تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٨

به خصوص به خاطرِ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٦

آرایش تازۀ نژادی مثال: Hitler knew that racial reordering on this scale is currently impractical هیتلر می دانست که آرایش تازۀ نژادی در چنین مقیاسی فع ...

پیشنهاد
٢٦

نفع اقتصادی - نفع اقتصادی داشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٩

جلب حمایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

در مورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

احیای ملی - تجدید قوای ملی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

عناصر تشکیل دهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

کشتی نجات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

بدون قید و شرط – بدون هیچ تغییری مثال: The plan was approved without qualification = آن طرح بدون هیچ تغییری پذیرفته شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

موفقیتی شگرف مثال: It was a dramatic success for him = موفقیتی شگرف برای او بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

ماشین روباز مثال: He was driving in his open top car او با ماشین روبازش درحال رانندگی بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

توضیح مناسب – توجیه قابل قبول مثال: It was a possible explanation for the whole episode توضیحی مناسب برای کل ماجرا بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

سابقه خوب. پیشینه خوب مثال: He was a conservative officer from a good background او افسری محافظه کار با سابقه ای خوب بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

به نتیجه ای رسیدن مثال: He came to the view that David was not to be trusted او به این نتیجه رسید که دیوید قابل اعتماد نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

بی خبر گذاشتن مثال: He had deliberately kept me in the dark او عمداً من را بی خبر گذاشته بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناپلئون کوچک این واژه ای است که استالین در مورد ژنرال توخاچفسکی به کار می برد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ارتش سرخ مثال: He was the most brilliant military thinker in the Red Army او درخشان ترین متفکر نظامی در ارتش سرخ بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

هدف اصلی مثال: A woman whose chief objective was to please Maryam in any way she could زنی که هدف اصلی اش این بود که مریم را به هر نحوی که می تواند خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مورد بررسی قرار دادن مثال: The evidence against him could, in due course, be tested in military court شواهد علیه او می تواند در زمان مناسبی در دادگاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

عنوان کردن مثال: He had presented evidence = او دلیلی عنوان کرده بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣١

به لحاظی، به نحوی، به گونه ای. مثال: What was believed by some to be = آنچه که به نحوی تصور می شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

عقب نشینی نکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

at root a traditional officials : از تبار صاحب منصبان قدیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

اگر جمله مربوط به مسائل نظامی باشه، معنی گماشته بهتر است.