پیشنهاد‌های رضا فرهنگ (٤٦٥)

بازدید
٢,٦٨٥
تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

به شیوۀ – به سبکِ It’s a satire in the manner of Dickens این طنزی است به سبکِ دیکنز.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شخصیت خونسرد His placid personality makes him perfect to be a surgeon شخصیتِ خونسردش، او را برای جراح بودن ایده آل می کند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کتاب سنگین و ثقیل Russian writers like to write ponderous books نویسندگان روسی دوست دارند کتاب های سنگین و ثقیل بنویسند

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

In life, unlike chess, the game continues after checkmate در زندگی، برخلاف شطرنج، بازی بعد از مات کردن ادامه می یابد "آیزاک آسیموف"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور پُرنقش و نگار Iranian rugs are ornately designed فرش های ایرانی به طور پُرنقش و نگاری طراحی شده اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم پولدارِ پُرنفوذ – سرمایه دارِ کلان Her sister is married to a Kuwaiti nabob خواهرش با یک کویتی پولدار ازدواج کرده است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you expect nothing from others you are never disappointed اگر از دیگران انتظاری نداشته باشی هرگز مأیوس نمی شوی. "سیلویا پلات"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف یا بهانه ای را تکرار کردن He trotted out the same old excuses او همان بهانه های همیشگی را تکرار کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از لحاظ . . . با هم تفاوت داشتن – از نظر . . . با هم فرق داشتن These flowers vary in colour and size این گل ها از نظر رنگ و اندازه با هم فرق دارند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

و سپس – و بعد I still think you’re wrong. He said and with that he left "من هنوز فکر می کنم شما اشتباه می کنید. " این را گفت و بعد رفت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب – خیلی خوب – خیلی خیلی The holidays flew by all too quickly تعطیلات خیلی خیلی زود گذشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( از لحاظ حقوقی ) مادری که فاقد صلاحیت لازم است The court ruled she is an unfit mother دادگاه رأی داد که او مادری فاقد صلاحیت لازم است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از فاصله ی He opened fire at a range of 20 meters او از فاصله ی 20 متری شلیک کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکدفعه دهان خود را باز کردن و گفتن I know the answer, piped up a voice at the back of the room یک کسی از عقب اتاق یکدفعه دهانش را باز کرد و گفت: "من ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذره ای – سر سوزنی – کمترین There’s not a vestige of truth in the rumour ذره ای حقیقت در این شایعه وجود ندارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

موضع خود را تغییر دادن – جانب یکی را رها کردن و جانب دیگری را گرفتن He switched sides just days before the election درست چند روز قبل از انتخابات، او ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تکه تکه – به صورت قطعات مجزا The vase had slipped and lay in pieces on the floor گلدان به زمین افتاد و تکه تکه شد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر هوا خوب باشد – به شرط آنکه هوا مساعد باشد I’ll come tomorrow, weather permitting اگر هوا خوب باشد فردا می آیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در باران – موقع بارندگی The path is steep and dangerous in the wet این جاده شیب دارد و موقع بارندگی خطرناک است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کمی – یک کمی – یک تکه – یک لقمه – یک ذره Do you fancy a spot of lunch یک لقمه ناهار می خوری؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مطلوب تر کردن – بهتر کردن – کار خود را بهتر کردن – فعالیت خود را بیشتر کردن If the company doesn’t now sharpen up, it will go out of business اگر شرک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

اوضاع و احوال به طور کلی – کل موقعیت Right now forget the details and take a look at the big picture فعلاً جزئیات را فراموش کن و اوضاع و احوال را به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تدریج فرو رفتن در – کم کم دچار شدن به – رفته رفته دچار . . . شدن She slide into a depression او رفته رفته دچار افسردگی شد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پیشتاز بودن Japanese firms have been setting the pace in electronic engineering شرکت های ژاپنی در مهندسی الکترونیک پیشتاز بوده اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عصبانی کردن – از کوره به در کردن The news put him in a paddy این خبر او را از کوره به در کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

