 3.سوشیانت 4.ثریتَونَه(فریدون)

١ ماه پیش
١ رأی

سوشیانت   شاهزاده بودا هم گفته بودن  :  " بعد از ۲۵۰۰ سال بعد از من ،  آئین و تمدن آرین احیا می شود "  به تاریخ امروز ،  حدود ۲۵۰۰ سال   گذشته.  از نظر بنده ،تمامی نامهای مختلف در ادیان گوناگون ، که از یک ناجی نام برده اند ، همگی به یک روح اشاره دارند . فقط نامیدنِ او ، به طرق گوناگون آورده شده . 

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٥ پاسخ
١,٤٩٨ بازدید

سلام  تو انگلیسی اگه بخوایم بگیم   "انشالله" یا " اگر خد بخواد "  چی باید بگیم ؟

١ سال پیش
١ رأی

کلمه may،  استفاده درست در زبان انگلیسی هست .  May all beings be happy باشد تا تمام موجودات شاد باشند . یعنی:  امید است  تا اراده خداوند اینگونه قرار بگیرد تا  موجودات شاد ...

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٤٧ بازدید

شعر از کیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

١ ماه پیش
٢ رأی

 ژماد می بایست اسم یک قهرمان ، جنگ آور ، سلحشور یا  شخصیتی نمادین و سمبلیک باشه .  معنی : ژماد از آخرین پرتوهای نور و  امید  ، که از عمق تاریکی و نادانی بیرون زد  ، زاده شد .  شاید  کسی بوده که در زمان ضحاک یا  حمله اعراب یا مغولها به ایران ، متولد شده و ناجی قوم و شهر خودش بوده .

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩٥ بازدید

چو چشم تیر گر جاسوس گشتم به دکان کمان گر برگذشتم ✏ �نظامی�

١ ماه پیش
٢ رأی

مانند کسی که تیر می سازد   چشمان من ، مانند آن کسی که تیر  می سازد  بدنبال کمانی خوب برای تیری که ساخته بودم می گشتم  از جلوی دکان کمان فروشی رد شدم  و با چشمانی همچون سازن ...

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٧٨ بازدید

از بهر خدا بنگر در رویِ چو زر جانا هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش تا جامه نیالایی از خون جگر جانا ای ماه برآ آخر بر کوریِ مه‌رویان ابری سیه اندرکش در روی قم ...

١ ماه پیش
٢ رأی

جان : بازتاب نور جانان جانا : رودی از جان ، آفتابِ جانان جانان : منبع جان ، شمس الحق دیوان شمس ، آموزش مشاهده گری و تجربه و مشاهدات سالک در دل است . حقیقت شعر :  بخاطر خدا هم که شده ، خودت ر ...

١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٩٨٨ بازدید

عبارت "I'm a sucker that way"  رو چجوری ترجمه کنم؟ متن غیر رسمی و خودمانی هست.

١ ماه پیش
٢ رأی

I m a sucker for that way من دیوونه اینجور کارها هستم . حالت پرمدعا    اگر باشه   . برای اینکه جلوی طرف کم نیاره :   اصلا این کار من هست . کلا من این کاره ام . اینجور کارها ، ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٦ پاسخ
١,٦٧٩ بازدید

یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته ✏ «نظامی»  

١ ماه پیش
٢ رأی

یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته اولی از  طوق یا گردنبد خودش ، مه را شکسته یا جدا کرده . یا یعنی  دیگر ،غلام یا در خدمت مه نیست .   دومی مه رو از غبغب ، بهش طوق یا گردبند زده . یعنی مه رو اسیر و غلام خودش کرده.

١ ماه پیش
٥ رأی
تیک ٤ پاسخ
١,١٨٥ بازدید

خنک آن قمار بازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

١١ ماه پیش
٣ رأی

منظور آن صوفی/ راهب / خرقه پوشی  هست که تمام دارائی خودش رو می بخشه و یه لنگ دور خودش می پیچه و در گوشه ای ، به مراقبه و مشاهده می نشینه .  او دارد دنیا و مال دنیا و از همه مهمتر ، عمر خودش ...

١ ماه پیش
٥ رأی
تیک ٤ پاسخ
٤٩٣ بازدید

آن ز عشق جان دوید و این ز بیم عشق کو و بیم کو فرقی عظیم سیر عارف هر دمی تا تخت شاه سیر زاهد هر مهی یک روزه راه وصف حق کو وصف مشتی خاک کو وصف حادث کو وصف پاک کو از قش خود وز دش خود باز ره که سوی شه یافت آن شهباز ره این قش و دش هست جبر و اختیار از ورای این دو آمد جذب یار ✏ «مولوی»

٩ ماه پیش
٣ رأی

جان :  بازتاب نورِ جانان / خدا در دل . صوفی به مشاهده دل و حضور می نشیند تا دل را پالایش کند و آئینه های دل را جلا دهد و از اندیشه و تعقل دوری می کند و خدا را در دل می جوید ، چراکه دل محل تجلی ا ...

