پیشنهادهای محمد (٢٣٩)
چیست؟ فرد عمداً در کثافت، انباشت اشیا و انزوای کامل زندگی می کنه — بدون اینکه افسرده یا دیوانه باشه. ویژگی ها: خانه پر از زباله و اشیا بی ارزش. امت ...
چیست؟ قلب به خاطر استرس شدید عاطفی ( مثل مرگ عزیز، طلاق، خیانت ) ناگهان ضعیف می شه و شکلش مثل تله اختاپوس ژاپنی ( تاکوتسوبو ) می شه. علائم: درد قفسه ...
چیست؟ فرد باور داره که آدم های مختلف در واقع یک نفرن که مدام لباس و ظاهرش رو عوض می کنه تا تعقیبش کنه. مثال: �اون راننده تاکسی، همون همسایه ست! همون ...
چیست؟ فرد نمی تونه چهره آدم ها رو تشخیص بده — حتی چهره خودش تو آینه! انواع: اکتسابی: بعد از سکته یا آسیب مغزی. مادری ( توسعه ای ) : از کودکی وجود دا ...
چیست؟ فرد اندازه بدن، اشیا یا زمان رو به صورت تحریف شده می بینه. مثال: دستش مثل یه مار بلند و کش دار می شه. سرش خیلی بزرگ یا خیلی کوچک به نظر می رس ...
چیست؟ فرد نمی تونه چهره آدم ها رو تشخیص بده — حتی چهره خودش تو آینه! انواع: اکتسابی: بعد از سکته یا آسیب مغزی. مادری ( توسعه ای ) : از کودکی وجود دا ...
چیست؟ مخصوص گردشگران ژاپنی که به پاریس می رن. وقتی با واقعیت کثیف، بی ادبی یا شلوغی پاریس روبرو می شن، شوک شدید می گیرن. علت: تصویر رؤیایی از پاریس ...
چیست؟ فرد باور داره که مرده، در حال پوسیدن، یا اصلاً وجود نداره. علائم: ممکنه بگه �اندام هام متعلق به من نیست� یا �قلبم نمی زنه�. جالب: شدیدترین شک ...
چیست؟ لحظه خواب یا بیداری، فرد صدای انفجار، تیراندازی یا شکستن شیشه تو سرش می شنوه، ولی هیچ صدایی واقعی نیست. علت: فعالیت غیرعادی در ساقه مغز موقع ا ...
چیست؟ بعد از سکته یا آسیب مغزی، فرد ناگهان با لهجه خارجی حرف می زنه ( مثلاً یه آمریکایی با لهجه چینی یا بریتانیایی ) . علت: تغییر در کنترل عضلات گفت ...
چیست؟ یه دست ( معمولاً چپ ) بدون کنترل فرد حرکت می کنه، انگار زندگی خودش رو داره! علت: آسیب به جسم پینه ای ( corpus callosum ) یا سکته در نیمکره راست ...
چیست؟ واکنش شدید عاطفی و جسمی به آثار هنری فوق العاده زیبا ( مثل دیدن مجسمه داوود میکل آنژ تو فلورانس ) . علائم: تپش قلب، سرگیجه، گریه غیرقابل کنترل ...
چیست؟ یه اختلال روانی موقتی که تو گردشگران یا زائران اورشلیم رخ می ده. فرد ناگهان باور می کنه پیامبره، مسیحه یا شخصیت مذهبی مهمیه. علائم: فریاد زدن ...
چیست؟ فرد باور داره که عزیزانش ( مثل همسر، والدین ) با دوقلوهای بدل جایگزین شدن. علت: قطع ارتباط بین سیستم تشخیص چهره و سیستم احساسی مغز. جالب: فرد ...
معنی دقیق: Hypercuriosity حالتی را توصیف می کند که فرد با اشتیاق و شدت غیرمعمول به دنبال کسب دانش، اکتشاف یا درک موضوعات خاص یا گسترده است. این می تو ...
احساس ناگهانی انزجار یا عدم جذابیت نسبت به کسی که قبلاً دوستش داشتی
زنی که به نقش سنتی همسری ( مانند خانه داری و خانواده داری ) پایبند است، اغلب در محتوای آنلاین.
Agreeableness یکی از پنج صفت اصلی در مدل شخصیت �پنج عاملی� ( Big Five ) است که برای توصیف تفاوت های فردی در شخصیت به کار می رود. معنی ساده و کلی: ...
سندرم جنگ خلیج فارس ( Gulf War Syndrome ) یا بیماری veterans جنگ خلیج فارس به مجموعه ای از علائم پزشکی مرموز، مزمن و ناتوان کننده گفته می شود که هزار ...
حتماً! کلمه Downregulate یک اصطلاح تخصصی در زیست شناسی و پزشکی است، اما درک آن بسیار ساده است. معنی ساده و کلی: Downregulate به معنای �کاهش دادن� ...
Hybristophilia یک انحراف جنسی ( پارافیلیا ) است که در آن فرد به طور خاص به شریک جنسی که مرتکب جنایات جدی ( مانند قتل، تجاوز، یا خشونت شدید ) شده است، ...
حتماً! این دو کلمه هم از آن دسته کلمات گیج کننده در زبان انگلیسی هستند که در فارسی هم گاهی به اشتباه به جای هم استفاده می شوند. درک تفاوت آن ها بسیار ...
� Get in touch = برقراری ارتباط ( شروع کردن یا تلاش برای ایجاد تماس ) � Be in touch = در ارتباط بودن ( ادامه دادن یک ارتباط که قبلاً برقرار شده ) ...
� Get in touch = برقراری ارتباط ( شروع کردن یا تلاش برای ایجاد تماس ) � Be in touch = در ارتباط بودن ( ادامه دادن یک ارتباط که قبلاً برقرار شده ) ...
