پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
سلامتی ( تندرستی ) انسان
keep a straight face
کاری را عهده دار شدن - تقبل کردن مسئولیت انجام کاری ⭐undertake
go up in smoke E. g. The world's going up in smoke جهان بر باد رفته ( دود هوا شده )
go up in smoke E. g. The world's going up in smoke جهان بر باد رفته ( دود هوا شده )
toast
کُلفَت
The quality of knowing and doing what is morally right
squarely
E. g. I think it is high time you take stock of yourself فکر میکنم زمانش رسیده که خودت رو ارزیابی کنی ( شرایط خودت رو بسنجی )
lawn
horrid هولناک و تنفرانگیز
mythical person Multiple citations explain references to Jack Robinson as meaning quickness of thought or deed. The normal usage is, " ( something is ...
انتظار می رود، موعدش است 1 ) The train is due to arrive any time now انتظار میره قطار هر لحظه الان برسه 2 ) Although I'm not showing yet, my baby is ...
با هم جور درآمدن ( جور شدن ) ، با هم قابل جمع بودن
قابلیت اتکاپذیری The car offers value for money, comfort and dependability
riser شخصی که از خواب بر می خیزد late riser آدمی که تا لنگ ظهر میگیره میخوابه
فکر کنم E. g. We're fellow passengers, I believe ما همسفر هستیم، فکر کنم.
fellow passenger
roll up اندوختن، جمع کردن
Sugar E. g. Cheer up, sugar خوشحال باش، عزیزم
در رده آخر E. g. coffee is the least of his interests قهوه در رده آخر علائق او قرار دارد ( ییکی از آخرین چیزهایی که اون بهشون علاقه داره )
=bridge the gap
1 ) I've been saving all year to pay for our holiday تمام سال دارم پول پس انداز میکنم تا خرج تعطیلات مون دربیاید 2 ) Him? I already paid him this mor ...
We agreed to pay for the car by instalments ما سر پرداخت اقساطی پول ماشین توافق کردیم
دریافت کننده پول
We've just splurged on new kitchen appliances همین چند روزه کلی پول خرج کردیم واسه لوازم آشپزخونه
splurge
settlement پرداخت ( بدهی )
Settlement تسویه ( حساب ) E. g. We won a �15 million settlement in court and we blew it all in six years مه یه تسویه حساب ۱۵ میلیون پوندی رو تو دادگ ...
We won a �15 million settlement in court and we blew it all in six years ما دریافت مبلغی به ارزش ۱۵ میلیون پوند رو تو دادگاه برنده شدیم و همه ش تو شش ...
چه چرندیاتی
به دلایل کاملا پولی
laddie
1 ) Someone who is always getting or wanting unnecessary surgery. Virgil is getting his appendix taken out as a preventative measure, he must be kni ...
مرگ نابهنگام untimely demise
toddle round=
a difficult climb up a steep road صعودی دشوار از جاده ( مسیر ) پر شیب
row
These people have a lot of pull in government circles این افراد در محافل دولتی بانفوذ هستن
to use your personal influence to make things happen استفاده کردن از نفوذ شخصی تون جهت پیشبرد امور
The first step is to pull the advertising for the defective product اولین گام، برداشتن تبلیغات از روی اون محصول معیوب می باشد
pull=take away A major partner has threatened to pull all sponsorship یک شریک عمده تهدید کرده که همه اسپانسر ها رو تصاحب ( مال خود ) خواهد کرد [Phra ...
The manufacturer used political pull to get the application approved کارخانه دارها از اثرگذاری/کشش سیاسی بهره می برند برای گرفتن تایید درخواست هاشون
Why would you try to pull a trick/prank like that on her تو چرا یه شوخی خرکی ( زننده ) مثل اون روش پیاده/اجرا نمیکنی!
Mikey was pulling his usual 💥stunt💥 of feeding most of his lunch to the cat مایکی داشت جلو رشد معمول خودش رو می گرفت با دادن بیشتر غذاش به اون گربه ...
Edge" here means an advantage E. g. The networks are grabbing for any edge that pulls in viewers شبکه های تلویزیونی از آن بهره می برند برای جذب کردن ...
She took out a quarter, dropped it into the slot machine, and pulled the lever خانمه یه سکه ۲۵ سنت ای درآورد و انداخت تو دستگاه و اهرم رو کشید [Phra ...
I spent the morning pulling up weeds in the garden تمام صبح صرف کندن علف های هرز تو اون باغچه کردم Pull up a chair and join us یه صندلی بیارید و به م ...
pull away جلو زدن The leader is pulling well ahead of the other runners now حالا، دونده پیشتاز داره خوب جلو می زند از بقیه دونده ها. During the last ...