١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٥٥٠ بازدید

زمین‌کن کوهِ خود را گرم کرده سوی ارمن زمین را نرم کرده ✏ «نظامی»  

١ ماه پیش
٢ رأی

کوه خود را گرم کرده : کوهان خود را گرم کرده . زمین کن : شتر  شاه خودش رو آماده کرده تا برای راندن و دفع من بیاید .  🤔

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢١٤ بازدید

آنچ گل را گفت حق خندانش کرد با دل من گفت و صد چندانش کرد عاشق آنم که هر آن آن اوست عقل و جان جاندار یک مرجان اوست چون در زرادخانه باز شد غمزه‌های چشم تیرانداز شد بر دلم زد تیر و سوداییم کرد عاشق شکر و شکرخاییم کرد ✏ «مولانا»  

٧ ماه پیش
٢ رأی

آنچ گل را گفت حق خندانش کرد با دل من گفت و صد چندانش کرد عاشق آنم که هر آن آن اوست عقل و جان جاندار یک مرجان اوست چون در زرادخانه باز شد غمزه‌های چشم تیرانداز شد بر دلم زد تیر و سوداییم کرد عاشق شک ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٦ پاسخ
١,٦٧٩ بازدید

یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته ✏ «نظامی»  

١ ماه پیش
٢ رأی

در اینجا هم می توان  گنجاندن تجربیات مشاهده گری را در  روایت این داستان دید .  مانند شکارگاه .  سالک با حضور و مشاهده گری ، دامی برای شکار کردن نور جان پهن می کند ولی در آخر خودش ...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣٥ بازدید

گفت رنج احمقی قهر خداست رنج و کوری نیست قهر آن ابتلاست ابتلا رنجیست کان رحم آورد احمقی رنجیست کان زخم آورد آنچ داغ اوست مهر او کرده است چاره‌ای بر وی نیارد برد دست ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت صحبت احمق بسی خونها که ریخت ✏ «مولانا»  

٧ ماه پیش
٢ رأی

در کل حضرت میفرماید که احمق بودن ، بخاطر این نیست که شخص احمق به دنیا اومده باشه ، بلکه خودش احمق هست بخاطر اینکه نمیخواد تغییر کنه یا به سخن بزرگان اهمیت بده .  نمیخواد بفهمه .  بیشتر دوست ...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١١٠ بازدید

کوزهٔ سربسته اندر آب زفت از دل پر باد فوق آب رفت باد درویشی چو در باطن بود بر سر آب جهان ساکن بود پس دهان دل ببند و مهر کن پر کنش از باد کبر من لدن ✏ «مولوی»  

٨ ماه پیش
٢ رأی

همچون کوزه ای که دهانه اش بسته ومومیایی شده و روی آب می ایستد  دل را همچون آن کوزه ، بر روی ورودی های حسی ، احساسی و لذات مادی و دلبستگی ها و وابستگی ها ببند ، تا در دل تنها باد و خواهش شاهد مقص ...

١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٢٤ بازدید

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطاپوشش‌ باد

٥ ماه پیش
٣ رأی

صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت آفرین بر نظرِ پاکِ خط ...

١ ماه پیش
٣ رأی
٢ پاسخ
٢٠٠ بازدید

معنی و مفهوم   ابیات چیست؟  دقیقا حضرت حافظ چه می  فرماید؟در حال توصیفِ چیست؟ 👈   از مفاهیم کلی مانند محبوب و معشوق استفاده نشود . بتی دارم که گِرد گل ز سُنبل سایه‌بان دارد بهارِ عارضش خطّی به خونِ ارغوان دارد غبارِ خط بپوشانید خورشیدِ رُخَش یا رب بقایِ جاودانش ده، که حُسنِ جاودان دارد چو عاشق می‌شدم گفتم که بُردم گوهرِ مقصود ندانستم که این دریا چه موجِ خون‌فشان دارد

١ ماه پیش
١ رأی

سالک / راهب / خرقه پوش ، پس از روزها و ماه ها و حتی سال ها مراقبه و مشاهده و به حضور نشستن و همچنین خلوت گزینی و رعایت اصول اخلاقی  سلوک  ، و پس از پالایش دل و جلای آئینه های دل  ، &nbs ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
٨٦٠ بازدید

اصطلاح  زاغ سیاه کسی را چوب زدن در چه مواردی بکار می رود. 

