پیشنهادهای احرار (٢٢٢)
رهایی
ارتداد
سردرگم
ازقضا
گیرا
منزوی ساختن ، گیرانداختن
خارج از انتظار
سوپاپ اطمینان
تمام عیار
نماد
کعبه ی امال
قرار
جنگزده
عبرت اموز
عبرت امیز
مرکز ثقل
نگران ، غمخوار
قبلا ، از پیش، پیشترها
جاری ، فعلی
نگفتم !
تک حزبی ، فرقه
ناپایداری ، شکنندگی
خط مشی ، تعهد ، نگرش
کارگاه ، تاسیسات
قانقاریا ، تباهی کلی
همه کاره
راست افراطی
دور ( رابطه ، خویشی )
انعطاف ناپذیر
غصب
به روز رسانی، به روز رساندن
سروش”اختیاری” ترجمه کرده است ، درحوزه قانون کاملا درست است
عمدی
اندک ، بی پشتوانه ( نیروی ارتشی )
بطالت ، وقت گذرانی ، طفره
وکالت ، نیابت ، کرسی
ناچیز انگاری، پست شماری
یکطرفه. مغرضانه
تبلیغات ، بازاریابی
برخورد عینی کردن ، واقعیات را درنظر داشتن
حیف نان
مانا، سنگین پا، مدید ، مزمن ، بی امان
کنشگر
بسازبفروشی
روزیجو
اشاره اصغر به نسبی بودن کلمه دررابطه با معیارهای اخلاقی حاکم درست است ، وانیلا بدیل خودرا ارائه نداده ، غیراخلاقی ، بی حرمتی را معادلهای مناسبی برای ...
Inputداد outputستد
efficacyمعمولا به معنی رسیدن به نتیجه دلخواه efficiencyرسیدن به چیزی باحداقل منابع
تکرار مکررات