تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

گیسویِ That distress of the long nights and grief of the heart, too Have ended all, thanks to the tress of the beloved آن پریشانی شب های دراز و غم دل ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

ایام غم Glad tidings came that the days of sorrow won’t remain As those days have not remained, these, too, won’t remain رسید مژده که ایام غم نخواهد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

موی دلبر I said, how pleasant is the air brought by the morning wind. Replied, how cool is the breeze blowing from the beloved’s hair گفتم خوشا هوایی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

انعکاسِ – بازتابِ – عکسِ Like the reflection of moonlight’s face into water, you are in my heart and there is too distance between us مثل عکس رخ مهت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٣

کیمیای Out of the elixir of your name, the words come alive از کیمیای نام تو، کلمات جان می گیرند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٣

مهربان Should you come to my house, O Kind Soul, bring me a lamp and a crevice through which I may look at the crowd of the happy alley اگر به خانه ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

آینه ای I will place a mirror in front of your mirror to create eternity with you آینه ای در برابر آینه ات می گذارم تا با تو ابدیتی بسازم

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٥

شایسته تحسین – سزاوار تمجید – درخور ستایش She said to her soul mate: Your insight is worthy of admiration

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٨

معنای The meaning of her name is existence معنای نام او هستی است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

پاورچین پاورچین رفتن / آمدن – یواشکی رفتن / آمدن مثال: She sidled up to me and whispered something in my ear او پاورچین پاورچین نزد من آمد و یک چیزی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تَه – انتها – آخر – قسمت انتهایی مثال: The tail end of the queue was a mile away انتهای آن صف یک مایل دورتر بود I only caught the tail end of the int ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازی برگشت مثال: Japan won the return match = ژاپن بازی برگشت را برنده شد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

حرف و اعتراض داشتن نسبت به مثال: She has no quarrel with her present salary او در مورد حقوق کنونی اش هیچ حرفی ندارد We have no quarrel with her teach ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

در سوگِ مثال: She wore black for a year in bereavement for her husband او در سوگ شوهرش به مدت یک سال سیاه پوشید

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

افراد فوق الذکر – ( موارد ) فوق الذکر مثال: The aforementioned are the officers who rescued him افراد فوق الذکر افسرانی هستند که او را نجات دادند The ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نمایش سقوط آزاد مثال: The ceremony began with a free fall display مراسم با یک نمایش سقوط آزاد شروع شد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نمناک – نمور – قدیمی – افکار قدیمی مثال: His office was a dark fusty room دفتر کارش اتاقی تاریک و نمناک بود His fusty ideas cost him his marriage عقا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فیلم تخیلی مثال: This is the first time he is making a futuristic movie = این اولین بار است که او یک فیلم تخیلی می سازد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ایده مبهم مثال: His fuzzy ideas led to his defeat in the elections = ایده های مبهم او منجر به شکستش در انتخابات شد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلام دوستانه مثال: He raised his hat as a friendly salute = او به عنوان سلامی دوستانه کلاهش را برداشت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از سرگیری مثال: There is no sign of the peace talks resuming = هیچ نشانه ای در مورد از سرگیری مذاکرات صلح نیست

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

با آبکش آبگیری کردن مثال: Strain off any excess liquid = هرگونه مایع اضافی را با آبکش بگیر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

دریای ناآرام مثال: We sailed for five hours in the restless sea = ما پنج ساعت در دریای ناآرام قایق رانی کردیم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

طبع شاعرانه مثال: He had a poetic temperament = او طبع شاعرانه ای داشت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لحن گله مند مثال: He complained in a querulous voice about having been woken up او با لحنی گله مند شِکوه می کرد که بیدارش کرده بودند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادامه داشتن مثال: Fields and hills stretched out as far as we could see دشت و تپه ها تا آنجا که ما می توانستیم ببینیم ادامه داشتند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکه نقره تمام عیار مثال: He rejected the sterling silvers = او آن سکه های نقره تمام عیار را رد کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطبوعات جنجالی مثال: The tabloid press immediately printed her story مطبوعات جنجالی فوراً داستانش را چاپ کردند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پسر ناسپاس مثال: He had a thankless son = او یک پسر ناسپاس داشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لرزش عصبی مثال: She has a nervous twitch in her left eye = او در چشم چپش یک لرزش عصبی دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دولت شفاف مثال: He has promised a transparent government = او قول یک دولت شفاف را داده است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برابر کسی محکم ایستادن و پیروز شدن مثال: The Russian army outfaced the Germans = ارتش روسیه در مقابل آلمان ها ایستاد و شکست شان داد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توقف فوری مثال: The United Nations has called for an immediate cessation of hostilities سازمان ملل خواستار توقف فوری درگیری ها شده است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انفجار کر کننده مثال: An earsplitting explosion woke me up in the middle of the night یک انفجار کر کننده در نیمه شب مرا از خواب بیدار کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تأثیرات مخرب مثال: The damaging effects of the war are incalculable تأثیرات مخرب آن جنگ غیرقابل محاسبه هستند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آتش بس دوجانبه مثال: The premiers of the two countries signed a bilateral ceasefire نخست وزیران دو کشور، آتش بس دوجانبه ای را امضا کردند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بلوز متین و با وقار مثال: The actress was wearing a demure blouse with a white collar آن خانم بازیگر یک بلوز متین و با وقار با یقه ای سفید به تن داشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٩

نازک – ( پارچه ) بدن نما مثال: The actress was wearing a filmy blouse آن خانم هنرپیشه یک بلوز نازک پوشیده بود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١١

چای معطر I don’t like fragrant tea = چای معطر دوست ندارم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

مهره کوچک مثال: I am just a small cog in this office = در این اداره، من فقط یک مهره کوچک هستم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١١

بدی گفتن مثال: They sit around and bash at others all day آنها تمام روز می نشینند و از دیگران بد می گویند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

انتقاد تند و تیز مثال: Newspapers printed acrid criticisms of the premier روزنامه ها انتقاداتِ تند و تیزی از نخست وزیر چاپ کردند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

از موضوع خارج شدن – از بحث اصلی دور شدن مثال: This meeting is beginning to stray from the point این جلسه دارد از بحث اصلی دور می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

هنر سازش مثال: In a democracy, it is no bad thing to learn the art of compromise در یک نظام مردم سالار، کار خوبی است که انسان هنر سازش را یاد بگیرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

در نظر گرفته شدن که – قرار بودن که مثال: Three of the army bases have been ticketed for closure قرار است که سه تا از پایگاه های نظامی برچیده شوند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

خیره شدن – متوقف شدن – ایستادن مثال: His eyes came to rest on Mina’s face = چشمان او به صورت مینا خیره شد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

در دست اقدام بودن مثال: We’ve made several changes lately and there are more in the pipeline ما این اواخر تغییراتی داده ایم و تغییرات دیگری نیز در دس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

هنوز ادامه داشتن – جریان داشتن – در حال اجرا بودن مثال: When we arrived, the match was in progress وقتی ما وارد شدیم، مسابقه هنوز ادامه داشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

طومار تهیه کردن مثال: Local residents have drawn up a petition to protest the hospital closure اهالی محل طوماری تهیه کرده اند تا به بستن بیمارستان اع ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٠

از این رو به آن رو شدن – واژگون شدن – وارونه شدن مثال: The world has turned topsy turvy in my lifetime در طول زندگی ام دنیا از این رو به آن رو شده است