١ ماه پیش
٥ رأی

در گوشه ای مخفی شدن و جاسوسی کسی را کردن .رفت و امد کسی را پائیدن . 

١ ماه پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٣,٧٩٤ بازدید

"چون سپرش مه بود " در این بیت یعنی چی؟ مه یعنی چی؟ هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟ چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟

٣,٤٧٩
٤ ماه پیش
٢ رأی

تمام دیوان شمس در مورد راه سلوک و آموزش مراقبه و تجربیات مشاهده گری و حضور در لحظه و پند حضرت مولانا هست . کد واژه :  عاشق : سالکی که به مشاهده و نظاره دل می نشیند . معنی عاشق : آگاه بودن . تنه ...

١ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
١٢٦ بازدید

تفاوت در لحظه حضور داشتن و در لحظه زندگی کردن چیست ؟  تجربه این دو چگونه است و هر کدام با چه کلماتی توصیف می شوند ؟ 

١ ماه پیش
١ رأی

نکته : لحظه ، به گذشته یا آینده تقسیم نمی شود . به مکان و کالبد  و احساس و اندیشه ، تغییر نمی کند .  لحظه یگانه و تغییر ناپذیر هست . آینده و گذشته و  مکان و فضا   و اندیشه و کالب ...

١ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
٢٠٠ بازدید

نم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من که بر هر شعبه‌ای مرغی شکرگفتار می‌بینم

١ ماه پیش
٢ رأی

حضرت در حال توصیف آنچه که در دل مشاهده و نظاره نمودن هستن .  یعنی  با چشم دل   در دل دیده شده . سرابستان جان من : سرابستان بمعنی باغی در خانه هست . در اینجا بمعنی دل هست و دل محلِ نورِ جان هست . یعنی :  درختی همچون درختان بهشت رو دارم در باغِ دلم می بینم .  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٩ پاسخ
١,٨٧٣ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

بنظرتون این روند کاهش قیمت ها به دلیل مذاکرات تا کی ادامه داره ؟ بنظرتون بورس چه اتفاقی براش می افته ؟ میشه روش حساب کرد و  سرمایه های غیر نقدی که داریم رو بفروشیم  تا بیشتر ضرر نکنیم؟ دوستان متخصص لطفا نظرشون رو بدن لطفا .

٤,٣٧٠
١ ماه پیش
٢ رأی

بنظرتون این روند کاهش قیمت ها به دلیل مذاکرات تا کی ادامه داره ؟ بنظرتون بورس چه اتفاقی براش می افته ؟ جواب :   دلار و طلا قیمتش پائین آمده . ماشین و خونه و فولاد و میوه و نون و برق و ... که پای ...

١ ماه پیش
٣ رأی
٢ پاسخ
٦٥ بازدید

منظور از   برج دل ، مه ،و بایست این جا چیست ؟مولانا دارد چه چیزی را  ، به چه کسی آموزش می دهد ؟     به برج دل رسیدی بیست این جا چو آن مه را بدیدی بیست این جا بسی این رخت خود را ...

١ ماه پیش
١ رأی

حقیقت شعر :  برج دل ، محل  ر ویت و درخشش نور جان هست .  مه ، بت ، نگار ، قمر و .... تمام اینها اشاره به نور جان دارد .  سالک پس از روزها و ماه ها و حتی شاید سالها به مشاهده و مر ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٩٩ بازدید

منظور از    سگ زرد برادر شغال است  چیست

١ ماه پیش
٢ رأی

سگ  نشانه وفاداری است . احتمالا سگ زرد ، یعنی  کسی که درظاهر وفادار و دوست هست ولی در باطن دروغگو و دزد و خیانتکار . بخاطر همین سگ زرد ، برادر شغال هست . شغال سمبل دزد و مکار هست .  

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠٥ بازدید

شتر سواری دولا دولا نمیشه

١ ماه پیش
٢ رأی

معادل   هست با  یکبار به میخ میزنه یکبار به نعل ؟

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٩٩ بازدید
٢ رأی

چون به کلمه ' سر چشمه ' اشاره شده ، شاید منظور این هست که :  چشمه آب خودش پاک هست اما بخاطر گل اطرافش ، گل آلود شده . یعنی پیام ، سخن ، اندیشه ، نقل قول و ... درست و پاک بوده ولی بعد از آن دچار دستکاری و آلوده شده و پیام سالمی که در اول بوده   ، منحرف و ناسالم شده .

١ ماه پیش