تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

قدم گذاشتن در جایی ( مثلاً این دنیا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مسافر ت کننده شخصی که همش تو مسافرت و اینور اونور رفتنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ترک کردن عادت ( معمولا منفی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناخن جویدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اونقدرا ( هم ) سخت نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اونقدرا هم بد نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

میوه رسیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

غذا خوردن مصرف غذا داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

کپی برابر اصل خودمونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پوست تخم مرغ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

( به این ور و آن ور یا بالا و پایین ) غلتاندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

پا پیش گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دسته تکاورهای آموزش دیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمایندگی و تعمیراتی ماشین های پیشرفته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

[Verb] در دیدرس بودن ⭐⭐⭐ [Phrase] provide insight into در اختیار گذاشتن/ساختن زمینه یا بستر برای کسب فهم و بصیرت و بینش عمیق ( راجع به موضوع یا چیز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

برج کنترل فرودگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

کنترل کاری/چیزی را بدست گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فشفشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

ستودنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نگران بودن - ترسیدن e. g. I didn't think he would disappear. Now where do I take this poor man? Find someone else. She's worked here all her life ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

یواشکی خارج شدن، یواشکی بیرون رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

غلبه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - داروی بیهوشی ۲ - آرام بخش ( قرص ) ?A: What can we get ( =fetch ) you B: Nothing. Just a sedative, if you have one

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

( hear me? Are you heard?, the message has been received ( used in wireless communication ) شنیدی دریافت شد؟ پیاممو شنیدی و متوجه شدی؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

Satellite navigation=

پیشنهاد
٢

( آمریکا ) مشاور امنیت ملی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

کسب تجربه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آهنگِ اُفت و خیز صدا در تلفظ انگلیسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

take volunteer work=

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

جداً حیرت انگیزه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نظم کارها ( امور جایی یا چیزی ) را حفظ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

شب قشنگیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مفهوم شد ( در جواب پیجر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

از ناکجاآباد پیدا شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستور حمله رو بده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

همین. یا همش همینه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

میدونستم

پیشنهاد
٦

اون از پسش بر نمیاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

می خواستم تعارفت کنم که بشینی. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

تقریبا تمامه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

آفرین، خودشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

منظور من دقیقاً همینه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

طعم دار for example; tastee wheat Tastee Wheat. Did you ever eat Tastee Wheat? گندم طعم دار * ، تا حالا گندم طعم داری خوردی؟ �یکی از غذاهای آماده ای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دو وجهی ( یا چند وجهی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

=multiple meanings

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

بفرما!

پیشنهاد
٢

بهت گفتم که من اونارو نمیدونم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابرکامپیوتر

پیشنهاد
٧

من چیزی رو که میخوای بهت میدم.