تفاوت بین imperative و necessary بسیار ظریف اما مهم است. هر دو به معنای �ضروری� هستند، اما در شدت و Context ( زمینه کاری ) استفاده تفاوت دارند. در ...
تفاوت بین imperative و necessary بسیار ظریف اما مهم است. هر دو به معنای �ضروری� هستند، اما در شدت و Context ( زمینه کاری ) استفاده تفاوت دارند. در ...
- - - 1. Imperative ( اِمپِرَتیو ) معنی: ضروری، حیاتی، اجتناب ناپذیر، یا یک دستور. کاربرد: این کلمه هم به عنوان صفت و هم به عنوان اسم استفاده م ...
**"Take into account"** ( یا **"take something into account"** ) یک **اصطلاح پرکاربرد** در انگلیسی است که به معنای **"در نظر گرفتن"**، **"به حساب آور ...
مقایسه کلمات به معنی کوشش: - - - ### **۱. Effort** - **معنی**: عمومی ترین و رایج ترین واژه برای کوشش ( تلاش فکری یا جسمی ) . - **نکته**: هم ب ...
مقایسه کلمات به معنی کوشش: - - - ### **۱. Effort** - **معنی**: عمومی ترین و رایج ترین واژه برای کوشش ( تلاش فکری یا جسمی ) . - **نکته**: هم ب ...
مقایسه کلمات به معنی کوشش: - - - ### **۱. Effort** - **معنی**: عمومی ترین و رایج ترین واژه برای کوشش ( تلاش فکری یا جسمی ) . - **نکته**: هم ب ...
مقایسه کلمات به معنی کوشش: - - - ### **۱. Effort** - **معنی**: عمومی ترین و رایج ترین واژه برای کوشش ( تلاش فکری یا جسمی ) . - **نکته**: هم ب ...
مقایسه کلمات به معنی کوشش: - - - ### **۱. Effort** - **معنی**: عمومی ترین و رایج ترین واژه برای کوشش ( تلاش فکری یا جسمی ) . - **نکته**: هم ب ...
. Diligence** - **معنی**: تلاش پایدار، با دقت و پشتکار مداوم برای تکمیل یک کار ( اغلب با تمرکز بر جزئیات ) . - **نکته**: تأکید بر **ثبات، مسئولیت ...
در انگلیسی، افعال **"happen"**، **"occur"** و افعال مشابه دیگر ( **"take place"**, **"transpire"**, **"befall"** و . . . ) همگی برای بیان **وقوع روید ...
در انگلیسی، افعال **"happen"**، **"occur"** و افعال مشابه دیگر ( **"take place"**, **"transpire"**, **"befall"** و . . . ) همگی برای بیان **وقوع روید ...
در انگلیسی، افعال **"happen"**، **"occur"** و افعال مشابه دیگر ( **"take place"**, **"transpire"**, **"befall"** و . . . ) همگی برای بیان **وقوع روید ...
در انگلیسی، افعال **"happen"**، **"occur"** و افعال مشابه دیگر ( **"take place"**, **"transpire"**, **"befall"** و . . . ) همگی برای بیان **وقوع روید ...
در انگلیسی، افعال **"happen"**، **"occur"** و افعال مشابه دیگر ( **"take place"**, **"transpire"**, **"befall"** و . . . ) همگی برای بیان **وقوع روید ...
### 📖 **Literal Meaning**: Putting only your **toe** ( not your whole foot/body ) into water to test its temperature or safety. ### 🔍 **Figurati ...
### معنی **"lost track"** در فارسی: **۱. گم کردن رد / فراموش کردن مسیر** ( به معنای واقعی ) - مثال: *"We lost track of the hiking trail in the ...
**معنی "conflicted out" در فارسی و کاربردهای آن** ### **۱. معنی عمومی ( در روابط و تصمیم گیری ) :** - **تعریف:** وقتی فرد یا گروهی به دلیل **تعار ...
### معنی **"put in context"** در فارسی: عبارت **"put in context"** به معنی **"در چارچوب قرار دادن"**، **"در بستر مناسب بررسی کردن"** یا **"با توجه ب ...
### معنی **"circulated"** ( صفت/فعل گذشته ) **۱. ( در مورد اطلاعات، خبر، پول و. . . ) پخش شده، منتشر شده، دست به دست گشته** - مثال: - *"A fake ...
**Awestruck** ( صفت ) به معنی **"مبهوت"، "محو حیرت"، "شگفت زده"** یا **"تحت تأثیر شدید قرارگرفته"** است و معمولاً برای توصیف حالتی استفاده می شود که ...
کلمه **"supremacist"** ( سوپْرِماسیست ) به معنی **�برتری طلب�** یا **�طرفدار برتریدرستی�** است و به کسی گفته می شود که معتقد است یک گروه خاص ( از نظر ...
**معنی "play straight" در انگلیسی** عبارت **"play straight"** بسته به **context** ( موقعیت استفاده ) چندین معنی دارد: ### ۱. **رک و صادق بودن / ب ...
### ۱. **معنی اول: "مقعد" یا "پشت" ( با لحن شوخی یا بی ادبانه ) ** - مثلاً: - *�He fell right on his wazoo!�* → �پشت مال رفت!� ( با حالت طنز ) . ...
کلمه **"travesty"** در انگلیسی معانی زیر را دارد: ### **۱. تحریف یا مسخره کردن چیزی ( به شکل ناجور یا توهین آمیز ) ** - مثلاً: - *The trial was ...
### **تفاوت بین کلمات "ambiguous"، "nebulous"، "obscure" و "vague"** این کلمات همگی به **مبهم بودن** اشاره دارند، اما هرکدام **نوع خاصی از ابهام** ر ...