فعال شدن – شور و حال پیدا کردن – احیا شدن The game suddenly sparked to life بازی ناگهان شور و حالی پیدا کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

روند رو به کاهش – سیر نزولی The downward trend in the price of gold continues سیر نزولی قیمت طلا ادامه دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٩

هزینه واقعی – قیمت واقعی The true cost often differs from that which had first been projected هزینه واقعی، اغلب نسبت به آنچه در اول پیش بینی می شود ف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

Then she added a cup of praline to the mixture سپس او یک فنجان بادام سوخته به مخلوط اضافه کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

اصلاً – ابداً – نه چندان She’s not very happy with them او از آنها اصلاً راضی نیست “Was the talk interesting?” – “Not very” "سخنرانی جالب بود؟" – "نه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

حیف از What a waste of all that money حیف از آن همه پول

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The last capitalist we hang shall be the one who sold us the rope آخرین سرمایه داری که دار می زنیم کسی خواهد بود که طناب را به ما فروخت "کارل مارکس"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

اوضاع را خوب ورانداز کردن – شرایط را محک زدن – زمینه یابی کردن You’d better test the water before committing yourself بهتر است قبل از این که متعهد شو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٩

طبق معمول – مثل همیشه – چنان که انتظار می رود True to type, he had come to borrow book طبق معمول آمده بود کتاب امانت بگیرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

برحذر داشتن – دور کردن – منع کردن He warned us away from drawing any conclusions او ما را از نتیجه گیری شتابزده برحذر داشت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٩

نور امید – دلخوشی He was the only ray of sunshine in her life او تنها دلخوشی در زندگی اش بود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

صدای آرام و بی احساس In a level voice, he ordered the soldiers to aim and fire با صدایی آرام و بی احساس به سربازان دستور داد که نشانه گیری و شلیک کنند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

Marriage is the chief cause of divorce ازدواج علت اصلی طلاق است. "گروچو مارکس"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

بسته به تشخیصِ The granting of visas is at the discretion of the immigration officials صدور ویزا بسته به تشخیص ماموران اداره مهاجرت است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

لقمه نانی به دست آوردن He started this small business to earn a crust او این کسب و کار ناچیز را برای به دست آوردن لقمه نانی راه انداخت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Falsehood flies and the truth comes limping after it شایعه و دروغ به پرواز درمی آید و حقیقت، لنگان لنگان پشت سر آن می آید. "جاناتان سوئیفت"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

در سکوت محض – بدون بر زبان آوردن کلمه ای They listened to him in stony silence آنها بدون اینکه کلمه ای بر زبان بیاورند به او گوش می دادند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

مربوط به ازدیاد حجم نقدینگی در کشور – ضد رکود His reflationary policies backfired سیاست او در افزایش حجم نقدینگی کشور نتیجه معکوس داد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

مثل مور و ملخ از جایی بیرون ریختن As soon as the bell went the kids piled out of the school به محض اینکه زنگ خورد بچه ها مثل مور و ملخ از مدرسه بیرون ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

ذره ای – سر سوزنی It won’t make a pennyworth of difference to me سر سوزنی به حال من فرق نمی کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

قدرت داشتن – قدرت اجرایی داشتن The law must have teeth قانون باید قدرت اجرایی داشته باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

جای ایده آل – دنیای ایده آل Shakespeare is the happy hunting ground of all minds that have lost their balance شکسپیر دنیای ایده آل همه اذهانی است که ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١١

اقتصاد رو به زوال Nobody knows what to do about the crumbling economy هیچکس نمی داند در مورد اقتصاد رو به زوال چه باید کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٠

غلط از آب درآمدن – غلط از کار درآمدن Their predictions proved false پیش بینی های آنها غلط از آب درآمد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

اختیار تام – اختیار کامل I was given a freehand in designing the bridge برای طراحی آن پل، اختیار کامل به من داده شده بود The film producer has given ...