تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

میتونم بهتون بپیوندم؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آدمای مفت خور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مهم اینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

من بهش میخورم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

دادن، ( دو دستی ) تحویل دادن چیزی/مکانی/شخصی به شخص دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر رسمی ( پوشیده، پنهان ) بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آروم و بی سرو صدا بودن ( ماندن یا . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرزمین تصرف شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

جنگ های چریکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

( slang ) دختر خوشگل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چاپلوسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

بچه زرنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

راه برو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

overpower شکست دادن، چیره شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خر پول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دستشویی زنونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

thesis: تز، پایان نامه theses: پایان نامه ها ( theses جمع thesis است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

nebula: سحابی nebulae: سحابی ها ( nebulae جمع nebula است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

larva: کرم، نوزاد حشره ( مثلاً پروانه ) larvae: نوزادهای حشره ( larvae جمع larva است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حامله کردن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناپدید کردن چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سفارش گرفتن درخواست جواب دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( slang ) Good evening=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( slang ) Good night=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

همینطور فکر میکردم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

استراحت کردن ( داشتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چک کردن، ( کاری یا کسی را ) بررسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( slang ) Sandwich=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پا پس کشیدن منصرف شدن از انجام کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

✔️زمان از دست دادن، ✔️از دست رفتن زمان، ✔️وقت باقی مانده نداشتن ( وقت کم آوردن ) ، ✔️تمام شدن وقت . . . It's no secret that the both of us ⭕are ...

پیشنهاد
١

راحت تر اینه که. . . ( فلان کار بکنی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

الان خوشحال شدی؟ دلت خنک شد؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ازدواج کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

سفت بستن ( درب جعبه و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

من لازمه یه چیزی بگم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

راجع به اون ببخشید راجع به اون معذرت میخوام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

Straightforward meaning کار کردن روی/با وسیله ای ( استفاده، تعمیر و . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را از انجام ( نظر دادن درباره ) کاری یا موضوعی معاف کردن . e. g. , Leave me out of it سر این موضوع منو بیخیال شو. منو از نظر دادن راجع به این قض ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مبدل پوش، کسی که لباس جنس مخالف را می پوشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عاشق کسی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رد شدن درخواست ( مثلاً قرار عاشقانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

easy - over eggs تخم مرغ ( سرخ شده ) هم نزده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

از جایی آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

فرار کردن از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تحت تعقیب بودن صفت: wanted تحت تعقیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

شدیداً خونریزی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Take one's spot=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

take the place of=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

آمریکا خودمانی: هلی کوپتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از داخل دید خارج شدن