bohemian

/boʊˈhiːmɪən//bəʊˈhiːmɪən/

(معمولا b بزرگ) کسی (به ویژه هنرمند) که در رفتار و جامه پوشی و غیره سنت شکن و تکرو است، ناهمجور و سنت شکن، قلندر ماب، وابسته به ناحیه ی بوهم در کشور چک، اهل بوهم، چک، وابسته به بوهم و زبان و فرهنگ آن، اهل کمی که درزندگی یاکارخودبرسم وقانون دیگران کاری ندارد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native of Bohemia, or a descendant thereof.

(2) تعریف: (often l.c.) a person, such as an intellectual or artist, whose lifestyle is unconventional.

(3) تعریف: a gypsy.
صفت ( adjective )
مشتقات: Bohemianism (n.)
(1) تعریف: of or pertaining to Bohemia, its people, culture, language, or the like.

(2) تعریف: (often l.c.) of, pertaining to, or like a nonconformist.

(3) تعریف: living like a gypsy.

جمله های نمونه

1. When he was a student he led a bohemian life.
[ترجمه گوگل]زمانی که او دانشجو بود زندگی غیرمتعارفی داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی که اون یه دانشجو بود اون یه زندگی سنتی رو رهبری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That famous film star leads a bohemian life.
[ترجمه گوگل]آن ستاره مشهور سینما زندگی غیرمتعارفی دارد
[ترجمه ترگمان]این ستاره فیلم مشهور، زندگی bohemian را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We splurged on Bohemian glass for gifts, and for ourselves.
[ترجمه Shokoh] ما با خرید لیوان های بوهمیایی برای کادو و برای خودمان ولخرجی کردیم
|
[ترجمه گوگل]ما برای هدایا و برای خودمان روی شیشه های بوهمی خمیدیم
[ترجمه ترگمان]ما برای هدیه به شیشه Bohemian splurged و برای خودمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am a bohemian. I have no roots.
[ترجمه گوگل]من یک بوهمی هستم من ریشه ندارم
[ترجمه ترگمان] من یه \"بی ملاحظه\" هستم من ریشه ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has a fine collection of Bohemian glass.
[ترجمه گوگل]او مجموعه ای زیبا از شیشه های بوهمی دارد
[ترجمه ترگمان]او مجموعه خوبی از شیشه Bohemian دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bohemian children suffer from two to three respiratory diseases a year, and one third suffer from non-specific allergies.
[ترجمه گوگل]کودکان بوهمیایی سالانه دو تا سه بیماری تنفسی دارند و یک سوم از آلرژی های غیر اختصاصی رنج می برند
[ترجمه ترگمان]کودکان بوهمی از دو تا سه بیماری تنفسی در سال رنج می برند و یک سوم از آلرژی های غیر ویژه ای رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It seemed a veritable model of bohemian family life.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید این یک مدل واقعی از زندگی خانوادگی بوهمی است
[ترجمه ترگمان]این یک مدل واقعی از زندگی خانوادگی bohemian به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She fancies herself a bohemian.
[ترجمه ساحل] او خودش را یک سنت شکن تصور می کند.
|
[ترجمه گوگل]او خودش را یک بوهمی تصور می کند
[ترجمه ترگمان]او خودش را کمی بی ملاحظه فرض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was never merely flamboyant or vulgarly bohemian.
[ترجمه گوگل]او هرگز صرفاً پر زرق و برق یا به طرز مبتذلی غیرتمند نبود
[ترجمه ترگمان]اون هیچ وقت نه تنها پر زرق و برق بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whalley Range was, and still is, an intensely Bohemian area packed solid with aspiring and struggling bands.
[ترجمه گوگل]Whalley Range یک منطقه به شدت بوهمیایی بود و هنوز هم هست که پر از گروه های مشتاق و مبارز است
[ترجمه ترگمان]محدوده whalley هنوز وجود دارد، و هنوز هم وجود دارد، منطقه ای که به شدت Bohemian است و پر از باندهای مشتاق و تقلا کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All the main rooms are hung with Bohemian chandeliers.
[ترجمه گوگل]تمام اتاق های اصلی با لوسترهای بوهمی آویزان شده است
[ترجمه ترگمان]همه اتاق های اصلی با chandeliers Bohemian اویزان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a typical Bohemian town, and there's an optional excursion to the Streckov Castle high above the river.
[ترجمه گوگل]این یک شهر معمولی بوهمیایی است و یک گشت اختیاری به قلعه Streckov در ارتفاعات بالای رودخانه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اینجا یک شهر معمولی بوهمی است، و یک سفر اختیاری برای قلعه Streckov در بالای رودخانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bohemian late Gothic forms are included in this Baroque fantasy and there are some good 18C confessionals.
[ترجمه گوگل]فرم‌های گوتیک متاخر بوهمیایی در این فانتزی باروک گنجانده شده است و اعتراف‌کننده‌های خوب ۱۸ درجه سانتی‌گراد نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شکل های گوتیکی عهد باستان در این خیال پردازی باروک قرار دارند و برخی از آن ها ۱۸ درجه سانتی گراد خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tourist resort threatens to change Key West's bohemian culture.
[ترجمه گوگل]اقامتگاه توریستی تهدیدی برای تغییر فرهنگ بوهمی کی وست است
[ترجمه ترگمان]تفریحگاه توریستی تهدیدی برای تغییر فرهنگ bohemian غرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• resident of bohemia (region in the western czech republic)
intellectual or artist living an unconventional lifestyle
of or pertaining to bohemia (region in the western czech republic)
artistic people who live in an unconventional way are sometimes referred to as bohemians. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. my parents disapproved of the bohemian life i led.

