پیشنهادهای Maryam Samini (٣٦٥)
سراسیمه رفتن مثال: I last saw him beetling off down the road آخرین بار که او را دیدم سراسیمه در جاده می رفت
رشد انفجاری مثال: No one could have predicated the explosive growth of the cellular phone هیچ کس نمی توانست رشد انفجاری تلفن همراه را پیش بینی کند
ارقام ذهنی مثال: My calculation is based on notional figures, since the actual figures are not yet available چون ارقام واقعی هنوز در دسترس نیستند محا ...
سود قابل توجه مثال: Samsung made a handsome profit last year سامسونگ سال گذشته سود قابل توجهی به دست آورد
سوء استفاده از اختیارات مثال: A misuse of authority led to the scandal = سوء استفاده از اختیارات منجر به آن رسوایی شد
اظهارنظر گنگ و مبهم مثال: He made a murky statement about the peace plan او در مورد آن طرح صلح، یک اظهارنظر گنگ و مبهم کرد
یک عالمه مثال: They spent gobs of money on their wedding آنها یک عالمه پول خرج عروسی شان کردند
عقربه قطب نما مثال: The compass needle is pointing north عقربه قطب نما به سمت شمال است
بهم زدن و خراب کردن مثال: The baby mussed my hair = آن نوزاد موهای مرا بهم ریخت
غرور بی اندازه مثال: His overweening pride alienated all his friends غرور بی اندازه اش تمام دوستانش را فراری داد
چرم مصنوعی مثال: Imitation leather costs less = چرم مصنوعی ارزان تر است
افکار احمقانه مثال: His loony ideas cost him his job = افکار احمقانه اش باعث از دست دادن شغلش شد
پیوند کلیه مثال: He is waiting for a kidney implant = او منتظر پیوند کلیه است
حصار غیرقابل عبور مثال: The soldiers built an impenetrable barrier around the city سربازان در دور آن شهر یک حصار غیرقابل عبور ساختند
دروغگوی اصلاح ناپذیر مثال: My wife is an incorrigible liar = زن من یک دروغگوی اصلاح ناپذیر است
درخور استیضاح مثال: What he has done is not really worthy of impeachment کاری که او انجام داده است درخور استیضاح نیست
( برای مبالغه ) دهمین بار، صدمین بار، هزارمین بار مثال: This is incorrect". She told herself for the umpteenth time" "این درست نیست". او برای صدمین ب ...
استخر کم عمق مخصوص بچه ها مثال: That hotel has a wading pool = آن هتل یک استخر کم عمق مخصوص بچه ها دارد
دست های لرزان مثال: He opened the letter with trembling hands او نامه را با دست های لرزان باز کرد
رفتار غیرشایسته مثال: He was accused of conduct unbecoming to an officer او متهم به رفتار غیرشایسته برای یک افسر شد
با بی اعتنایی رد کردن مثال: He shrugged aside suggestions او پیشنهادات را با بی اعتنایی رد کرد
جواب طولانی و بی سر و ته مثال: The teacher gave a rambling answer, which no one understood معلم جواب طولانی و بی سر و تهی داد که هیچ کس متوجه نشد
نظارت پزشکی مثال: This drug should be used under medical supervision این دارو بایستی تحت نظارت پزشکی استفاده شود
واحد سنجش سرعت انتقال داده های الکترونیکی مثال: ?What is the baud rate on this modem = سرعت این مودم چقدر است؟
سفر کردن برای سخنرانی یا اجرای برنامه مثال: In the last days of the election, he barnstormed across eleven states در روزهای قبل از انتخابات، او به یا ...
سربالایی تند مثال: The heavy truck could not pull up the steep ascent آن کامیون سنگین نمی توانست از آن سربالایی تند، بالا برود
مهره راکد سیاسی مثال: That country became a political backwater with no serious influence in the world آن کشور به یک مهره راکد سیاسی تبدیل شد بدون هی ...
عابربانک – خودپرداز مثال: Bank depositors can use the new teller machine سپرده گذاران بانکی می توانند از دستگاه جدید عابربانک استفاده کنند
آتش توپخانه مثال: Cannon fire went on all night long = آتش توپخانه تمام شب ادامه داشت
کاهش یافتن مثال: After they scored the second goal, our enthusiasm began to ebb away بعد از اینکه آنها گل دوم را زدند، شور و شوق ما شروع به کاهش کرد
بداخلاق مثال: Don’t be such a crosspatch = این قدر بداخلاق نباش
رنگ ناهماهنگ مثال: The actress entered dressed in dissonant colors = آن خانم هنرپیشه درحالی که لباسی با رنگ های ناهماهنگ پوشیده بود وارد شد
رفتار بی ادبانه مثال: ?How do you explain such rude behavior = چطور می توانید چنین رفتار بی ادبانه ای را توجیه کنید؟
با ضعف و سستی مثال: The Indian premier is effetely running the country and will probably lose in the next elections نخست وزیر هند کشورش را با ضعف و س ...
اولین خاطرات مثال: My earliest memories are from when I was only 4 years old = اولین خاطراتم از زمانی است که فقط 4 سال داشتم
قایق کرایه ای مثال: His father operates a charter boat for fishing = پدرش متصدی قایق کرایه ای برای ماهیگیری است
قوه جاذبه آهن ربا مثال: Physics students study attraction of magnets = دانشجویان فیزیک قوه جاذبه آهن ربا را بررسی می کنند
سرشار از انرژی مثال: She woke up all brimful of energy = او سرشار از انرژی بیدار شد
تابش مستقیم اشعه خورشید مثال: Protect your child from direct sunlight = بچه خود را از تابش مستقیم اشعه خورشید محفوظ نگه دارید
استقامت جسمی مثال: This event tests both mental and physical endurance = این مسابقه هم استقامت جسمی و هم استقامت روحی را آزمایش می کند
خانه دو طبقه مثال: We rented a two storey dwelling by the Caspian = ما یک خانه دو طبقه در کنار دریای خزر اجاره کردیم
اقتصاددان سیاسی مثال: Max Weber was a political economist that in his most famous book, The Protestant Ethic and the Spirit of Capitalism, he claimed ...
استقبال نه چندان گرم – تشویق نه چندان جدی مثال: The play was greeted with tepid applause آن نمایشنامه با استقبال نه چندان گرمی مواجه شد
لباس فیروزه ای رنگ مثال: The mother of the bride was wearing a turquoise dress مادر عروس یک لباس فیروزه ای رنگ پوشیده بود
بهانه همیشگی – بهانه معمول مثال: She made all the usual excuses = او بهانه های همیشگی را آورد
سرعت نور مثال: The velocity of light is constant = سرعت نور ثابت است
شعرخوانی مثال: We have poetry recitation on Wednesday nights = ما چهارشنبه شبها شعرخوانی داریم
ورود ناگهانی مثال: The teacher’s sudden entrance took the children by surprise ورود ناگهانی معلم، بچه ها را غافلگیر کرد
نماد صلح مثال: The dove is an emblem of peace = کبوتر سفید نماد صلح است
همسایه ورّاج مثال: She sneaked out the side door to avoid her chatty neighbor او از در بغلی بیرون رفت که همسایه ورّاجش او را نبیند