تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوای بد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مثلاً ) به زبان اصلی Can you read Shakespeare in the original

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

همه چی تمومه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تفنگ مسخره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

چی میگی؟ - نظرت چیه؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هدف احتمالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

( از دست ) لیز خوردن و افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرارتون ( پسر و دختری ) چطور بود؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعداد زیادی از ما ( نفرات )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

داخل یک سازمان یا مجموعه و گروه کار/فعالیت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مثلاً: شبیه ) . . . هیچ مکان دیگه ای نیست This building like no other place on Earth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

همش برمیگرده به. . . ، همش دربا ه ی. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( به خود/دیگری ) فرصت دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دوستی کردن، دوست شدن

پیشنهاد
٢

جنبشی برای حرکت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازداشت خانگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انجام دادن دستورات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حکومت کردن توسط فقیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پروتستان ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

قشر متوسط به بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوابق ساختگی ( غیر موثق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

▪️Get caught ۱ ) خود را اسیر کسی کردن، خاطرخواه کسی شدن ۲ ) دستگیر شدن You wanna get caught and punished میخوای دستگیر و مجازات ت/محاکمه ت کنن! [Ba ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

طوطی حامی ( طرفدار ) منظور: مث طوطی حرفی/ایده ای رو تکرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

کار پیدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Give a hand=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

every once in a while=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

On your own=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای این/آن مورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعادل ( ذهنی یا . . . ) کسی را بهم زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

✅هر کدام یک نفر ✅ ( به ازای ) هر نفر یکی ✅هر نفر یکی ( مثلاً به ازای هر نفر یک کامپیوتر/لپ تاپ بایستی موجود باشه تو کلاس درس ) . . . But we would ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر رسمی nonofficial cover aperative مامور مخفی غیر رسمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) خدا میدونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( عامیانه ) پرسیدن، سوال کردن از کسی

پیشنهاد
١

اعتقاد داشتن به حق و ناحق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

معاون عملیاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برگرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید راست بگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرت گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سخت گرفتن به کسی بی انصافی کردن نسبت به کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اونجا ( اشاره به مکانی که اطلاع داریم ازش ) اون انتها - اون پایین مایینا ▪️▪️▪️ down someplace انتهای جایی/مکانی/چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

اون پشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Don't make me out to be some kind of hero فکر نکن من یه قهرمانم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیوند قلب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

( Idiom ) همه چیز دست نفر دیگری بودن

پیشنهاد
١

فشار آوردن برای کسب پول بیشتر از دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

به خدا قسم. . . خدا شاهده. . . ✨ Alright doctor, within half an hour, I'll send the blood. I swear to God no one else could do it as quickly. Ye ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Sounds like fun باحاله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دکان نزول دهی/نزول بگیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دستگاه چاپ اسکناس متحرک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بدون اجازه وارد نشوید