پیشنهاد کاربران

a person who is interested in artistic and unusual things, for example art, music, or literature, and lives in an informal way that ignores the usually accepted ways of behaving
اسم
فردی که به چیزهای هنری و غیرعادی علاقه مند است، مثلاً هنر، موسیقی یا ادبیات، و به شیوه ای غیررسمی زندگی و شیوه های رفتاری معمولاً پذیرفته شده را نادیده می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bohemian
کولی منش
کولی مآب
معنای آبادیس:
✔️ کسی ( به ویژه هنرمند ) که در رفتار و جامه پوشی و غیره سنت شکن و تکرو است
✔️ کسی که درزندگی یا کار خود به رسم و عرف و قانون جامعه/دیگران کاری ندارد
. . .
One of my favorite songs is “Bohemian Rhapsody” by Queen
...
[مشاهده متن کامل]

It’s a classic rock song that was released in 1975, but I first heard it when I was a teenager. I love the song because it’s so unique and unlike anything else I’ve ever heard. The song is over six minutes long and is essentially made up of three distinct parts: a ballad, an operatic section, and a hard rock section. I also love the lyrics, which are so poetic and evocative

زیر پرچم شخصی خود زندگانی کردن.
🟩 توضیحات واژه نامه Leaener :
فردی ( مانند یک هنرمند یا نویسنده ) که از قوانین رفتاری پذیرفته شده توسط جامعه پیروی نمی کند
noun
[count] : a person ( such as an artist or writer ) who does not follow society's accepted rules of behavior
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان صفت هم میشه استفاده کرد ازین واژه قبل از اسم :
More bohemian / Most Bohemian
◀️an artist known for his bohemian way of life
◀️He lived in the bohemian part of the city
🦸BOHEMIANISM🦸
◀️ They followed a life of bohemianism
🟩 توضیحات گوگل :
1. Noun
🔴 a socially unconventional person, especially one who is involved in the arts
◀️ Warhol and the artists and bohemians he worked with in the 1960s
🪐 SIMILAR 🪐
nonconformist / unconventional person / beatnik / hippy
avant - gardist / free spirit / dropout / artistic person / freak
🪐 OPPOSITE 🪐
conformist / conservative
2. Adjective
🔴 socially unconventional in an artistic way
◀️ as an opera singer you live a bohemian lifestyle
🪐 SIMILAR 🪐
unconventional / nonconformist / unorthodox / avant - garde
offbeat / off - centre / irregular / original / alternative
experimental / artistic / idiosyncratic / eccentric / arty
arty - farty / way - out / off the wall / oddball
🪐 OPPOSITE 🪐
conventional / conservative
🟩 توضیحات واژه نامه آنلاین کمبریج Cambridge
🔴 a person who is interested in artistic and unusual things, for example art, music, or literature, and lives in an informal way that ignores the usually accepted ways of behaving
🔴 a person who lives in a very informal style that is different from the way most people live
عصاره توضیحات بالا و جمع بندی :
bohemian کیست ؟
فردی است عاشق هنر، موسیقی و ادبیات که سبک زندگی و رفتاراش با توده مردم و جامعه تفاوت داره و غیر رسمی و بی اهمیت به هنجارها و ساختارهاست

- بوهمی ( مربوط به کشور چک )
- سنت شکن و راحت در لباس پوشیدن
بومیان ، بومی ها ، مرز و بوم ، عشایر
بومیان ( بومی ها ) , مرز و بوم
قلندر
به جای کولی معادل قلندر را پیشنهاد می کنم زیرا بار منفی کمتری دارد و در عین حال به بی اعتنایی به دنیا هم اشاره می کند.
مثلا تیپ خیلی از دانشجوهای هنر و هنرمندا تو پارک دانشجو ک حالت نامتعارف داره
( معمولا با B بزرگ ) ، سنت شکن در رفتار و لباس پوشیدن
نامتعارف
کولی وار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس