baud

/ˈbɒd//bɔːd/

معنی: علامت در ثانیه
معانی دیگر: (کامپیوتر - تعداد بایت در ثانیه) باود (مخفف: bd)، (واحد نمایشگر سرعت در مخابره ی تلگرافی) باود

جمله های نمونه

1. baud rate
سرعت باود

2. Second hand for about 100. 2400 baud modems will cost under 100 quid.
[ترجمه گوگل]دست دوم برای حدود 100 مودم 2400 باود زیر 100 کوید قیمت خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر حدود ۱۰۰ ۲۴۰۰ ثانیه در ثانیه به قیمت ۱۰۰ پوند هزینه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Serial debug terminal settings: 115200 baud rate, one stop bit, no parity bit.
[ترجمه گوگل]تنظیمات پایانه اشکال زدایی سریال: نرخ باود 115200، یک بیت توقف، بدون بیت برابری
[ترجمه ترگمان]تنظیمات پایانه زدایی سریال: ۱۱۵۲۰۰ سرعت ثانیه، یک بیت توقف، و هیچ bit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. SET BAUD RATE, PARITY, WORD SIZE, AND STOP BITS.
[ترجمه گوگل]نرخ باد، برابری، اندازه کلمه، و بیت های توقف را تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]SET baud، parity، WORD SIZE، و توقف BITS
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper presents a method to determine the baud rate of a serial terminal by examining a single character received from that terminal.
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی را برای تعیین نرخ باود یک پایانه سریال با بررسی یک کاراکتر منفرد دریافت شده از آن ترمینال ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی برای تعیین میزان baud یک پایانه سریال با بررسی یک ویژگی واحد دریافتی از آن پایانه ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Baud Rate, Word Length, Stop Bits, and Parity are adjustable from the keypad.
[ترجمه گوگل]Baud Rate، طول کلمه، Stop Bits و Parity از روی صفحه کلید قابل تنظیم هستند
[ترجمه ترگمان]آهنگ آهنگ، طول کلمه، قطع بیت، و توازن بین صفحه کلید قابل تنظیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Baud: Number of computer bits transmitted per second over a data communications channel.
[ترجمه گوگل]Baud: تعداد بیت های کامپیوتری که در هر ثانیه از طریق یک کانال ارتباطی داده منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]Baud: تعداد بیت های کامپیوتر ارسالی در هر ثانیه از طریق یک کانال ارتباطی داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Serial applications, the serial initialization, baud rate, parity bit and other settings.
[ترجمه گوگل]برنامه های سریال، مقداردهی اولیه سریال، نرخ باود، بیت برابری و سایر تنظیمات
[ترجمه ترگمان]کاربردهای سریال، مقداردهی اولیه، مقدار baud، بیت توازن و تنظیمات دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mode one and changeable 8 bits baud rate are adopted during communication.
[ترجمه گوگل]حالت اول و نرخ باود 8 بیتی قابل تغییر در حین ارتباط پذیرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]در طول ارتباط، سرعت یک و قابل تغییر از ۸ بیت در ثانیه مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Baud Rate Field should contain only numbers.
[ترجمه گوگل]فیلد Baud Rate باید فقط شامل اعداد باشد
[ترجمه ترگمان]میدان سرعت Baud باید تنها شامل اعداد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is useful for high baud rate terminals that need only a minimal delay.
[ترجمه گوگل]این برای پایانه های باود با سرعت بالا که فقط به حداقل تاخیر نیاز دارند مفید است
[ترجمه ترگمان]این برای پایانه های نرخ baud که تنها به حداقل تاخیر نیاز دارند، مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The error of baud rate setting is a very important parameter in serial communication.
[ترجمه گوگل]خطای تنظیم نرخ باود یک پارامتر بسیار مهم در ارتباط سریال است
[ترجمه ترگمان]خطای تنظیم نرخ baud پارامتر مهمی در ارتباط سریال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A collision probability depends on calling frame format, baud rate and calling frequency.
[ترجمه گوگل]احتمال برخورد به فرمت فریم فراخوانی، نرخ باود و فرکانس تماس بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]احتمال برخورد به فرمت فریم، سرعت baud و فرکانس تماس بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is used to set baud rate, parity check, number of data bits, stop bit.
[ترجمه گوگل]برای تنظیم نرخ باود، بررسی برابری، تعداد بیت های داده، بیت توقف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای تنظیم نرخ baud، کنترل توازن، تعداد بیت های داده، کمی توقف استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علامت در ثانیه (اسم)
baud

تخصصی

[کامپیوتر] علامت در ثانیه ؛ باود. - واحدی که سرعت انتقال اطلاعات را اندازه گیری می کند . مثلا" سیستمی که کوتاهترین پالس های آن یک سیصدم ثانیه است با سرعت 300 کار می کند . در اتصال سریال ار اس -232 نرخ ارسال اطلاعات برابر با نرخ داده به تعداد ببیت در ثانیه است . نرخ داده ممکن است با انواع دیگر ارتباطات به طور قابل توجهی سریعتر از نرخ ارسال اطلاعات باشد مثلا" مودمی با سرعت 2400. 2400 بیت داده سری را گرفته و به یک سیگنال صوتی تبدیل می کند که سرعت آن 600 است هر پالس بیش از یک بیت اطلاعات را حمل می کند . در قسمت گیرنده مودم دیگری این سیگنال را به داده 2400 بیت بر ثانیه تبدیل می کند
[برق و الکترونیک] باود ؛ علامت در ثانویه واحدی برای سرعت سیگنال دهی در ارتباطات راه دور برابر با یک عنصر در ثانیه . سرعت سیگنال دهی بر حسب باود برابر با عکس طول عنصر سیگنال بر حسب ثانیه است. هر پالس و هر فاصله عناصر جداگانه محسوب می شوند؛ بنابراین یک دور چاپگر که با 22/5 پالس در ثانیه کار می کند دارای سرعت 45 بی دی است. اندازه گیری آهنگ باود شامل بیتهای داده، توازن بیتی ( پریتی ) و خاتمه است . آهنگ باود کمتر از بیت در ثانیه ( بی/اس) است.
[زمین شناسی] علامت در ثانیه، واحد سرعت انتقال اطلاعات

انگلیسی به انگلیسی

• unit of measurement for communication speed (computers)

پیشنهاد کاربران

بپرس